نوع محتوا | شرح | ردیف | لسان | ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | فرق مانند تالاق سر، تالاق کوه = سرِ كوه، قُلۀ كوه/ به تالاق خوردن
| اصطلاح عامیانه | دری | تالاق |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | کلاه چادری، عرق چین زنانه که بر سر گذارند
| اصطلاح عامیانه | دری | تالاقی |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | پارچه های بزرگ ساقه و شاخه های درخت که جهت سوخت قطع و آماده شده باشد. غیر از شاخه های خورد و ریزه که جنگل نامیده می شود. عبدالله افغانی نویس
| اصطلاح عامیانه | دری | چوب الاقی |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | پریشان و سرگردان شدن عبدالله افغانی نویس
| اصطلاح عامیانه | دری | سربه تالاق گشتن |