Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Blister  

​در عرف عام «اوله»- تاول، اگر جائی از وجود انسان بسوزد و یا بخشهای داخلی دستهای انسان بر اثر کار تغییر شکل دهد و یا پاهای انسان بر اثر رفتن زیاد ملتهب شود، درین صورت روی جلد پندیدگیهای کوچک به وجود می آید. این پندیدگیها بعضاً خارش و سوزش می داشته باشند وبعد از گذشت اندک زمانی، آبله ها که پارچه های مردۀ جلد اند، می ریزند

اسمدری/aab.la/ آبله
  

چوب و آهنی كه با آن آتش شور دهند
عبدالله افغانس نویس

؟؟؟دری  آتشكَو / آتشكاو
  

​پدر، مروج در هزاره جات
عبدالله افغانس نویس

؟؟؟دری  آته
??? 

شخص عاجز، شكسته و متواضع
عبدالله افغانی نویس

اسم مرکب - صفتدری/aa.dam.khaa.kee/ آدم خاكی
Continuation, resumption  

​دوباره شروع کردن، ادامه دادن، پى گرفتن، استئناف

اسم مصدر مرکبترکیب دری و دری/az.sar.gee.ree/ از سرگیری
Authoritarian, prfedomoinant, power controlling 

سلطه جو،  قدرتطلب، اقتدارطلب، استیلاءگر، سیطرهجو​

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکیب دری و عربی/eq.te.daar.ga.raa/ اقتدارگرا
ideal

د خوښې وړ غوښتنه، عالي غوښتنه، لوړه یا لویه هیله

کمال مطلوب، آرزوی عالی، منتهای آرزو و آرمان

صفتانگلیسی/i.de.aal/ ایدال
Confederate

یووالی، سره یو، په یوه خبره، اتحاد، د نفاق ضد

باهم، یکی، پشتیبان، متفق، سازوار، موافق، بهم نزدیک، تطابق تراض، رفاه التحام، بامدارا، هم پیمان، یکپارچه​

اسم مرکب - صفتترکیب دری و عربی/baa.e.te.faaq/ با اتفاق
cautious, careful, wary, prudent, discreet, circumspect

په احتیاط سره په ځیر او هوښیارتیا سره

​محتاط،  با حزم، حازم، احتیاط کار، مواظب، دوراندیش، ملاحظه کار، هوشیار، دور اندیش

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکیب دری و عربی/baa.eh.ti.yaat/ بااحتیاط
refund, recovery, restoration, reclamation, retraction

​بیا جوړونه، بیا سمونه

​بازیابی، بازسازی، احیای، عقب افتادگی

اسم مرکبترکیب دری و دری/baaz.par.daakht/ بازپرداخت
فارسی ایران به دری افغانستان
ملاحظاتاصطلاح دریاسم یا کلمه
 ﺗﺮﺷﻰ آﭼﺎر
 تعهد قبل از قرارداد پیش ‌شرط

در فارسی ایران "گوز زدن" را "گوزیدن" گویند. و این نمونه ای کوچک ازین واقعیت مسلم است، که در دری ما غالباً مصادر ترکیبی را به کار میبرند، در حالی، که مردم ایران اصل "بسیط"ِ مصادر را استعمال میکنند

گوز زدن، ​باد با صدا از راه پائین بیرون کردن تیزیدن

​ هزینۀ استفاده از خدمات یک مؤسسه برای یک دورۀ معیّن

اجرت و حقوق ماهیانه شهریه

​به معنی آلهٔ که برای حفاظت خود در پیش روی یا وجود خود میگیرند

سپر، حایل ضربه گیر
 از بین بردنppp
 تدبیر، چاره، راه حل یک مشکل، جهت، دیدگاهrrr
 دستورالعمل - مرامنامهآئین نامه
 آئینۀ عقب بینآئینۀ دید عقبی
 ذخیره آب، (ﺣﻮض ﺑﺰرگ ﺳﺮ ﭘﻮشیده)آب اﻧﺒﺎر
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

کنایه- در عداوت و دشمنی تشدد کردن. گویند- کسی خون را به خون نمی شوید
عبدالله افغانی نویس




اصطلاح عامیانهدری خون را به خون ششتن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

عبوردادن، چیزی را ازجائی مخفیانه دزدیدن، تحمل کردن
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدری اسم یا کلمه
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

مخالفت و دشمني.
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدری اسم یا کلمه
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

خرچ بازار
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدری بالا خرچی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

كنايه از شخص مجهول كه نام اصلي آنرا نبرند
عبدالله افغانی نویس​

اصطلاح عامیانهدری بچه بیوه
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

بهره و نصيب
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدری بخچ که در اصل بخش میباشد
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

چنه زدن در سودا
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدری بگوبگردان
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

قوماندۀ عسكری ـ به اصطلاح اوباش حرفهای بيهوده ـ آواز قبول مزائده در فروش
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدری بولی / بُولِی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

بسیار و بی اندازه
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدری بی تول
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

مرادف «پدردار» است
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدری پدرکرده
زراعت و مالداری
نوع محتواانگلیسیاسم بوتانیکیلاتینشرحمعلومات بیشترتصویراسم یا کلمه
آفات زراعتی و مجادلهFire blight (Fireblight) Erwinia amylvora

​آتشک یکی از خطرناک ترین و مضرترین امراض نباتی است که به نباتات مربوط به فامیل گلسرخیان مخصوصاً به درختان میوۀ دانه دار مانند سیب، ناک و بهی آسیب بزرگ وارد نموده، باعث کاهش انگفت حاصلات میگردد. در پهلوی ضرر بزرگ به حاصلات میتواند مریضی مذکور نظر به سن و نوع درخت منجر به خشک شدن کلی درخت و اس بین رفتن آن شود. البته باید تذکر داد که میزان آسیب به درخت سیب نسبت به در ختان بهی و ناک کمتر است.

معلومات بیشترآتشک
نباتاتFlour   معلومات بیشتر راجع به آرد آرد
افزار و ماشین آلات زراعتیMill   معلومات بیشتر راجع به آسیاب آسیاب
نباتاتPlumPrunus domestica 


معلومات بیشتر راجع به آلو آلو
نباتات sweet cherryPrunus cerasus  معلومات بیشتر راجع به آلوبالو آلوبالو
مالداریGazella  

آهوکه در زبان عرب آنرا غزال گویند و از همان زبان به سایر زبان های دنیا منتشر گردیده است از جملهٔ حیوانات گوشتی نهایت چابک خوشرنگ و زیبا بوده که در قلمرو ادب و شعر دری جایگاه تشبیهات با معشوق را داشته و حتی گفته میشود که خلیفهٔ اسلام عبدالمالک مروان (۶۴۶ -۷۰۵میلادی) آهوی شکار کرده ای خویش را بنابر زیبایی بیش ازحدش رها کرد. این حیوان چابک میتواند بطور ناگهانی در یک چشم به هم زدن سرعت خود را نزدیک به صد کیلومتر فی ساعت برساند. این حیوان میتواند سرعت خویش را بصورت متداوم ۵۰ کیلومتر فی ساعت نگهدارد و فاصله هایی زیادی را همچنان بپیماید. آهو ها در مجموع بصورت گله ها زندگی میکنند.

http://www.afghan-dic.com:8080/DocLib4/%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C/%D8%AD%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AA%20%DA%AF%D9%88%D8%B4%D8%AA%DB%8C/mirzada_a_haywanate_goshti_aahoo.pdf آهو
نباتاتMilletSorghum and Paniceae  معلومات بیشتر راجع به ارزن  ارزن
نباتاتOrchidOrchidaceae  تشریح بیشتر ارکیده
مالداری   

​  اسپ با نام علمی:  Equus ferus caballus)) یکی ازدو نژاد اسپ وحشی (Equus ferus) است. این جانور پستانداروبه خانوادهٔ اسپان تعلق دارد.  تکامل تدریجی (1) اسپ از ۴۵ تا ۵۵میلیون سال پیش به این سو آغاز شده‌است.  اسپ‌های نژاد Caballus اهلی شده‌اند، اگرچه بسیاری از آن‌ها در طبیعت آزاد زندگی می‌کنند. البته اسپ‌هایی وجود دارند که هرگز اهلی نشده‌اند؛ برای نمونه  اسپ  شوالسکی  تنها نژادی است که به راستی تاکنون وحشی باقی مانده‌است. در زبان دری به اسپ ماده،  »مادیان«  و به  اسپ نر،» نریان« می ‌گویند. فرزند آنها کره اسپ خوانده می‌شود.  اسپ را در پارتی قدیم یا اوستایی نیز اَسپ (asp) می‌گفتند. کلمهٔ  اسپ (Aspa) که  در اوستا آمده   ‌است، خود یک لغت، از دوره پیش از تاریخ و به احتمال زیاد(مادی، پارتی، اوستایی) است.
سیدعظیم حسینی

معرفی حیوان باربر اسپ اسپ
نباتاتAfrican rue, Syrian ruePeganum harmala  تشریخ بیششتر  اسپند
جغرافیه
پښتوشرحمعرفی مختصرکتگوریتلفظاسم یا کلمه
 

​ساکنان گرشک بطور عمده مرکب از پشتون های اقوام  درانی مثل: نورزایی وبارکزایی، محمدزایی ، اڅکزی، ادوزی، الکوزی ، پوپلزی، وکمی از سیدها و سایر مردم‌ پیشه ور و تجارت پیشه میباشند.
خاندان سلطنتی محمدزایی که ۱۵۰ سال بر افغانستان حکومت کرده اند از پشت رود  و از ناوۀ بارکزائیان  هلمند برخاسته بودند. بعد از مرگ سردار کهندل خان و تشنج میان بنواعمام سرداران قندهار(در۱۸۵۶) گرشک محل سکونت  سردار محمد صدیق خان پسر سردار کهندلخان گردید و سردار گل محمدخان پسر او در عهد امیرعبدالرحمن حان والی پکتیا و نماینده امیر در تعیین خط دیورند بود. سردار حبیب الله هلمند سناتور هلمند در زمان ظاهرشاه از شخصیت های پر نفوذ هلمند از نوادگان سردار کهندلخان در‌گرشک بود. کودتای ثور قدرت سرداران محمدزایی را به طور کل در افغانستان از ریشه نابود کرد. بقیهٔ پسران سرداران قندهار در ولسوالی میوند و نهر سراج زندگی میکنند.
اعظم سیستانی

​  گرشک  یکی از ولسوالی های معمور و آباد ولایت هلمند در جنوب غرب افغانستان است که تا قبل از اعمار شهر لشکرگاه  به حیث مرکز ریاست انکشاف وادی هلمند(دردهه ۱۹۵۰) در تشکیلات دولتی بنام  حکومت اعلی شناخته میشد. از دوران سلطنت امیر حبیب الله خان  تا عصر ظاهرشاه  به حیث حکومت پشت رود هم یاد میشد. منظور از پشت رود یعنی آنطرف  رود هیرمند است.  تا قبل از روی دست گرفتن پروژهٔ  وادی هلمند و اعمار پل عصری بر رودخانه هیرمند مردم گرشک امتعه و اموال خود را توسط  کشتی به سمت چپ رودخانه انتقال میدادند و برای فروش به قندهار می بردند ‌ وبر می گشتند اما با اعمار پل عصری بر رودخانه هیلمند در نزدیک شهر و مرکز حکومتی مردم از مشکلات عبور و مرور راحت شدند.
اعظم سیستانی

ولسوالی  گرشک
  

​ولسوالی ارچی یا دشت ارچی ، به مرکزیت شهر ارچی درشمال افغانستان از ولسوالی های درجه اول  ولایت قندز بشمار میرود ، مساحت آن ٩٧٤ کیلومترمربع و نفوس ارچی ١٠٣٣٩٤ نفر « ١٣٩٩ش» ، چهارمین ولسوالی پُر نفوس ولسوالی قندز می باشد. ولسوالی دشت ارچی با  ولسوالی  قندز، امام صاحب ، ولسوالی علی آبا  و ولایت تخار احاطه است . نهر ارچی که تقریباً ٩٠سال قبل به منظور سرسبزی  وآبادی دشت وسیع و پهناور ولسوالی ارچی از دریای کوکچه کشیده شده است که برای زراعت و تربیۀ مواشی بسیار مهم میباشد ( ویکی پیدیا – دانشنامه آزاد ) ولسوالی دشت ارچی  قبلاً در تشکیلات اداری افغانستان مربوط یکی از حکومتی های ولایت قطغن و بدخشان بود.

ولسوالی  ولسوالی ارچی
  

​خواهان یکی از ولسوالی های بدخشان است که در١٦٠ کیلومتری شمال شهر فیض آباد موقعیت دارد. مرکز این ولسوالی همان شهرخواهان است. جمیعت این ولسوالی به ١٨٧٢٤ نفر داده شده است . قبل از سال ١٨٩٦م که سرحد دریای آمو تعین گردید این ولسوالی یکی ازمنطق ولسوالی درواز بود. یک حکومت خود مختار تحت ادارۀ حکومت مرکزی بخارا قرار داشت که توسط یکی ازنمایندۀ شاهان درواز ، این ولسوالی اداره میشد که بنام «شاه دفعه دار» یاد میشد. پس از این مربوط افغانستان شد و به حیث علاقه داری مربوط ولایت درواز ولایت بدخشان افغانستان، یکی از واحد های اداری افغانستان شد و در سال ١٣٦٣ش به حیث ولسوالی ازطرف دولت آن زمان منظوری حاصل نمود که ١٦٠ کیلومتر از مرکز ولایت بدخشان فاصله دارد. خواهان دارای زمستان معتدل وتابستان بسیار گرم دارد. بلند ترین قلۀ آن بنام کوه «کلات» با ارتفاع ٤٠٩٧ متر میباشد. باشندگان این ولسوالی تاجکان و زبان شان دری میباشد. مردم این ولسوالی همه زارع است. شاه عبدالله بدخشی در کتاب ارمغان بدخشان از حاصلات این ولسوالی به خوبی یاد کرده است. مردم ولسوالی خواهان مانند دیگر اقوام وساکنان بدخشان به عنعنات و سنت های دیرینۀ خود پابند هستند .( آریانا دائرة المعارف )

ولسوالی  ولسوالی خواهان
  
ادامه جاده نادرپشتون وات تا جاده میوند با مینار میوند روبرو می شویم ، بنای یادبود که یادآور شکست یک تیپ انگلیس در دشت های میوند توسط افغانها در ۴۵ میلی قندهار ، در ۲۷ جون ۱۸۸۰ م. این کتیبه از یک شعر پشتو گرفته شده است که شرح می دهد که چگونه افغان ها در حال آماده سازی برای عقب نشینی بودند که دختر جوانی ملاله را تنها با آنکه یک روز قبل عروس شده بود ، حاضر شد که سربازان را به این ترتیب به نبرد علیه انگلیس ها بکشاند:
که په میوند کی شهید نشوی
خدایږو لالیه بی ننګی ته دی ساتینه
خال به ديار له وينو كښيږدم
چي شينكي باغ كي گل گلاب وشرموينه
با شنیدن این شعر و نعره حماسی ، سربازان برای نبرد و پیروزی به بیرون رفتند. این منار در سال ۱۹۵۹ م ساخته شد. [منار سپاهی گمنام تقريباً ده متر ارتفاع داشت، از خشتهای پخته به شکل استوانه يی بنا يافته و با سنگهای کاشی آبی و سياه رويه کاری شده بود. برای ايجاد مقاومت و زيبايی، دورادور نيمهء تنهء آن با سيخ کول آهنی گلکاری گرديده، اطراف تهداب آن به يک ساحه دايروی محاط بود که در آن گل های موسمی کاشته ميشد. مینار میوند اوﻻً آﺑﺪه ﺳﭙﺎﻫﻲ ﮔﻤﻨﺎم و بعدﻫﺎ به آﺑﺪه ﻣﻴﻮﻧﺪ مسما گردید.
/ به اهتمام شاه محمود محمود
مینار 123
  

​معرب یا عربی شدۀ آن قندز یا قندوز است ، نام شهری بوده که به امر یما پادشاه پیشدادی های پارتی بلخ بامی احداث شده است، بر اساس روایات شفاهی زمانی پای تخت فریدون هم بوده است، این شهر تاریخی هم اکنوز بنام قندوز یا قندز در شمال افغانستان قسمت قطغن ترکستان زمین موجود و حیات دارد ویکی از شهرهای سرسز و حاصل خیز افغانستان میباشد لطفا ً به قندوز یا قندز مراجعه شود ​

مینار/ku.han.dajz/kkk
  

ولایت بادغیس یکی از 34 ولایات افغانستان است که مرکز آن قلعه نو بوده و علاقه داری کشک کهنه - ولسوالی قادس - ولسوالی جوند - ولسوالی مرغاب مربوط به این ولایت میباشد. در اوستا به‌ معنی « گيس ‌» است. بادغیس به مرکزیت «قلعه نو» (مساحت آن 21/858 و 21 کیلومتر مربع بوده جمعیت آنرا 224000 نفر تشکیل میدهد)

مینار kkkk

کندهار، قندهار

 

​کندهار یا قندهار شهری است در جنوب افغانستان به مرکزیت قندهار که سومین شهر پر جمعیت افغانستان میباشد و طبق احصائیه گیری رسمی سال 2006 میلادی حدود 450.300 نفر نفوس دارد. کندهار بین دریاهاى ترنگ و ارغنداب موقعیت دارد. در سال 329 پیش از میلاد، اسکندر مقدونی پا به سرزمین هندوکش که تاریخ‌ نویسان یونانی آن را پارپامیز (Paropamisus) گفته‌اند نهاد. اسکندر هرات را تصرف و پس از سپری نمودن زمستان در سیستان، وارد ناحیه ‌ای شد که به نامش اسکندریه (قندهار امروزی) نامیده شد. قندهار چون طبق نقشه ساخته شده بسیار منظم است شهر به چند قسمت تقسیم شده و هر قسمت متعلق به یک یا چند قوم و قبیله است. در اطراف قندهار باغ های میوه، تاکستان ها و زیارتگاه های بسیاری وجود دارد. ولسوالی های کندهار عبارتند از:  شهر کندهار، سپين بولدک، ارغستان، شاوليکوت، ارغنداب، معروف، دامان، ژيرى، پنجوايى، تخته پل، دند، ميانشين، نيش، ميوند، خاکريز، ښوراوک، غورک، ريگستان

مینار/kan.da.haar/kkkkk

تخار

 

​​تخار یکی ازجملۀ  ۳۴ ولایت افغانستان است.   ولایت تخار Takhar به مرکزیت «تالقان» دارای مساحت 12/376 کیلومتر مربع بوده نفوس آنرا  جمعیت 544000 نفر تشکیل میدهد. ولسوالی های ولایت تخار عبارتند از: شهر تالقان مرکر ولايت و شاروالی، ولسوالی بنگی، ولسوالی اشکمش، ولسوالی چال، ولسوالی ورشج، ولسوالی فرخار، ولسوالی کلفگان، ولسوالی رستاق، ولسوالی چاه آب، ولسوالی ينگی قلعه، ولسوالی درقد، ولسوالی خواجه غار،  ولسوالی خواجه بهاوالدین، ولسوالی بهارک، ولسوالی دشت قلعه.

مینار/ta.khaar/ppp

​بدخشان

 

ولایت بدخشان یکی از 34 ولایت شمال شرق افغانستان است بدخشان Badakhashan  به مرکزیت «فیض آباد» دارای مساحت 47/403 کیلومتر مربع بوده جمعیت آنرا 521000 نفر تشکیل میدهد. بدخشان در شعرهای شاعران به کیفیت لعل خویش معروف بوده‌ است. این ولایت در سال 1896 میان دو امپراتوری بزرگ (روسیه تزاری و بریتانیا) به دو بخش تقسیم گردید.

مینار xxxxxxxx

بلخ

 

ولایت بلخ، یکی از جملۀ 34 ولایت افغانستان به مرکزیت مزار شریف از ولایت های شمالی کشور افغانستان است با مساحت آن 12.593 کیلومترمربع و داری جمعیتی قریب به 610.000 نفر میباشد.

مینار yyy
حقوق و قضاء
پښتوشرحتعریفمنبع قانونتلفظاسم یا کلمه

​اقرار: د واكمنـې محكمـې پـه وړاندې له اكراه پرته، په بشپړ رضايت او د عقل د صحت په حالت كې د جرم په ارتكاب اعتراف دى

 

 اعتراف به ارتکاب جـرم است، بدون اکراه با رضایت کامل و در حالت صحت عقل در حضور محکمۀ با صلاحیت

قانون اجرآت جزائی افغانستانeq.raa.r​اقرار

​تاْويل : د احتمالي معني د اخيستلو په اړه د قانون د مشخصې مادې د حكـم تعبير دى

 

​تأویل : تعبیر حکم مادۀ مـشخص  قانون مبنی بر اخذ معنی احتمالی آن می باشد

سائر منابعt'a.weel​تأویل

​نوې كتنه : د قانون دحكمونو مطابق د نويو دلايلو د څرګندیدو پر بنـسټ د محكمو د قطعي او نهائي حكمونو بيـا څیړل دي

بطور مثال درخواست تجدید نظر برفیصله هـای قطعی محـاکم در قضـایای جنحـه و جنایت در احوال ذیل صورت گرفتـه می تواند: درصورتی که متهم در جرم قتـل، محکوم علیه قرار گرفته وبعداً شخصی که قتل او ادعـا شـده، زنـده پیـدا شود. در صورتی که به اتهام ارتکاب یک جرم یک شخص محکوم گردیده وبعد از آن شخص دیگر به اتهام ارتکاب عـین جرم محکوم گردد


​تجدید نظر : رسیدگی مجدد احکام قطعی و نهایی محاکم به اساس ظهـور دلایل جدید مطابق به احکام قانون مـی باشد

سائر منابعtaj.di.de.na.za.r​تجدید نظر

​د حكم تصحيح: عبارت دي له: - په حكم كې د سهوې او مادي خطاء څخه د راپيدا شـوي شـكلي تېروتنـې تصحيح ده چې بطلان او نقض پكې نـه  وي

 

​تصحیح حکم: عبارت است از: -تــصحیح اشــتباه شــکلی ناشــی از سـهو و خطـاء مـادی در حکـم کــه عــاری از بطــلان و نقــض باشد

سائر منابعtas.hi.he.hu.ku.m​تصحیح حکم

حكوم عليه: هغه شخص دى چې واكمنې محكمې دقانون د حكمونو مطابق د هغۀ په ملزم والي حكم كړى وي

 

شخصی اسـت كـه محكمۀ ذیصلاح مطابق احکام قانون به ملزم بودن وی حكم نموده باشد.

قانون اجرآت جزائی افغانستانmah.kum.a.lai.e​محكوم عليه

د حكم نقض : د هغه حكم مـاتول دي چې له قانون سره په مخالفت يا د هغۀ په تطبيق يا تاْويل كې په خطـاء سـره صادرېږي او لاندې موارد پكې شامل دي: - د فيصلې يا قرار نه مدلل والى. - د قضيې له حالاتو سره په فيصلو كې د درج شوو دلايلو نه مطابقت. - د قانون د حكمونو نه په پام كې نيول



​نقض حکم : شکستن حکمی است که در مخالفت با قانون یا خطـاء در تطبیق یا تأویل آ ن صادر شده  و شـامل موارد ذیل می باشد: - مدلل نبودن فیصله یا قرار. - عدم مطابقت دلایل مندرج فیصله با حالات قضیه. - عدم رعایت احکام قانون

سائر منابعnaq.ze.hu.ku.m​نقض حکم

​دښه نیت سره د جرمی عمل ارتکاب دهغه حق د استعمال په منظور چه دشریعت یا قانون په موجب شخص ته ورکول شوی وی جرم نه ګڼل کیږی

​قانون حالاتی را که اباحت در آن مطرح شده میتواند، پیش بینی کرده است. بطور مثال  حالت تأدیب توسط پدر یا معلم، عملیات توسط جراح، درجریان مسابقات سپورتی، در جریان ګرفتاری مجرم در جرم مشهود

 عمل جرمی که باحسن نیت واعتقاد به اینکه فاعل حق شرعی یا قانونی خود را استعمال میکند، ارتکاب یافته باشد، تحت شرایط پیش بینی شده در قانون جرم پنداشته نمی شود


قانون جزاء افغانستانa.baa.hatاباحت

​ابرام: د استيناف د محكمې په واسطه د ابتدائيه محكمې د حكم تاْييد يا د سترې محكمې په واسطه د استيناف د محكمې د حكم تاْييدیدل دي

 

​ابرام : تائید حکم محکمۀ ابتدائیـه توسط محکمۀ استیناف یا تائید حکـم محکمۀ استیناف توسط ستره مح کمـه می باشد 

قانون جزاء افغانستانeb.ra.mابرام

​په جرم کی اتفاق  عبارت دی ددوه یا دهغی څخه دزیاتو نفرو دمتحد کیدو څخه د ټاکل شوی یا غیرټاکل شوی جنایت یا جنحی په ارتکاب کی. پدی شرط چه اتفاق منظم اوپرله پسی وی. که څه هم دجرم دتشکل په پیل کی یا دلنډی مودی دپاره وی.


​جرایم سازمانیافته شکل پیشرفتهٔ اتفاق در جرم اند.  متحد شدن در قباحات اتفاق در جرم پنداشته نمیشود. 


​عبارتست از متحد شدن منظم و پیهم دونفر یا بیشتر از آن در ارتکاب جنایت یا جنحهٔ معین یا غیر معین​، ولو اینکه در آغاز مرحله تشکل جرمی یا برای مدت کوتاهی صورت ګرفته باشد​

قانون جزاء افغانستانe.te.faaq.dar.jurmاتفاق در جرم

​په جرم کی اتفاق د جُنحه یا جنایت د ارتکاب په منظورد دوو یا له دوو څخه د زیاتو اشخاصو د منظم او پرله پسې اتحاد څخه عبارت دی

 

​ااتفاق در جرم عبارتست از اتحاد منظم و پیهم دو یا بیش از دو شخص برای ارتکاب جنحه یا جنایت

قانون جزاء افغانستانet.e.faq.dar.jur.mاتفاق در جرم
تأریخ
نوع محتوامعلومات مکملترکارکرد هابیوگرافی مختصرتصویراسم یا کلمه
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیﺷﮭرﯾﺎر اﯾران و ﻓرﻣﺎﻧروای آذرﺑﺎﯾﺟﺎن 

​نجیم آزادزوی، از اعقاب آزادخان افغان در بارۀ ازادخان افغان کتابی نوشته وخلاصه ای از آن را چنین بدست میدهد:
«خلاصه:
آنزمانیکه نادرافشار بواسطه ایرانی ها در ایران به قتل میرسد، دو نیروی قوی نظامی افغانی در ایران در پهلوی نادرافشارقرار داشت. یکی آن احمد خان دُرانی بود که با چهار هزار نیروی قوی پشتون های سدوزایی حرم نادرافشار را نجات داده وعازم قندهار می ګردد و بنای سلطنت سدوزایی ها را گذاشته و امپراطوری بزرگ دُرانی ها را تشکیل می دهد. مگر نیروی بزرگتر و قویتری به رهبری آزادخان افغان با حدود تقریباً دوازده هزار لشکر قوی پشتون های غلزایی در آذربایجان باقی میماند. آزادخان در ابتدا منتظر میماند تا چگونګی اوضاع در داخل ایران آشکارا گردد. چون زد وخورد های داخلی در ایران موج میگیرد و هر صاحب قدرت در صدد پادشاهی ایران می افتد، آزاد خان اولاً در استحکام مناطق تحت اختیارش در آذربایجان ومناطق شمال غربی ایران پرداخته و قلعه اُرومیه را مرکز خود قرار میدهد. درین زمان شاه گرجستان تیموراس، از موقع استفاده نموده و به طرف آذربایجان ایران لشکر می کشد. آزاد خان به دفع تیموراس پرداخته او و پسر سلحشورش ارکولیس،را شکست می دهد وگرجستان را تا مرګزش طفلیس تسخیر می نماید و با دختر شاه گرجستان عروسی می کند. بعد ازآنکه خاطر آزاد خان از سمت شمال ایران آسوده میگردد، متوجه سمت جنوب ایران شده و به فکر برګشت به افغانستان میشود.
گنداسنګ مؤرخ هندی چنین می نویسد “آزادخان افغان پلان وسیعی را در نظر داشت که میخواست افغانستان، ایران، و هندوستان را تحت یک قدرت در آورده و امپراطوری وسیعی را تشکیل دهد….”
آزادخان بعد از استحکام مناطق شمال ایران متوجه اصفهان مرکز امپراطوری صفوی های ایران شده، رقبای ایرانی خود راچون کریمخان زند و حسن خان قاجار را شکست داده و در اصفهان اعلان پادشاهی می کند و سکه شاهی بنامش ضرب میګردد.
پروفیسورجان پِری، مورخ امریکایی، در کتاب خود بنام “کریم خان زند” چنین می نویسد: “شاه دُرانی، احمد شاه دُرانی،معاهده دوستی را با کریم خان زند امظا[امضاء]ٌ نمود که به اساس آن این دو شخصیت با قدرت بتواند امپراطوری نادر افشار را بین خود تقسیم نمایند….
جان پری علاوه می نماید ….قرار راپور ها، کریم خان مکتوب های دوستانه از احمد شاه که در آنزمان در نیشاپور بود دریافت می نمود و وعده پول و لشکر را از احمد شاه می گرفت که او یعنی کریم خان جلو پیشرفت آزادخان را بگیرد.ْ
مگر آزاد خان هرگز آرزوی جنگ و روبرو شدن با قشون افغانی را نداشت و اغتشاشات داخلی ایران یک بار دیګر او را به سمت آذربائیجان کشید و این بار کارش به سرحدادت کردستان، عراق، و سواحل فارس رسید. در آخر عمر به در بار شاه گرجستان به راحتی زندګی می کرد تا آنکه رقیب دیرینه اش کریم خان زند او را به دربار خود دعوت نمود و در شیراز مقرش قرار گرفت تا آنکه به عمر ۷۶ سالگی در سال ۱۷۸۱م در همان شهر، شیراز، جان به حق سپرد و در همانجا دفن شد.»
محمد هاشم آصف[مولف رستم التواریخ ]در مورد آزادخان چنین می گوید: “عالیجا آزادخان سلطانی بود با عدل و انصاف و در احکام بسیار دقیق وغوررس و مو شکاف و بصیر و رؤف و عطُوف و خوش سیرت و خوب صورت و فراخ حوصله و در ریاست صاحب حسن سیاست بوده و اخلاق حسنه آداب مستحسنه در وی جمع بوده و در حلم و وقار بی نظیر بوده است….»[رستم التواریخ،به اهتمام محمد مشیری، ص۲۵۸]
[همچنان در صفحات ۲۵۹ و۲۶۳ و۲۶۵ و۲۷۴ کتاب رستم التواریخ نیزاطلاعاتی در بارۀ کارنامه های آزادخان افغان درج است که برای تکمیل تاریخ او سودمند است.]
در بیوگرافی آزاد خان که توسط آقای آزد زوی نوشته شده، آمده است که آزادخان افغان از مردم سلیمان خیل قوم غلجی و از ولسوالی اندر غزنی و۱۷ سال بزرگتر از احمدخان درانی بود. / اعظم سیستانی

آزاد ﺧﺎن اﻓﻐﺎن
آبدات تأریخیشهر باستانی آی خانم   آی خانم
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخید احمد شاه دراني سیاسی درایت او ملی وجاهت

نظر داکتر گندا سنگ دانشمندهندی درباره احمدشاه بابا ونقش وی می‌نویسد :
کار بسیار بزرگ که احمدشاه درانی انجام داده آن بودکه افغانان را تاسطح یک ملت تشکیل کردوبرایشان یک کشورمستقل رابه ارمغان گذاشت.
وي می نویسد : احمدشاه درانی پادشاه بود که قدرت افغانی راتوسعه داد وازآن ها ملتی واحد ساخت ورسوم وعنعنات افغانی را اشاعه دادوبا همین اساس ازحمله برقبایل آزادوخود مختار خودداری کردومی ګفت ( هرګز آرزو نداردبرهموطنش مصیبت وبدبختی ببار آورد.)
استااولسن انتروپولوژیست ونویسنده مشهوردنمارکی درکتاب (اسلام وسیاست در افغانستان ) پیرامون ظهور برخی از امپراطوری های بزرگ که از این سرزمین برخاسته اند وچگونگی دریافت هویت مستقل آن چنین می نویسد:
سرزمینی که اکنون افغانستان نامیده میشود،برای یک هزارسال چهاراه فرهنګ ها ، امپراطوری هاومردمان بوده است که تاریخ متلاطم داشته اند.این سرزمین بخش بسیاری امپراطوری های بوده که بعضی ازآن ها ازهمین جا ظهورکرده اند.مانند امپراطوری غزنویان (قرن دهم تا یازدهم میلادی )، امپرا طوری غوری ها (قرن دوازدهم میلادی) ، ازپی آن دوره ها ئیست که سا حه مذ کور بین امارات محلی ومستقل تقسیم شده بود.
از قرن شانزدهم تا قرن هجدهم میلادی ، افغانستان هویت مستقل نداشت وبین امپراطوری های مغلی هند،وصفوی ایران منقسیم بودکه امپراطوری مغل ، شمال کابل تا هندوکش وامپرا طوری صفوی ، هرات وفراه را در قبضه خود داشتند. کندهار برای سالیان متمادی مورد منازعه بود ، وازبک ها نیز برای مدتی درشمال وغرب دارای نفوذ بودند.
با وجود تلاش های که بخاطری تاءمین استقلال صورت ګرفت ،این هدف بر آورده نه شد .تااینکه بد نبال قتل نادرافشار که منجربه تلاشی امپراطوری صفوی گردید.افغانستان حاکمیت مستقل خودرازیررهبری احمدشاه درانی ایجاد نمود.
این دولت بعد ها حاکمیت خود را در تمام سا حات افغانستان کنونی ایجاد نمود وآن را از مشهد تا کشمیرودهلی واز آمودریا تا بحیره عرب گسترش داد.
اهداف های عمده سیاسی دولت احمد شاه درانی چه بود.
احمدشاه درانی پس از انتخابش بحیث پادشاه افغانستان برای استحکام دولتش دومساله مهم را هدف قرارداد:
اول _ تنظیم قبایل واتخاد پالیسی مناسب جهت راضی نگهداشتن آنها .
دوم _ تشکیل اردوی نیرومند ملی .

احمدشاه ابدالی پسرمحمد زمان خان ابدالی در سال ١١٣٥ هجرى مطابق ١٧٢٢ميلادى درهرات متولد شده و هنوز يکساله نشده بود که پدرش محمد زمان خان درگذشت و ٨ يا ٩ ساله بود که با برادرش ذوالفقارخان از هرات به قندهار آمد و بلافاصله با برادرش يکجا به زندان شاه حسين هوتکى افتاد. او از سال ١٧٣١تا١٧٣٨ ميلادى زندانى بود.
تأسیس دولت معاصرافغانستان در 1747 است. وی از اکتوبر1747 تا جون 1773  پادشاهی کرد ویک قلمروی را بوجود آورد که ازشمال به دریای آمو و از جنوب به دریای عمان و از غرب تا دریای خزر و از شرق به دریای سند محدود شده بود.
احمدشاه سیاستمدارمدبری بود و در زبان پشتو شعر میگفت و دیوانی هم از او برجای مانده است. پس او هم در سیاست وهم درکیاست و فرهنگ دارای مقام ارجمندی نزد افغانها میباشد.
لطفاً برای معلومات زیاد تر بالای لینک معلومات مکملتر کلیک نمائید...

احمد شاه بابا
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیمعرفی قومندان « احمد شاه مسعود» در قاموس کبیر افغانستان 

احمد شاه مسعود پسر دگروال دوست محمد خان در ماه سنبله سال ۱۳۳۲ ( ۲ سپتامبر ۱۹۵۳م) در قریه بازارک پنجشیر متولد گردید، پدر احمد شاه مسعود بحیث افسر نظامی وظایف متعددی را در ولایات ننگرهار، هرات، غزنی، بغلان و بدخشان برعهده داشت، لذا احمد شاه مسعود نیز همراه خانواده خویش دوران طفولیت و نوجوانی خویشرا بیرون از زادگاهش در نقاط مختلف کشور سپری نمود، وی صنف اول را در بازارک پنجشیر صنف دوم تا چهارم را در مکتب شاه دو شمشیره کابل، صنف پنج را در مکتب موفق ولایت هرات، و بقیه دوره متوسطه را در لیسه استقلال کابل به پایان رسانیده، مسعود در سال ۱۳۵۲ شامل فاکولته پولی تخنیک کابل گردید. در همان زمان وی عضویت گروه جوانان مسلمان آن وقت   را نیز حاصل و به فعالیت های سیاسی پرداخت

احمد شاه مسعود
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیاعليحضرت امان الله خان غازی، رهبری که 
عاشق ميهن، استقلال و مردمش بود

مهمترین کارنامه اش، حصول استرداد استقلال و حاکمیت ملی درافغانستان در1919بود. و بعد از ده سال تلاش و خدمت در راه تحقق تحولات اجتماعی وفرهنگی دراین کشور، سرانجام بنابر دسایس و توطیه های انگلیس ، از سوی روحانیون اجیر ودشمن ترقی وتحول  سقوط کرد وبجای او یک نفر دزد مشهور به حبیب الله کلکانی قرارگرفت که از دست او رهزنان همراهش « از ناموس  داری نشانی نماند»، کشور را برای پنجاه سال از کاروان مدنیت به عقب انداخت.

​شاه امان ﷲ خان غازى، فرزند دوم امیر حبیب الله خان، مردى روشنفکر، صاحب نظر ورهبر گروه مشروطه طلبان بنام «جوانان افغان» بود و انسانى صميمى و ‏مردم دوست و به استقلال و اعتلاى کشور سخت دلبسته و عشق میورزید

امان الله خان غازی
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخینائب امين الله خان لوگری در تاريخ 

​نائب امين الله خان لوگری در تاريخ معاصر کشور ما تعداد مردان بزرگ يکه شخصيت و کار نامه های در خشان ايشان طوری شايد و بايد معرفی نشده ، زياد است. از آنجمله يکی نايب امين اله خان لوگری میباشد که از شباب تا وفات درعرصه 60 سال مصالح ملت و مملکت را در نظر گرفت و با تمام قواء در مقابل بيگانگان مجادله و صرف مساعی کرده اند و نام او را به صفت غازی و مبارز ملی براي همیشه زنده و با افتخار نگاه داشته است.

 امين اله خان لوگری يکی از خوانين بزرگ قومی ، هنگام عروج بارکزایی ها و درآوان تهاجم اول انگليس بالای افغانستان ( 1839 م ) در ولایت لوګر هزاران مجاهد وسر سپرده در پهلوی خود داشت و در حدود 60 سال مورد احترام شاهان، امراء وزرآ و سران ملی قرار داشت. ولایت لوگر در جنوب کابل واقع است که مرکز آن در حدود 70 کیلومتر از پایتخت فاصله دارد مردم این ولایت مهمان نواز وپاک دل ومبارز وبدون هرنوع تبعیض در پهلوی همدیگر حیات به سر میبرند

امين الله خان لوگری
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیسرنوشت سیاسی میر اکبر خیبر 

​میر محمد اکبر خیبر در سال (1304 ش ــ 1925 م)  در ولسوالی پل علم ولایت لوگر در خانواده ای دهقانی به دنیا آمد. او بعد از تحصیلات ابتدایی وارد لیسه نظامی شد و بعد تحصیلات عالی را در حربی پوهنتون در سال (1326 ش ــ 1947 م) تمام کرد اما در روز توزیع شهادت نامه ها به اتهام قصد ترور سپهسالار شاه محمود خان وزیر دفاع مدت پنج سال زندانی شد (1950 میلادی). او در زندان با دو نفر  یک جا می شود، یکی نفراز مردمان قبائلی پشتون که مدتی را در چین گذرانده بود و "بعد در دارالتحریر شاهی به صفت ترجمان ایفای وظیفه می کرد و به اتهام نا معلومی زندانی گردید" ؟؟؟  و شخص دومی  ببرک کارمل است، روی همین دلیل کارمل همیشه می گفت: "من و خیبر نزد یک استاد زانو زده ایم" .
احسان لمر

اکبر خیبر
رجال سیاسی و شخصیت های تاریخیسردار ایوب خان در جنگ میوند 

​جنگ دوم افغان وانگلیس با نام نامی سردار ایوب خان (ابن امیرشیرعلیخان)، فاتح نبرد میوند  وملالی دوشیزه دلیر افغان پیوند گسست ناپذیر دارد. همانگونه که مردم کابل وحومه آن قیام عمومی برضد انگلیسها راآغاز کردند ودر تمام جبهات نبرد دشمن را به زانو در آوردند،در ادامه این قیام جنگ میوند نیزیک جنگ ظفرمند وفیصله کن و نقطه عطف تاریخی آن به حساب می رود.
بخش مهم وسرنوشت ساز جنگ دوم افغان و انگلیس، هشت ماه بعد از قیام کابل وحومه،در غرب کشور، در دشت میوند در تحت قیادت سردار ایوب خان غازی درروز۲۷جولاى ١٨٨٠ميلادى بسر آورده شد که به «جنگ میوند» شهرت یافت.
 دراین جنگ که قوای انگلیس تحت سرکردگی وهدایت  جنرال بوروزنتوانسته بود جلو قوای ایوب خان را درکنارهلمند(گرشک) بگیرد، در دشت سوزان میوند با رزمندگان افغان روبروگردید وتوپخانۀ دشمن تلفات سنگینی به افغانها وارد کرد، در لحظاتی که پله جنگ به نفع دشمن سنگینی میکرد ، يک دوشيزه افغان بنام ملالى با سرودن «يک لندى پشتو» کارنامۀ افتخار برانگيز آفريد ودرتن افغانهای شکست خورده روح  وروان تازه دمید وشکست آنان را به پیروزی برنیروی دشمن اشغالگر مبدل کرد                                                                                                 

ایوب خان
آبدات تأریخیمعرفی «برج عیاران» در قاموس کبیر افغانستان    برج عیاران
آبدات تأریخیبرج گُنده : برج ساعت یا مناره مسجد؟   برج گنده