Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
To spread, unfold, diffuse, expand, unfurl, broaden, prpagate, display

​وغورځاوه، واچاوه، وایېرتاوه، وې شاړه​

​صیغۀ امر و زمانۀ حال فعل افگندن، به معنی انداختن - بدور انداختن - پرت کردن - برزمین زدن - افگندن فرش به معنی هموار کردن فرش - در ترکیباتی از قبیل پرتو افگن - نورافگن - شیرافگن - بم افگن - مرد افگن به حیث صفت به کار میرود

صیغۀ امردری/af.gan/افگن
To throw, to hurl, throw to the ground, hurl to the ground
غورځول، ارتول، ګوزارول، شړل، پر مځکه اچول، پر مځکه غوړول​

​انداختن، بر زمین زدن، به دور انداختن،  کنار زدن چادر یا نقاب و امثال آن‌ ها - از ترکیب های مستعمل آن سرافگندن، به خاک افگندن می باشد

مصدر متعدیدری/af.gan.dan/افگندن
ُThrow, toss, flip, discompose, discountenance, 

​ انداخته‌شده، افتاده، شکست خورده، خوار، ذلیل

صفت مفعولیدری/af.gan.da/افگنده