​نویسنده:فیلیپ راث
مترجم: افشین رضاپور

کتاب رئیس جمهور ما (هنرپیشه دغل و دوستانش) اثر فیلیپ راث یک پیکره سیاسی را در ژانر رمان طنزگونه می‌سازند.
در این رمان که در قالب طنز سیاسی به قلم فیلیپ راث (Philip Roth) نوشته شده، "ای دیکسون" دغل (کاریکاتوری از ریچارد نیکسون) که دستور ارتکاب جنایات بی‌شماری را در ویتنام صادر کرده، در آستانه انتخاب ریاست جمهوری، برای کسب محبوبیت، طرح اعطای حق رای به نطفه‌ها و جنین‌های آمریکایی را تسلیم کنگره می‌کند. این ترفند جدید، خشم پیشاهنگان را برمی‌انگیزد و به کشتاری خیابانی منجر می‌گردد.
دیکسون برای دفع این بحران، گناه را به گردن یکی از بازیکنان متوسط بیسبال می‌اندازد و دانمارک را مورد حمله هسته‌ای قرار می‌دهد. در بحبوحه این جنگ، دیکسون را ترور می‌کنند و به رغم پرده‌پوشی و دروغ‌گویی آشکار رسانه‌های خبری، همه مردم یک صدا خود را قاتل رئیس جمهور می‌خوانند...
کتاب رئیس جمهور ما (Our Gang) مضحکه‌ای است بر سیاست، عدالت، نظامی‌گری، دموکراسی و حق و حقوق اجتماعی و تمامی چیزهایی که دولت‌ها برای تعمیق انسان‌ها به کار گرفته‌اند.
در بخشی از کتاب رئیس جمهور ما (هنرپیشه دغل و دوستانش) می‌خوانیم:
کورت فلود کیست؟
خوب تا یک سال و اندی پیش پاسخ به این سؤال کاملا ساده بود. فلود، بازیکن بیسبالی بود که برای لیگ ملی سن لوییس کاردینال بازی می‌کرد. یک بازیکن بخش میانی با میانگین بیش از ۲۹۴ بازی. نه عضو باشگاه کشاورز بود، نه بهترین بازیکن لیگ‌های بزرگ، بلکه خیلی بدتر از بدترین بازیکنان. حتی بسیاری اعتقاد داشتند که بهترین روزهای زندگیش هنوز آغاز نشده و من با افتخار می‌گویم به عنوان یک شیفته‌ی بازی بیسبال و تمامی ورزش‌های بشری، یکی از آن‌ها بودم.
سپس تراژدی طبل خود را کوبید. در ۱۹۷۰ با شبیخونی سخت شدیدتر از آن که ژاپنی‌ها به پرل هاربر زدند، کورت فلود، نامی که بعدها برای خود برگزید، به ورزشی روی آورد که او را یکی از گرانقیمت‌ترین سیاهپوستان تاریخ کشور ما ساخت. در ۱۹۷۰ او اعلام کرد و این جمله دقیقا از نوشته‌های او است: (هر کسی نیازمند است که در برابر سیستم سر به شورش بردارد) و تا آن‌جا پیش رفت که یک جنبش قانونی علیه بیسبال سازمان‌یافته به راه انداخت.
به زعم رئیس فدراسیون بیسبال، در صورت پیروزی فلود، این جنبش، بازی بیسبال را آن‌گونه که می‌شناختیم، به نابودی می‌کشاند. شهروندان معمولی از راه وکالت نان نمی‌خورند و کسی از آن‌ها انتظار ندارد پیچیدگی‌های یک دادخواست قانونی مثل این را که یک فراری از دستان عدالت علیه سرگرمی بزرگ ملی ما و به قصد ویران کردن آن به راه انداخته، درک کنند. به همین دلیل اولین کاری که مردم می‌کنند، استخدام یک وکیل است. هنگامی که وکیل بودم خوب می‌دانستم چرا مردم استخدامم می‌کنند و بدون اغراق فکر می‌کنم که می‌توانستم کمکشان کنم. وقتی جوان بودم و در راه آموختن وکالت عرق می‌ریختم، من و پیتر با هفته‌ای نه دلار در پریسیر کالیفرنیا زندگی می‌کردیم که درست در این جا قرار دارد. همیشه سرم در کتاب‌های وکالت بود و تا دیر‌وقت مطالعه می‌کردم تا بتوانم پاسخگوی موکلینم باشم؛ موکلینی که بیشترشان جوانان فوق‌العاده‌ای مثل پیتر و خودم بودند....