| نوع محتوا | شرح | ردیف | لسان | ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها |
| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | به معنی سوم (پَراک) مراجعه شود/ کسی را کتره گفتن
عبدالله افغانی نویس | اصطلاح عامیانه | دری | پراکی/پراکی رفتن |
| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | یکنوع پشه که گفته میشود از خاک بر میخیزد و رنگ خاکی نیز دارد.
| اصطلاح عامیانه | دری | پشهٔ خاکی |
| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | | اصطلاح عامیانه | دری | پل پاکی |
| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | بچۀ شوخ و دست واشور
عبدالله افغانی نویس
| اصطلاح عامیانه | دری | تپاکی |
| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | با ضم اول به تخمی گفته میشود که از ماکیان جفت ناشده با خروس حاصل شده باشد و قابلیت چوچه کشی را نداشته باشد
| اصطلاح عامیانه | دری | تخم خاکی |
| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | بیضۀ که به داخل آن لاک پرکرده و به تخم جنگی اندازند | اصطلاح عامیانه | دری | تخم لاکی |
| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | پُسته چی
عبدالله افغانی نویس
| اصطلاح عامیانه | دری | داکی |
| مشروطه خواهان | | | | روف خاکی |
| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | با فتح اول و کسر پنجم حلوا و خوراکی هایی که در سر قبر به مردم توزیع میکنند. از عبدالله افغانی نویس
| اصطلاح عامیانه | دری | سَرخاکی |
