Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Fallen, down, oppressed, prostrate, down, whacked, shagged, reduce (someone) to extreme physical weakness
لویدلی، غورځیدلی، پریوتلی​

اُفتادَه- صیغۀ ماضی قریب مصدر افتادن است - افتاد -افتاده بود و افتاده باشد صیغه های دیگر این مصدر است- بیچاره - ناتوان - حقیر - خوار، مثلاً  آدم افتاده، مجسمۀ افتاده -موقف یا پوزیشن، مثلاً افتاده بمانیش - در زبان عوام به معنی صفت و قید نیز استعمال میشود. / هاشمیان​

صیغۀ ماضیدری/uf.taa.da/افتاده
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه
( از دماغ فیل افتاده ) ، در بارهٔ افراد بسیار از خود راضی و کسانی به کار برده می شود که خود را منحصر به فرد و خاص می دانند.
روایتی ست ، زمانی که کشتی حضرت نوح ع .. مدت شش ماه بر روی دریا در حرکت بود سطح و هوای کشتی از سرگین و پلیدی مردم و فضولات حیوانی که در کشتی بودند بسیار متعفن شد.
ساکنان کشتی به ستوه آمده و نزد نوح ع .. رفتند و نزد او شکوه و گلایه کردند.
بعد از مناجات نوح به درگاه خداوند، امر آمد و حضرت نوح بر پشت فیل دست فرود آورد.
چون نوح به این فرمان عمل نمود، خوکی از بینی فیل بیرون افتاد و همه پلیدی ها را خورد که کشتی پاک و پاکیزه شد.

ضرب المثلدریاز دماغ فیل افتاده
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​ناچیز، کم ارزش

اصطلاح عامیانهدریپيش پای افتاده
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​ناچيز ، هيچ ، عدم ، نيستيی، صفر ، نابودي ، بي ارزش ، جزئی ، بي اهميت ، قابل فراموشی ، خرد ، کوچک ، غير قابل ملا حظه ، فرعی ، رقت انگيز.
عبدالله افغانی نوی

اصطلاح عامیانهدریپیش پای افتاده