Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Block, catch, holdup

​په دري ژبه کې د «گرفتن» له مصدر څخه:
الف ــ ډپ کړای شوی، مانع
ب ــ په یو کارکې خنډ او ستونزه
ج ــ نیول شوی، اسیر

گیرانه،  و سایر ترکیباتی از این نوع که با «گیرانه» پایان میابند، غلط اند و نباید در نوشتار مورد استفاده قرار بگیرند
گیرنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آبگیر، آفتاب‌ گیر، گریبانگیر
⟨ گیرودار: آشوب، هنگامه، مشغله، گرفتاری

​اشتقاق یافته از مصدر «گرفتن» به معنی
الف- گرفتگی، مانع
ب- دشواری در کار، اشکال
ج- گرفتار، اسیر

اسم مصدردری/geer/گیر
To be caught up in  

​از دو کلمۀ گیر و افتادن ترکیب یافته. گیر به مفهوم بند، اسیر، مشکل و چنگ به کار می رود؛ چنانکه گویند "آخر گیرم می آئی" یعنی به چنگم می آئی. و یا احمد در مشکلی گیر افتاده که از آن برآمده نمی تواند. و یا پولیس گنهکار را دستگیر کرد یا گنهگار به گیر پولیس افتاد. احمد به محمود گفت: "حالا که در گیرم افتادی، یله ات (رهایت) نمی کنم." در مسابقۀ دوش، طفل اولی که عقب مانده بود، طفل دومی را گیر کرد. دزد در حال گریز بود که به گیر صاحب خانه افتاد.

مصدر مرکبترکیب دری و دری/geer.uf.taa.dan/گیر افتادن
Congestion, the state of being congested

​گڼه گوڼه، د خلکو ډېروالی، وهل ټکول

 

​ازدحام، بیروبار، شلوغ، تراکم مردم، گدودی، هجوم مردم، اجتماع، غوغا، شورش، گیر و دار

اسم مرکب - صفتترکیب دری و دری/geer-o-ge.reft/گیر و گرفت
؟؟؟  

​به اصطلاح عوام کسی را پیدا کردن، کسی را به دست آوردن

مصدر مرکبترکیب دری و دری/geer.kar.dan/گیر کردن
Impressive

​الف: اخیستونکی، نیونکي،  قابض، جالب، مؤثر
ب: د جامو او ویښتانو قیتک

 

مرکبی است از  گیر بن مضارع  (گرفتن ) + الف پسوند فاعلی و صفت مشبهه (گیر + ا) گیرا​
الف - گیرنده، اخذ کننده، جذاب، قابض، جالب، مؤثر، نافذ اثر گذار
ب - قیتک،  قیتک مو، قیتک لباس (اسم)

اسم فاعل - صفتدری/gee.raa/گیرا
Attractiveness, fascination  

​جذابیت - دلکشی، اثر گذاری. گیرایی به چیزی گفته می‌شود که قادر است به‌طور مؤثری نظر یا توجه دیگران را به خود جلب کند.

اسم - صفتدری/gee.raa.iee/گیرایی
؟؟؟  

​در مخمصه افتادن، به قید افتادن، بند ماندن

مصدر مرکبترکیب دری و دری/geer.maan.dan/گیرماندن
؟؟؟  

​در مخمصه افتاده، به قید افتاده، بند مانده

اسم فاعل - صفت - اسم مرکبترکیب دری و دری/geer.maan.da/گیرمانده
Receivers  

​جمعِ گیرنده، اخذ کنندگان و دریافت کنندگان کسانی که چیزی را می‌گیرند

اسم جمع - اسم فاعل - اسم مرکبدری/gee.ren.da.gaan/گیرندگان
Receiver

​الف: اخیستونکی، ترلاسه کونکی
ب: هغه ماشین یا دستگاه چې غږویز او ننداریز موجونه یا څپې اخلي یا ترلاسه کوي
ج: زړه وړونکی، جذاب

 

​الف- صفت فاعلی از گرفتن، کسی که چیزی را می‌گیرد، اخذ کننده و دریافت کننده
ب- ​دستگاهی که امواج را دریافت و به صوت یا تصویر تبدیل می‌ کند (اسم - صفت)
ج- جذاب، رباینده، دلربا

اسم فاعل - صفتدری/gee.ren.da/گیرنده
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کنایه است از مجبوریت های زندگی کسی سوء استفاده کردن، در وقت مجبوریت باج گیری کردن

اصطلاح عامیانهدریانگشت اوگار گیر کردن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه ضرب المثلدریانگور از انگور رنگ میگیرد
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

منتقد بالای چیزهای پوچ و بی ارزش، بهانه جو، خورده گیر

اصطلاح عامیانهدریباریک گیر
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​(=بهانه گیر)- بهانه جو، بهانه طلب، بر کسی اطلاق کنند که برای انجام هر کاری عذری آورد

اصطلاح عامیانهدریبانه گیر
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​(=بهانه گیری)- ​بهانه گرفتن، ایراد بیجا گرفتن، عمل بهانه گیر، بهانه جویی، اشلُق و خلق تنگی

اصطلاح عامیانهدریبانه گیری
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​حبس و توقیف افراد به دست حکومتی بی قانون، به طور مثال: در فلان کشور بگیر و ببند است، کنایه از استبداد و حکومت نظامی. /سید رحمان
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبگیر و ببند
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

دبدبه و تجمل
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبگیر و نمان
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

به ننگ گیرماندن​
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبه پره گیرماندن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

مسئولیت و جوابدهی
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریپای گیری
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

صدمه و ضرری که به اثر بی امری پیر به کسی رسد
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریپیرگیری
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​پلی است که به فاصله ۵، ۱۵ کیلومتر در شمال مرکز بغلان مربوط ولایت قطغن واقع و بین خط ۶۸ درجه  ۵۲ دقیقه  ۲۸ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۶ درجه  ۲۰ دقیقه  ۱ ثانيه عرض البلد شمالی کائن می باشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

پلپل جلوگیر

​دندا بیست که به فاصله ۵۷ کیلومتر در شمال غرب قلندر نادر در گرم سیر گرشک مربوط حکومت اعلی گرشک کائن و موقعیت آن بین خط ۶۴ درجه  ۱۷ دقیقه طول البلد مشرقی و خط ۳۱ درجه  ۲۷ ثانيه عرض البلد شمالی می باشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل جهانگیر

​دریائی است که به فاصله ۵، ۴۴ کیلومتر در شرق شهر خلیان مربوط کشک و قره تپه ولایت هرات که به دریای شور اریا می ریزد و موقعیت آن بین خط ۶۲ درجه  ۲۹ دقیقه  ۴۸ ثانيه طول البلد مشرقی و خط ۳۵ درجه  ۴ دقیقه  ۵۶ ثانیه عرض البلد شمالی می باشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

دریادریای جلوگیرک

​قریه ایست به فاصله ۱۱ کیلومتر در جنوب غرب مرکز اشکاشم مربوط حکومت اعلی بدخشان که بین ۷۱ درجه ۳۰ دقیقه ۱۲ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۶ درجه ۴۷ دقیقه ۲۳ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ بزگیران

​قریه ایست که به فاصله ۱۹ کیلومتر در شمال قریه دولت آباد نزدیک نهر رامگل تگاب در علاقه شیرین تگاب مربوط حکومت اعلی میمنه واقع و به خط ۶۴ درجه  ۵۱ دقیقه  ۴۷ ثانیه طول البلد شرقی و خط ۳۶ درجه  ۳۸ دقیقه  ۱۲ ثانيه عرض البلد شمالی كائنمی باشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ جلوگیر

​ قریه ایست که به فاصله ۲۳ کیلومتر در غرب مرکز بلخ مربوط ولایت مزار شریف موقعیت دارد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ‌ آفته روزبگیر

​کوتلی است که به فاصله ۳۹ کیلومتر در جنوب غرب آق گنبد در علاقه چخچران مربوط حکومت کلان غورات ولایت هرات واقع و بین خط ۶۴ درجه  ۱۹ دقیقه  ۲۴ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۴ درجه  ۲۷ دقیقه  ۵۳ ثانیه عرض البلد شمالی موقعیت دارد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

کوتلکوتل جلوگیرک
قاموس بایوگرافیکی افغانستان
نوع محتوامعلومات مکملتربیوگرافی مختصرتصویراسم
قاموس بایوگرافیکی افغانستانمعرفی «غلام دستگیرپنجشیری» یکی از اعضای مؤسس حزب دموکراتیک خلق افغانستان

​غلام دستگیرپنجشیری، فرزندملک داد ـ افسرنظامی، یکی ازاعضای موسس «حزب دموکراتیک خلق افغانستان» در سال ۱۳۱۲شمسی مطابق به۱۹۳۳ع در قریه «قابضان» ولسوالی رخه ولایت پنجشیر چشم به جهان کشود. او تعلیمات ابتدائی را در پنجشیرتمام وبعدأ وارد دارالمعلمین کابل و متعاقب آن شامل پوهنځی زبان وادبیات پوهنتون کابل شد و در سال ۱۳۳۷شمسی ازآن فاکولته فارغ التحصیل گردید.
دستگیر پنجشیری پس از فراغت از پوهنتون کابل درمقام های مختلف و از جمله عضو هیئت تحریر روزنامه انیس، معاون کتابخانه عامه کابل، مدیر نشرات رادیو افغانستان، آمر نسخ خطی وزارت اطلاعات و کلتور ایفای وظیفه کرد. او بعد ازکودتای ثور۱۳۵۷و بقدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق به مقامهای عالیه دولت از جمله وزیر تعلیم و تربیه، وزیر فوایدعامه و رئیس اتحادیه نویسندگان افغانستان گماشته شد و نیزبه عضویت اکادمی علوم درآمد و از برکت منسوبیت به آن حزب درجه علمی اکادمیسین را حاصل کرد.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

دستگیرپنجشیری