انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
clarification, explanation, illustration | | خواستار آشکار کردن مطلبی شدن | کلمۀ عربی، به معنی توضیح خواستن، بازخواست، کاوش، ژرفنگری توضیح خواهی، استیضاح کردن، مثلاً وقتی نمایندگان پارلمان یک وزیر را برای استیضاح احضار میکنند - پارلمان این صلاحیت را دارد که تمام اعضای کابینه را به شمول رئیس دولت فراخوانده و از فعالیت و کارکردهای آنان سؤال نماید. این روند را استیضاح میگویند | مصدر متعدی - اسم مصدر | عربی | /es.tee.zaah/ | استیضاح |