Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Into, interior, seraglio, in dept, internally, within

​الف: منځ، د څه شي دننه، داخل
ب: باطن، ضمیر

پیشوند "ان" تأکید بر درون است، چنانکه حافط گوید:
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

الف- داخل، درون، میان و داخل چیزی، عمق، ژرفا، در، مابین، به، وسط
ب- باطن، ضمیر (اسم معنی)

قیدترکیب دری و دری/an.da.roon/اندرون
the innermost parts of something

د یو شي د منځ بېلابیلې برخې یا اجزا

 

​این کلمه در قدیم رایج بوده، به معنی اعضاء یا اجزای داخلی هر چیز

صفت نسبتیدری/an.da.roo.nee/اندرونی
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
ﻣﻌﺪه و روده، داخل - دروناندرونه
ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﻋﻠﻢ اﺣﺸﺎءاﻧﺪروﻧﻪ ﺷﻨﺎس