Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
؟؟؟  

​در زبان ما «گی» معنی خاصی ندارد، جز اینکه وقتی اسمی را به چیزی نسبت میدهیم، در عوض «ها» ی ملفوظ «گاف و یا مینویسند. مانند ، خانه، خانگی، زنده، زندگی، خوانده، خواندگی و امثال اینها

صفت نسبتیدری/gee/گی
؟؟؟  

​گیال نوعی از سرده گاو نیمه اهلی با شاخ های دراز میباشد که در ساحات شمال شرقی هدوستان، بنگله دیش و ایالت یون نان چین بیشتر یافت میشودکه نام علمی آن Bos frontalis  و از نظر علمای حیوان شناس اجداد این نوع گاو گامیش های هندی میباشد.

اسم - صفتهندی/gy.aal/گیال
plant, vegetable, vegetation

​ګیاه، شنیلی، واښه، یو ډول نبات دی

 

​سبزه، علف، نامی، نبات، بوته

اسمدری/ge.yaah/گیاه
Gita

​الف ــ د هندوانو سپېڅلی کتاب
ب ــ نړۍ، جهان، دنیا

 

الف- کتاب مقدس هندوان​
ب- گیتی، جهان، دنیا

اسماوستائی/gee.taa/گیتا
World

نړۍ، عالم، د مځکې کره

 

​جهان، دنیا، دهر، عالم، کرۀ زمین
گیتی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

اسمدری/gee.tee/گیتی
Dizziness, dizzy, astounding

​بېسده، حیران، گنس، بېهوښه

 

گنس، بیهوش، پریشان حواس، حیران، دبنگ، سرگردان، سرگشته، مات، متحیر، مست، منگ، گنس و گول، مالیخولیا، خُل​

صفتدری/geech/گیچ
Block, catch, holdup

​په دري ژبه کې د «گرفتن» له مصدر څخه:
الف ــ ډپ کړای شوی، مانع
ب ــ په یو کارکې خنډ او ستونزه
ج ــ نیول شوی، اسیر

گیرانه،  و سایر ترکیباتی از این نوع که با «گیرانه» پایان میابند، غلط اند و نباید در نوشتار مورد استفاده قرار بگیرند
گیرنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آبگیر، آفتاب‌ گیر، گریبانگیر
⟨ گیرودار: آشوب، هنگامه، مشغله، گرفتاری

​اشتقاق یافته از مصدر «گرفتن» به معنی
الف- گرفتگی، مانع
ب- دشواری در کار، اشکال
ج- گرفتار، اسیر

اسم مصدردری/geer/گیر
To be caught up in  

​از دو کلمۀ گیر و افتادن ترکیب یافته. گیر به مفهوم بند، اسیر، مشکل و چنگ به کار می رود؛ چنانکه گویند "آخر گیرم می آئی" یعنی به چنگم می آئی. و یا احمد در مشکلی گیر افتاده که از آن برآمده نمی تواند. و یا پولیس گنهکار را دستگیر کرد یا گنهگار به گیر پولیس افتاد. احمد به محمود گفت: "حالا که در گیرم افتادی، یله ات (رهایت) نمی کنم." در مسابقۀ دوش، طفل اولی که عقب مانده بود، طفل دومی را گیر کرد. دزد در حال گریز بود که به گیر صاحب خانه افتاد.

مصدر مرکبترکیب دری و دری/geer.uf.taa.dan/گیر افتادن
Congestion, the state of being congested

​گڼه گوڼه، د خلکو ډېروالی، وهل ټکول

 

​ازدحام، بیروبار، شلوغ، تراکم مردم، گدودی، هجوم مردم، اجتماع، غوغا، شورش، گیر و دار

اسم مرکب - صفتترکیب دری و دری/geer-o-ge.reft/گیر و گرفت
؟؟؟  

​به اصطلاح عوام کسی را پیدا کردن، کسی را به دست آوردن

مصدر مرکبترکیب دری و دری/geer.kar.dan/گیر کردن
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
جغرافیاگیتاشناسی
شقیقهگیج‌گاه
پیچه سفید، سرسفیدگیس سفید
کتابخانه آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
نوع محتوادونلود / لینکملاحظاتنویسنده/ لیکوالبخشعنوان
آثار علمی، تحقیقی و ملیدونلود/لینک

​نویسنده: سید مسلم فاطمی مقدم
توضیح انواع گیاهان دارویی که در طب سنتی افغانستان بوفرت از آناستفاده بعمل می آمد.

سایرینعلمیگیاهان دارویی جدید برای بیماری ها
آثار علمی، تحقیقی و ملیمعرفی یک اثر برجستۀ علمی

​این کتاب به قلم دانشمندان ذیل نوشته شده:

رئیس فاکولتۀ دواسازی پوهنتون ماربورگ، المان    M. Keusgen

استاد متقاعد فاکولتۀ گیاه شناسی در دانشگاه بیلیفیلد، المان    S. W. Breckle

متخصص متقاعد در بخش تقسیمات یا تاکسانومی گیاهان در انستیتوت لایبنیس برای ژنیتیک گیاهی و نباتات زراعتی در گاترسلیبن،المان    R. Fritsch

گیاه شناس، محقق و مسؤول در مؤسسۀ هرباریوم و باغ گیاه شناسی سلطنتی ادینبرو، بریتانیا    I. C. Hedge

جیولوجیست و دانشمند امور محیط زیست در مؤسسۀ نیس برای تنوع زیستی گیاهان در پوهنتون بن و متخصص رسمی اکادمی علوم و ادبیات شهر ماینس و همآهنگ کنندۀ امور تألیف این کتاب، المان    M. D. Rafiqpoor

عبدالحنان روستائیطبابتگیاهان طبی افغانستان
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​عواید، مداخل یا منافع

اصطلاح عامیانهدریآمدگی/درآمد
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

نظم کنایه آمیز  به معنی این که هر قدر اشخاص ثروتمند تر میشوند دل شان خورد تر و حریص تر میگردند و سخاوت شان کمتر میشود

کنایهدریاز تنگی چشم پیل معلومم شد ......... آنانکه غنی ترند محتاج ترند
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​با فتح اول و سوم همان آفتاب زدگی است، به مریضی گفته میشود که زیر آفتاب سوزان مدت مدیدی را تشنه سپری کرده باشد، جل زدگی نیز گویند

اصطلاح عامیانهدریافتو زدگی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​وارخطایی، عجله، سراسیمگی

اصطلاح عامیانهدریالپتگی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​وارخطایی، عجله و شتابزدگی

اصطلاح عامیانهدریاله پته گی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کنایه است از مجبوریت های زندگی کسی سوء استفاده کردن، در وقت مجبوریت باج گیری کردن

اصطلاح عامیانهدریانگشت اوگار گیر کردن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه ضرب المثلدریانگور از انگور رنگ میگیرد
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​لباس و یا پارچه های نخی و پشمی که در اثر شستن نادرست کم عرض و کوتاه شده باشد

اصطلاح عامیانهدریاو رفته/او رفتگی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اَودُرزادَگی اصلاً معنی قرابت پسران کاکا را بازگو میکند اما در اصطلاح عامیانه به عداوت ها و دشمنی های خانوادگی میان پسران کاکا در قبال مسایل میراث اشاره دارد

اصطلاح عامیانهدریاودرزادگی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

منتقد بالای چیزهای پوچ و بی ارزش، بهانه جو، خورده گیر

اصطلاح عامیانهدریباریک گیر
زراعت و مالداری
نوع محتوامعلومات بیشترمعنیمحصولات نباتیفامیلاسم بوتانیکیانگلیسیآلمانیتلفظعنوان
نباتاتمعلومات بیشتر راجع به گیلاس

 گیلاس میوۀ شرین، گوشتی و خوشمزهء هسته ای (خسته دار) درختی میباشد که انواع مختلف دارد.میهن اصلی آن مناطق قفقاز و آسیا میباشد. در روم و یونان قدیم انواع اصلاح شدۀ آن ترویج داشت. درافغانستان بطور تازه مصرف میشود. این میوه در بعضی مناطق افغانستان به نام آلو گیلاس نیز یاد میشود​

میوه جاتRosaceaePrunus avium sour cherrySüßkirsche/gee.laas/گیلاس
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​قریه ایست در حکومت درجه ۳ قیصار مربوط حکومت اعلی میمنه که از مرکز حکومتی ۱۴، ۵ کیلومتر فاصله دارد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهبیگی خوشال

​پلیست به فاصله ۱۱ کیلومتر در شمال غرب بلچراغ مربوط حکومت اعلی بین ۶۵ درجه  ۸ دقیقه  ۵۸ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۵ درجه  ۵۲ دقیقه  ۱ ثانیه عرض البلد شمالی موقعیت دارد (قاموس جغرافیای افغانستان)

پلپل بابه رنگی

​پلی است که به فاصله ۵، ۱۵ کیلومتر در شمال مرکز بغلان مربوط ولایت قطغن واقع و بین خط ۶۸ درجه  ۵۲ دقیقه  ۲۸ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۶ درجه  ۲۰ دقیقه  ۱ ثانيه عرض البلد شمالی کائن می باشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

پلپل جلوگیر

​پلیست به فاصله ۵،  ۱۲ کیلومتر در جنوب غرب قریه دولت مایه در علاقه قخچران مربوط حکومت کلان غورات ولایت هرات که بین ۶۵ درجه  ۴۰ دقیقه  ۱۳ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۳۰ دقیقه  ۲۴ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

پلپل سنگی

​تنگی ایست به فاصله ۲۵ کیلومتر در شمال قلعه مشک در علاقه دایزنگی مربوط ولایت کابل که بین ۶۷ درجه  ۲۸ دقیقه  ۴۱ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۱۹ دقیقه  ۴۸ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست . (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی آب غواص

​تنگی ایست به فاصله ۱۹ کیلومتر در غرب قلعه شهرک مربوط حکومت کلان غورات ولایت هرات که بین ۶۴ درجه  ۱۱ دقیقه  ۴۶ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۷ دقیقه  ۲۷ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی آرزو

​تنگی ایست به طرف جنوب غرب زائد آباد در لهوگر مربوط ولایت کابل که بین ۶۹ درجه  ۴ دقیقه  ١٧ ثانيه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۶ دقیقه  ۲۴ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان

تنگیتنگی آغوجان

​تنگی ایست به فاصله ۱۵ کیلومتر در شرق شهر میمنه مربوط حکومت اعلی میمنه که بین ۶۴ درجه  ۳۷ دقیقه  ۱۶ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۵ درجه  ۵۷ دقیقه  ۴۳ ثانيه عرض البلد شمالی واقع است و آب آن به دریای قیصار می ریزد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی آقسی عرب

​ تنگی که است به طرف جنوب شرقی قریه زاهد آباد در حکومت کلان لوگر مربوط ولایت کابل کائن و بین خط ۶۹ درجه - ۱۶ دقیقه - ۳۴ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۴ درجه - ۱۴ دقیقه - ۱۱ ثانية عرض البلد شمالی موقعیت دارد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی اپرنگ (اپرنگ تنگی)

​تنگی ایست به فاصله ۱۳ کیلومتر در جنوب شرق قلعه کانسی در علاقه چخچران مربوط حکومت کلان غورات ولایت هرات که بین ۶۵ درجه  ۱۱ دقیقه  ۶ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۲۸ دقیقه  ۱۳ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست. و آب آن به دریای هریرود می ریزد(قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی اخته خانه
قاموس بایوگرافیکی افغانستان
نوع محتوابیوگرافی مختصرتصویراسم
قاموس بایوگرافیکی افغانستان

​سید احمد گیلاني (افندي صاحب) (د یوﮤ مسلمان ولي الله عبدالقادر گیلاني له اعقابو څخه) د سید حسن گیلاني زوی په ۱۹۳۲ز کال کې په کابل کې زېـږېـدلی دئ. د کابل د ابو حنیفې مدرسې ته تللی دئ.

په ۱۹۶۰ز کال کې د کابل پوهنتون د شرعیاتو له پوهنځي څخه فارغ سوی دئ. د گیلاني د کورنۍ مشرتوب ﺌـې پر غاړه واخیست او په دې توگه ﺌـې له خپل مشر ورور سید علي (یا شیر آغا جان) څخه د قادریې د مذهبي طریقې مشرتوب لاس ته راوړ. د لویې جرگې غړی. (د عبدالباقي له لور؛ د امیر حبیب الله خان له لمسۍ) عادلې سره ﺌـې وادﮤ کړی دئ او پینځـﮥ بچیان لري. په ۱۹۷۸ز کال کې له افغانستانه ووت او په پـېـښور کې د افغانستان ملي اسلام محاذ/ محاذ ملي اسلامي افغانستان تنظیم ﺌـې جوړ کړ.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا
گیلاني سید احمد
قاموس بایوگرافیکی افغانستان

​فاطمه گیلاني – ناصر ضیأ د پیر سید احمد گیلاني او د عادلې (د سردار عبدالباقي او عزیزه سراج د لور) لور په ۱۹۵۴ز کال کې په کابل کې زېـږېـدلې ده.

له ۱۹۶۰ تر ۱۹۷۱ز کال پورې ﺌـې د ملالۍ په لیسې کې زده کړې کړي دي؛ او بیا ﺌـې د ایران په ملي پوهنتون کې تحصیل کړی او د اسلام په تأریخي او فارسي ادب کې د لیسانس په درجې په ۱۹۷۵ز کال کې فارغه سوې ده. په خپلې ماسترۍ باندې ﺌـې کار کاوه خو په ۱۹۷۸ز کال کې پوهنتون وتړل سو. په ۱۹۷۸ز کال کې لندن ته کډه سوه او له ۱۹۸۳ز کال راهیسې په انگلستان کې د افغانستان د اسلامي ملي محاذ استازې ده. د افغانستان په هکله لکچر ورکوونکې، او برتانیې ته د راتلونکو مجاهدینو د پلاویو لپاره ژباړونکې.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا
گیلاني فاطمه