Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
A pronoun (He, she, It)

​هغه: اضافي غایب دریمگړی نومځری(ضمیر) دی چې د ښځینه او نارینه له پاره یو ډول کارول کیږي

​ قبل از علامت مفعولی /را/ به حیث مفعول مستقیم استعمال میشود، مثلاً کریم او را آورد - مدیر او را خواست - برای زن و مرد با علامت مفعولی /را/ به حیث مفعول غیرمستقیم استعمال میشود، مثلاً رحیمه او را گفت = رحیمه به او گفت - هکذا همراه با کلمات رابطۀ /به/ و /برای/ بحیث مفعول غیر مستقیم استعمال میشود، مثلاً اکبر به او گفت - شفیقه برای او آب آورد. ب- کلمۀ ندا که برای جلب توجه /هی/ هم تلفظ میشود. / هاشمیان

به معنی وی - ضمیر منفصل سوم‌ شخص مفرد غایب.  اشاره به شخص غایب ضمیر شخصی، مفرد غایب، که /وی/ و /اوی/ هم تلفظ میشود- برای زن و مرد به حیث فاعل استعمال میشود، مثلاً او آمد - برای زن و مرد. / هاشمیان

ضمیر غایبدری/ao/او
Early, primary, preliminary

پیل، شروع، د یوه کار پیل، د وخت یا کال یا پیړۍ پیل

 

​کلمۀ عربی، جمع /اول/، به معنی آغاز - شروع - قسمت های اولی - اجزای اولی، مثلاً اوائل کار - اوائل زمستان، اوائل قرن 19، اوائل عروسی / هاشمیان

اسم جمع - صفتعربی/a.waa.'el/اوائل
Lately, recently, latterly

​الف: پاتې شوني د معنی نوم په ډول
ب: وروستی وخت: لکه د کال په وروستیو کې، په دې ورستیو کې، په داسې حالت کې بیا د قید په ډول کارول کیږي

 

​کلمۀ عربی، جمع /آخر/ و /اخیر/  به معنی اجزای متباقی که درین صورت اسم معنی باشد - اما در ترکیبات دیگر، از قبیل در اواخر سال - در این اواخر، قید باشد

اسم جمع - اسم معنیعربی/a.waa.kher/اواخر
average, middle

​د هر څه منځ، د ساري په ډول: د ژمي منځ، د میاشتې یا کال منځ

 

​کلمۀ عربی، جمع /اوسط/ که در زبان عوام /وسط/ تلفظ میشود- به معنی میانه ها - میانه یا وسط هرچیز، مثلاً در اواسط زمستان، اواسط ماه، اواسط سال - اواسط سرک پغمان. / هاشمیان

اسم جمع - صفتعربی/a.waa.sayt/اواسط
commands, orders, directives, commandment, exhortions

​امرونه، حکمونه

 

جمع امر، حکم ها و فرمان ها​

اسم جمععربی/a.waa.mer/اوامر
Royal orders

​شاهانه امرونه، د بادشاهانو په څیر امرونه

 

حکم ها و فرمان ها​ی شاهانه و خسروانه​

اسم جمع - اسم مرکبترکیب دری و عربی/a.waa.me.re.ma.loo.kaa.na/اوامر ملوکانه
Loafer, idler, layabout, good for nothing lounger, sluggard, slug

​د /وبش/ جمع بڼه: لوچک، ایله گرد، بې تربیه، کوڅه ډب، لنډغر

 

​کلمۀ عربی، جمع /وبش/ که مفرد آن رائج نمی باشد ، به معنی مردم پست و فرومایه - مردم یله گرد و بی تربیت - اگرچه /اوباش/ در عربی اسم جمع است، اما در زبان دری به طور مفرد به معنی فرد پست و فرومایه - فرد ایله گرد و کوچه گشت- استعمال میشود. جمعِ آن «اوباشان» است./ هاشمیان

اسم فاعل - صفتعربی/aw.baash/اوباش
In a harsh/lurid/trushy way, an act with extraordinary poor quality

​د لوچک او بیباکه په څیر، لکه بې بندوباره

 

​مانند اوباش و به طور اوباشی و جلفی و الواطی


قید - صفتترکیب دری و عربی/ow.baa.shaa.na/اوباشانه
To gather in or acquire an increasing number or quantity  

​ انباشتن؛ آکندن؛ پر کردن

مصدر متعدیدری/aw.baash.tan/اوباشتن
vagrancy, barbarity, ineptitude, ignorant

​خپلسري، لوچکي، د بې تربیې ـ لوچک او کوڅه ډب شخص کړه وړه

 

​ترکیب عربی و دری، به معنی عمل و کردار یک شخص پست و فرومایه، الواطی، هرزگی،  بدکاری،  فسق و فجور،  شهوت رانی،  نفس پرستی و اشتغال به لهو و لعب

اسم مصدرترکیب دری و عربی/aw.baa.shee/اوباشی
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
زنچو - زبانهاواخواهر
بازاوپن
آگستاوت
خارج/آگستاوت/اوت
سرویساوتوبوس
مدینۀ فاضله - سراب - خیال واحیاوتوپیا
موتر - عرادهاوتوموبیل
اجاغاوجاق
میر شکاراوچی باشی
پرزه کار، کسی که اجزای پرزه دستگاه یا ماشینی معمولاً فرسوده را از هم باز می کند و قطعة کارآمد آن را جداگانه می فروشداوراقچی
کتابخانه آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
نوع محتوادونلود / لینکنویسنده/ لیکوالبخشعنوان
هنر و ادبیات​ادبیات باستانعبدالاحمد جاویدفلسفهاوستا
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​به کارد، چاقو و وسایل برنده کند که توان برش را نداشته باشد گویند، همچنان شخص کم جرأت و خجالتی را نیز گویند

اصطلاح عامیانهدریاو بر مسکه تراش
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​به کسی اطلاق میگردد که بنابر غفلت شیرازهٔ زندگی اش فرو ریخته باشد و راه زندگی از نزدش گم شده باشد

اصطلاح عامیانهدریاو برده
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​آبروغنی که برای دم پخت برنج استفاده میکنند

اصطلاح عامیانهدریاو برنج/آببرنج
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​در بارهٔ کسیکه بسیار مشغول و مصروف باشد، بسیارمتحرک و فعال

کنایهدریاو به روده گرم نیامدن/آب در روده گرم نیامدن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

خروج ​آب منی در هنگام انزال، انزال شدن از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاو پریدن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​همان آب ترازو است به معنی آب ترازو مراجعه شود

اصطلاح عامیانهدریاو ترازو
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​نوعی سوپ، یخنی یا شوربای ترکاری  است که ملحقات آن بصورت جداگانه قابل تشخیص باشد

اصطلاح عامیانهدریاو جدا دانه جدا/آب جدا دانه جدا
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​مواد غذایی که در اثر تخمر آب جدا میکند و همچنان ماست نیز در جریان تخمر آب جدا میکند

اصطلاح عامیانهدریاو جدا کردن/آب جدا کردن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اَو دمی همان آب روغن است که هنگام پختن برنج برای دم کردن استفاده میکنند از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاو دمی/دم او
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​لباس و یا پارچه های نخی و پشمی که در اثر شستن نادرست کم عرض و کوتاه شده باشد

اصطلاح عامیانهدریاو رفته/او رفتگی
زراعت و مالداری
نوع محتوامعلومات بیشترمعنیمحصولات نباتیفامیلاسم بوتانیکیانگلیسیآلمانیتلفظعنوان
نباتاتمعلومات بیشتر راجع به اووکادو

اووکادو یک میوۀ گوشتی درختی و هسته ای (خسته دار) است که بدون مزه بوده ولی مطبوع و خیلی مفید است. شکل آن بیضوی و یا ناک مانند، رنگ آن سبز و یا بادنجانی می باشد. مهین اصلی آن مکسیکو بوده، از 10 هزار سال به این طرف در مناطق خشک و گرمسیر امریکای مرکزی زرع و استفاده می گردد. در افغانستان بطور عموم مردم به آن آشنائی ندارند

میوه جاتLauraceaePersea americanaAvocadoAvocado/a.oo.kaa.doo/اووکادو
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​تپه ایست در شمال قلعه حمیدخان در علاقه حکومت درجه ۴ شورایک مربوط ولایت کندهار که بین ۶۶ درجه  ۶ دقیقه  ۵۸ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۰ درجه  ۱۹ دقیقه  ۳۹ ثانیه عرض البلد شمالی واقع است. ( قاموس جغرافیای افغانستان)

تپهتپهٔ چاول

​تنگی ایست به فاصله ۷۶ کیلومتر در جنوب شرق قریه سنگ ماشه در جا غوری مربوط حکومت اعلی غزنی که بین ۶۷ درجه  ۲۰ دقیقه  ۷ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۲ درجه  ۴۷ دقیقه  ۴۱ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی اوتاله

​تنگی ایست به طرف شمال شرق قریه سربولی مربوط حکومت اعلی پروان که بین ۶۹ درجه  ۵۲ دقیقه  ۲۱ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۵۷ دقیقه  ۵۰ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی اول

​تنگی ایست به فاصله ۴۳ کیلومتر در شمال غرب قلعه پای کوتل در علاقه دایزنگی مربوط ولایت کابل که بین ۶۶ درجه  ۳۶ دقیقه  ۵۴ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۲۸ دقیقه  ۳۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی ناوه دره

​تهانه ایست که به فاصله ۹ کیلومتر در شمال قریۀ دربند در علاقه حکومت درجه ۳ مهمند دره مربوط ولایت مشرقی بین خط طول البلد ۷۱ درجه ۴ دقیقه ۵۵ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۴ درجه ۸ دقیقه ۲۵ ثانیه شمالی واقع شده است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

تهانهتهانه اوکتروی

​تهانه ایست به فاصلهٔ ۱۱ کیلومتر در شمال قریه دربند در علاقه حکومت درجه ۳ مهمند دره مربوط حکومت کلان شنوار متعلق ولایت مشرقی بین خطوط ۷۱ درجه ۵ دقیقه ۲۲ ثانیه طول البلد مشرقی و ۳۴ درجه ۸ دقیقه ۲۵ ثانية عرض البلد شمالی کائن می باشد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

تهانهتهانهٔ اوکی جی

​دندابیست به فاصله ۲۷ کیلومتر در جنوب غرب قریه پروش در علاقه شورابك مربوط ولایت کندهار که بین ۶۵ درجه  ۳۹ دقیقه  ۳۲ ثانیه طول البلد شرقی و ۲۹ درجه  ۴۲ دقیقه  ۱۲ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل پرتوس تاور

​دند آبیست به فاصله ۱۸، ۷۵ کیلومتر در جنوب غرب قریه تنگی در علاقه سپین بولدك مربوط ولایت کندهار که بین ۶۵ درجه  ۴۶ دقیقه  ۱۳ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۰ درجه  ۴۴ دقیقه  ۴۰ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل پله وان ناور

​آب دندیست به فاصله ۱۱ کیلومتر در شرق قریه تخت دختران در علاقه چخانسور مربوط حکومت اعلی فراه که بین ۲ درجه  ۳۰ دقیقه  ۲۰ ثانیه طول البلد شرقی و ۲۹ درجه  ۵۸ دقیقه  ۲۹ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل پولین ناور

​دند آب ایست به فاصله ۵،  ۲۶ کیلومتر در شرق قريه خرمنك در علاقه گرمسیر ولایت کندهار که بین ۶۴ درجه  ۴۲ دقیقه  ۴۷ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۰ درجه  ۲۶ دقیقه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل پیریتاور
حقوق و قضاء
پښتوتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

د دلايلو اولويت: محكمه د اثبات او نفې دلايل ارزوي، د هغو د پياوړتيا او ضعف د مراتبو له په پام كې نيولو سره، خپل حكـم د قـانوني  اعتبار وړ مرجح دلايلـو پـه اسـتناد صادروي

​محکمه دلایل اثبات و نفی را ارزیـابی نموده، با درنظرداشت مراتب قـوت و ضعف آن، حکم خود را مستند به دلایل مرجح قابـل اعتبـار قـانونی صـادر می نماید.

قانون اجرآت جزائی افغانستانau.la.wi.at.e.da.la.ilاولویت دلایل
تأریخ
نوع محتوامعلومات مکملتربیوگرافی مختصرتصویرعنوان
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیجایـگاه داؤد خان درتاریخ نوین افغانستان

​سردار محمد داود، نخستین رئیس جمهورافغانستان(1973- 1978م)ودرسالهای (1953- 1963) صدراعظم کشور بود. خدمات داودخان در هردو دوره زمامداری اش، برای انکشاف وترقی وتعالی افغانستان ،و آزادی زنان کشور از زندان چادری، چشمگیروخیلی صادقانه بوده است. افغانستان در عهد زمامداری او در راه انکشاف اقتصادی واجتماعی وفرهنگی از طریق تطبیق پلانهای انکشافی قدم های متینی گذاشت. داودخان درصبح 8 ثورکوتای1357 برهبری حزب دموکراتیک خلق با 17 تن از فرزندان و وابستگان خود به قتل رسید. برای اطلاع بیشتر از کارنامه های داودخان به لینک ذیل رجوع شود​​​

 داود خان
آبدات تأریخیقلعه پیشاوران  قلعه پیشاوران
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیعبدالهادی داوی وزیر تجارت از سال۱۳۰۵ – ۱۳۰۷ در دورۀ پادشاهی اعلیحضرت امان الله غازی

​عبدالهادی داوی فرزند عبدالاحد آخوند زاده طبیب از قوم داوی قندهاری میباشد. وی در سال ۱۲۷۴ هجری شمسی در باغ علی مردان  شهر کابل به دنیا آمد. در مکتب حبیبیه تحصیل کرد و شاعر و نویسندۀ پر آوازه شد. در سال ۱۲۹۰ در ادارۀ سراج الاخبار تقرر حاصل کرد و همیشه مقالات سیاسی و اجتماعی نشر میکرد. مرحوم داوی عضو فعال جمعیت رفقای مشروطیت دوم بود و در نهضت ادبی و فکری جدید، بعد از استاد علامه محمود طرزی قرار داشت و از ایام جوانی به آثار و اشعار فیلسوف هند علامه اقبال علاقمندی خاصی داشت. مرحوم داوی بعد از حمله به امیر حبیب الله خان توسط مرحوم عبدالرحمن لودین، به عنوان دوست وی دستگیر و برای مدت ۷  ماه زندانی شد.
سیدعظیم حسینی

هادی داوی