| نوع محتوا | شرح | ردیف | لسان | ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | هر جا که باشی وضع همان است که بود و تغییر نمی کند
 | مقوله | دری | آسمان همه جایش  رنگست | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | نه سیم و زر داریم و نه غم نگهداشت آن
 | ضرب المثل | دری | آسوده کسی که خر ندارد   .........    .از کاه و جو اش خبر ندارد | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | نظم کنایه آمیز  به معنی این که هر قدر اشخاص ثروتمند تر میشوند دل شان خورد تر و حریص تر میگردند و سخاوت شان کمتر میشود
 | کنایه | دری | از تنگی چشم پیل معلومم شد   .........    آنانکه غنی ترند محتاج ترند | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه |  | گفته | دری | اگر للو للو  یاد داری چرا خوابت نمیبرد | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | نیم خیزشدن پرنده از روی زمین و بازنشستنعبدالله افغانی نویس
 
 | اصطلاح عامیانه | دری | بال خیز ـ بال خیزک | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | اين اسم را بردختري كه اولاد پدر و مادرش نمي ماند گذاشته مي شد(امرفعل پائيدن)عبدالله افغانی نویس
 | اصطلاح عامیانه | دری | بپایی ـ ببانی | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | به كار آمدنعبدالله افغانی نویس
 
 
 | اصطلاح عامیانه | دری | بدرد خوردن  / به درد خوردن | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | صدای آب چشمه که از زمین بیرون میشود/صدای جوش آب، وقتی که آب بالا تر از 100 درجه حرارات می گیرد/ابی که جوش میخورد و صدا میکشد، صدای جوشش آب، عبدالله افغانی نویس
 | اصطلاح عامیانه | دری | برقس/برقس ـ بلقس/برقس کردن | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | برآمده و مدور به شكل حباب. گویند  سنگ به پیشانی او خورد و پیشانیش بُلُق برآمدعبدالله افغانی نویس
 | اصطلاح عامیانه | دری | بلق ـ برق | 
			| ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | آواز تشكیل شدن حُباب آب به اثر صعود گازعبدالله افغانی نویس
 | اصطلاح عامیانه | دری | بلق بلق ـ برق برق |