انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Deceit, dupe, fatuous, fool | ناپوه، د ټیټې ای کیو لرونکی
| ابله، نادان، احمق. و هم به معنی مکر و فریب هم گفته شده. گول زدن یعنی فریب دادن و یا گول خوردن به معنی فریب خوردن | صفت | دری | /gool/ | گول |
To cheat | | فریب دادن و یا گول خوردن به معنی فریب خوردن، اِغواء کردن، بازی دادن- هیچگاه به کسی که یکبار شما را گول زده است اعتماد نکنید | مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /gool.za.dan/ | گول زدن |
Curve/bend of a road | گرځنی، چېرې چې لار یا واټ کوږهشوی وي
| کژ گردشی (کج گردشی) جایکه راه یا سرک یا جاده چرخش پیدا میکند و از حالت راست و مستقیم به حالت انحناء، پیچ، خم، خمیدگی، قوس، کجی، گوژی پیدا می کند نوع گولایی است
| اسم | دری | /go.la.ee/ | گولایی |
Bullet | | | اسم | دری | /go.la/ | گوله |
A mysterious blow, An unexpected strike | |
گُوْلَهٔ غَیْبِیْ ترکیب دری و عربی ، یکی از قدیم ترین اصطلاحات
زبان دری و مشهور در زبان عام گولهٔ غیبی است و بیشتر در وقت جنگ و جدال و دعای بد
نمودن به جانب مقابل گفته میشود که:«کولهٔ غیبی نصیبت شود یا گولهٔ غیبی بخوری».
به این معنی که وقتی گلولهٔ تفنگ یا تفنگچه به یک زاویه به سنگ سختی یا فلزی اصابت
نماید دوباره بر میگردد و به جای نا معلومی اصابت میکند که ازین نوع واقعات در جنگ
ها و غیره زیاد پیش شده و به شخصی تصادفی و یا حیوانی نا خواسته اصابت نموده و
کشته شده که گولهٔ غیبی خورده است. | اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و عربی | | گولهٔ غیبی |
??? | الف ــ هرهغه څه گرد یا دایروي بڼه ولري ب ــ احمقانه ج ــ گولۍ، تابلیت یا د دوايي یو ډول
| الف - شئی منحنی یا مدور، آنچه شکل مدور داشته باشد، آنچه به شکل منحنی انحنای چپ و یا راست داشته باشد ب - صفت گول یا احمقانه، غفلت بار، احمقانه، ابلهانه ج- تابلیت یا قرص را نیز در زبان عامیانه گولی گویند از زبان هندی مشتق شده است.
| اسم - صفت | دری | /goo.lee/ | گولی |