Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Discipline, order (liness), constancy, eveness, methodicalness, regularity, steadiness

نظم، ترتیب، تنظیم، برابري


به حیث تخلص نیز استعمال میشود​

 نظم گرفتن، آراستگی، ترتیب، تنظیم، دیسیپلین، سامان، ساماندهی، نظام، نظم​

مصدر لازم - اسم مصدرعربی/en.te.zaam/انتظام
؟؟؟

​انتظامات جمع مونثه عربی کلمه ده او مفرده یی انتظام دی. برابرول، ترتیبات نیول، سمول، سم سمکې راوستل، ځای په ځای کول، د یو کار لپاره تیاري نیول، ځان آماده کول

 

​انتظامات جمع مونث بوده و مفرد آن انتظام است. ترتیبات، آراستګی ها، سر و سامان دادن، دسپلین، تنسیق، بندو بست، چیزی را منظم و مرتب ساختن، درکشیدن و راست کردن مروارید ها

اسم جمععربی/en.te.zaa.maat/انتظامات
disciplinary/ corrective authority

انضباطی، تادیبی، د عامه نظم أه پاره نظامي ځواک

 

ترکیب عربی و دری، به معنی انضباطی، تادیبی، مثلاً اقدامات انتظامی - قوای انتظامی که برای نظم عامه تشکیل میشود / هاشمیان​

صفتترکیب دری و عربی/en.te.zaa.mee/انتظامی
A member of the government Security, member of protective service agencies

​په انتظام یا انتظامیه ځواک پورې اړوند: هغه نظامي ځواک چې د یو هېواد د عامه نظم او ارامتیا دنده لري

 

​منسوب به انتظام یا قوای انتظامی، قوه هایی که حفظ نظم و آرامش مملکت بعهده آنهاست، مانند والی ها، قوماندان امنیه

صفت نسبتیترکیب دری و عربی/en.te.zaa.mee/انتظامی