انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
enemies | د /عدو/ جمع بڼه: مرسته کونکي، ځواکمنونکي
| ج ِ عدو، به معنی دشمن که مفرد و مثنی و جمع و مذکر و مؤنث در وی یکسان است و گاه به این صورت جمع بندند چنانکه کلمۀ اعداء را به «اعاد» جمعبندی کنند که جمع الجمع باشد. خلاف صَدیق، واحد و جمع و مذکر و مؤنث در وی یکسان است و گاه از آن جمع و تثنیه و تأنیث سازند و اَعادی جمع الجمع است. در لسان دری به معنی دشمنان است. در بعضی حالات مثلاً در شعر بدون همزۀ اخیر مینویسند مثال شادیت باد چنجمع عدوانکه اندر جهان فراخا ***** تو با نشاط و شادی با درد و رنج اعدا | جمع عدو، یاری دادن و مدد کردن، اعانت کردن و یاری دادن، یاری دادن، توانا گردانیدن بر، توانا گردانیدن، توانا گردانیدن بر چیزی، قوی ساختن | اسم جمع | عربی | /e'.daa'/ | اعداء |