Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Teacher, educator, tutor, instructor, pedagogue, schoolteacher, schoolmaster, schoolmistress, master
ښونکی، د مهارت لرونکی، پوه، په علم یا هنر کې د پوهې درلودونکی، هغه څوک چې نورو ته لارښونه کوي​
آموزگار، مدرس، مربی، معلم، ماهر، دارای فهم، متخصص- جمع آن استادان
​ .کسی که علم یا هنری را به دیگران تعلیم می‌ دهد؛ آموزگار؛ آموزنده
اسم فاعل - صفتدری/us.taad/استاد
Teachers, Educators, Schoolteachers, Masters 

​اُستادان- جمعِ اُستاد، آموزگاران، مدرسان، مربیان، معلمین، ​ کسانی که علم یا هنری را به دیگران تعلیم می‌ دهند

اسم جمع - اسم فاعل - صفتدری/us.taa.daan/استادان
Ably, masterly, masterful, workmanly
د استاد په څیر، د عالم په شان، د هوښیار غوندې، مدبرانه، د پوه په شان

زیرکانه، مدبرانه، بازبردستی، دراکانه، عالمانه، با تدبیر، هوشیارانه، با سنجش، ماهرانه، سنجیده​

قید - صفتترکیب دری و دری/us.taa.daa.na/استادانه
؟؟؟ 

​مخفف ایستاده، ساکن، بیحرکت، راکد، قائم و ثابت

اسم مصدر - صفتدری/es.taa.da/استاده
professorship, mastership

​د ښونکي دنده، معلمي، مهارت، هوښیارتیا، تبحر، په څه پوهیدل

الف - معلمی، حذق، حذاقت، حاذقی، مهارت، ماهری، زیرکی، نیکدانی. آموزگاری، تبحر، خبرگی، چیره دستی، با دانشی، چیز فهمی، با معرفت، دراکی.
ب - موضعی در جنوب منطقۀ تیمنی شهر کابل در کشور افغانستان​.

اسم معنی - صفتترکیب دری و دری/us.taa.dee/استادی
Stadium

​د بېلابیلو سپورتونو د ترسره کولو ځای چې دوه زره کاله مخینه لري

جایی را گویند که در آن مراسم سپورتی  یا نمایشات دیگر انجام مییابد و محاط است با جاهی نشیمن برای مناظره کنندگان و در حدود دو هزار سال قبل از میلاد برپا شد با طول معین​

اسم مکانیونانی/es.taa.dee.yum/استادیوم
Master, expert, educator, head 

مٲخوذ از پارسی/ دری، کلمهٔ دری استاد می باشد- مربی، معلم، دانشمند،  هنرمند. کسی که به کاری مشغول باشد که قریحه و دست ، هر دو را در آن دخالت باشد، داننده ٔ صنعتی از امور کلیه و جزئیه، کسی که با چرم و فلزات کار کند، موسیقی دان . (دزی )، دانا، معلّم کتاب . آموزگار. جمعِ آن استاتیذ است

اسم فاعل - صفتمعرب/us.taaz/استاذ
Star

ستوری، نجم

​اِستاره- ​اختر، کوکب، نجم، هریک از نقطه‌ های درخشان که شب در آسمان دیده می‌ شود

اسمدری/es.taa.ra/استاره
Location Suffix
هغه وروستاړی چې د مکان له پاره کارول کېږي




در پهلوی /ستان/ - در اوستا /ستانه/ بوده - در نگارش /ستان/ نوشته میشود- اما در شعر و نظم به خاطر وزن بیت بعد از /س/ یک واول اضافه میشود، یعنی /ستان/ به /سیتان/ تبدیل میگردد - کلمۀ /ستان/ به حیث پسوند، معنی مکان، یعنی زمین ، ولایت و کشور را افاده میکند، مثلاً افغانستان - پاکستان- هندوستان - سیستان - تاجیکستان - نورستان - انگلستان - قزاقستان نام ممالک - - بوستان - گلستان - ریگستان - خارستان - تاکستان - گلستان -  نام مکان  اسم مکان - اما پسوند /استان/ در ترکیبات زمستان، تابستان به معنی پسوند زمان (بیانگر وقت) به کار می ر​ود- . / هاشمیان​

پسوند مکان - پسوند زمانپهلوی/es.taan/استان
Istanbul

​د ښار پر لوري، د مدنیت پر لوري، په ترکیه کې د مدیترانې سمندرگي په څنډه کې د یو مشهور ښار نوم دی

مأخوذ از ترکیب یونانی / ایس تن بولین/ به معنی /به طرف شهر/ یا/ به طرف مدنیت/ - شهر مشهوریست در کشور ترکیه در کنار مدیترانه که /استنبول/، /استامبول/ و /اسلامبول / نیز تلفظ میشود. / هاشمیان ​

اسم خاص - اسم مکانیونانی/es.taan.bol/استانبول
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
پوهنمل- درجۀ علمی است برای استادان پوهنتون که از پوهنوال (دانش یار) پائین تر استاستاد یار
معاون معلماستادیار
سلف- ستارتر کلمۀ انگلیسی است starterاستارتر
تاپه یا مُهر ، قطعی رنگ مُهر را هم میگویند/ ستامپ کلمۀ فرانسوی است stampe . همپنان در هالندی و اکثر زیبان های اروپایی استامپ یا استمپ (stamp) مهر یا تاپه را می گویند​استامپ
جای، مکان، ساحه، ماوا، ولایتاستان
والیاستان دار
والیاستاندار
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​مخفف استاد است که به متخصصین همه رشته های مسلکی میگویند

اصطلاح عامیانهدریاستا
شعراء، هنرمندان و خدمتگاران   استاد ایوب
جغرافیه
پښتوشرحمعرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه
  

​دند آبیست به فاصله ۷۷ کیلومتر در جنوب شرق قتندر تاور - در علاقه گرم سیر (مربوط حکومت اعلی (گرشک که ارتفاع آن از سطح بحر ۹۴۵ متر میباشد و به خط ۶۴ درجه ـ ۵۰ دقیقه - ۳۶ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۱ درجه - ۵۹ ثانیه عرض البلد شمالی واقع شده است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل استاد
  

​علاقه داری درجه ۲ مربوط به حکومت درجه اول کوهدا من متعلق (ولایت کابل) است که بین خطوط ۶۹ درجه - ۴ دقیقه - ۸ ثانیه طول البلد مشرقی و ۳۴ درجه - ۴۹ دقیقه - ۳۸ ثانیه عرض البلد شمالی واقع و دره ایست که در دامنه سلسله کوه یغمان موقعیت داشته و ارتفاع آن از سطح بحر ۲۳۰۰ متر میباشد و از حیث ارتفاع و قشنگی یک صیفیه خوبی را تشکیل داده زیرا یک قطعه سرسبز و شاداب بوده دور نما و منظره بس قشنگی دارد درین موضع باغهای میوه به کثرت موجود بوده و اهالی آن غالباً زارع و هنر پیشه اند در تربیه و نگاه داشت اشجار و مواشی مهارت بسزا دارند بالخاصه در فن آهنگری، نجاری، بافندگی و کلالی مشهوراند.

منطقه مذبور دارای چهار هزار و شصت و پنج . و بیست و سه قریه خورد و بزرگ میباشد. یک باب مکتب ابتدائیه در آنجا تاسیس شده است بنای هوتل عصری نیز تحت تعمیر است که هنوز انجام نیافته یک چشمهٔ آب معدنی هم در آنجا میباشد که برای علاج بسا امراض جلدی مفید است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

علاقه داریعلاقه داری استالف
  

​قریه ایست که به فاصله ۱۹ کیلومتر در شمال قلعه میدان خوله در علاقه منگل (مربوط ولایت جنوبی کائن بوده و به خط طول البلد ۶۹ درجه - ۴۶ دقیقه - ۲۴ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۳ درجه - ۴۳ دقیقه - ۳۲ ثانیه شمالی وقوع دارد .(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ استار
  

​قریه ایست که به فاصله ۳۷ کیلومتر در شرق اتمان کتواز (مربوط حکومت اعلی غزنی) واقع و بین خطوط طول البلد ۶۹ درجه - ۵ دقیقه - ۱۷ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۲ درجه - ۱۸ دقیقه - ۴۰ ثانیه شمالی کانن میباشد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ استاغی ثانی

​​استالف- په یوناني ژبې کې انگورو ته ستافیلي وايي. کله چې الکسندر بگرام ته راغی نو د استالف له سیمې څخه یې ورته انگور راوړل. دا انگور دومره خوندر ول چې الکسندر دلته یو وړوکی ښار جوړ کړ. یونان باختري شاهانو د الکسندر ددغه یاد په ویاړ دا ښار پراخه کړ چې نوم یې په هماغو لومړیو کې ستافیلي یا ستافیل وو چې وروسته خلکو ستالف او بیا استالف جوړ کړ. دا قصه چې د الف خان په نامه دلته کوم کلال وو او هغه استاد وو هسې بابیزه او له ځانه جوړه شوې قصه یا روایت دی او له تأریخي واقعیتونو سره چې د الکسندر د یون لیکونکو یا واقعه نگارانو لیکلي سر نه خوري

استا الف یا استاقیل (یونانی) به معنی انگور.
لهجه استالفی یکی از لهجه ‌های شیرین زبان دری است. مردم استالف خوب و مهمان نوازی هستند و در این وصف بیت ‌های زیاد محلی نیز سروده شده که می‌توان از بیت زیر را مثال آورد. ///
استالف ما استالف جان است*** مهمانخانه افغاستان است///
استالف ما سه هزار خانه*** خوراک همه اش توت بی دانه ////
از جاهای دیدنی استالف می‌توان از تخت استالف، دره استالف، زیارت ایشان صاحب و تپه معروف به قلدر در شورآبه نام برد.
اکثر مردم کابل در روزهای گرم تابستان برای میله و تفریح به این دره زیبا می‌روند، قابل ذکر است که در زمان هجوم طالبان این منطقه زیبا توسط این گروه به آتش کشیده شد و اکثر باغ‌ها و خانه‌های مردم از بین رفت اما امروز دوباره به همت مردم این منطقه آباد شده و پذیرای مهمانان عزیز از سراسر جهان است. / پژواک افغان نیوز​​

ولسوالی استالف یکی از ولسوالی‌های ولایت کابل است که مردم آن، اکثراً پیشۀ دهقانی داشته و از صنایع معروف آن می‌توان از کلالی و چرمدوزی نام برد استالف جمعیت نزدیک به ۲۹۸۰۰ نفر دارد مرکز این ولسوالی استالف است.  از بزرگان استالف، میتوان از ملک سید احمد خان ملکزاده، ملک میر احمد، فامیل نبی یار، فامیل سادات مثل جناب افندی آغا، غنی جان آغا و غیره نام برد. از جاهای دیدنی استالف- میتوان از تخت استالف، درۀ استالف، زیارت ایشان صاحب و تپه معروف به قلندر در شورآبه، نامبرد. در ولسوالی استالف- ٢٧ قريۀ ذيل شامل ميباشند- حسن دره، بوستان، مته خيل فرزه، ده نو، حسن خيل، قلعه ميرزا، قلعه کريم، کار دگرى، باغ شيخ، ميدان رييس، دره استالف، غنداب، محله غنداب، بالاده، خواجه ميرک، کلالان، پايان ده فرزه، مير افغان، قلعه سيد ميرو، زرگران، قلعه ميرا، قلعه مصلى، گراره، خواجه حسن، قلعه سيم، سرخان خيل، صلاح خيل، و قلعه خيار​

ولسوالیولسوالی استالف
  

​کوتلی است در جنوب شرق اتمان در حکومتی درجه اول کتواز (مربوط حکومت اعلی غزنی) که به فاصله ۴۰ کیلومتر در خط طول البلد ۶۹ درجه - ۵ دقیقه - ۴۷ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۲ درجه - ۱۶ دقیقه - ۵۵ ثانیه شمالی واقع گردیده است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

کوتلکوتل استاغی