انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Missing, lost, absent | ورک شوی، سرگردان، بې لارې، حیران | گُمگَشتَه- آواره، سرگردان، متحیر، . بیراه، گمراه، ضال، ویلا. "گمگشته" به معنای فرد یا چیزی است که گم شده یا ناپدید شده است. این کلمه معمولاً در مورد افرادی به کار می رود که راه خود را گم کردهاند یا اشیایی که پیدا نمی شوند. همچنین بهصورت استعاری در ادبیات و اشعار به فردی اشاره دارد که در زندگی یا در مسیر معنوی خود سرگردان یا بیهدف شده است. برای مثال: - گمگشته در بیابان: کسی که در بیابان راه خود را گم کرده است.
- گمگشته در اندیشهها: کسی که در افکار و مشکلات خود سردرگم است.
این کلمه میتواند هم برای توصیف وضعیت فیزیکی و هم حالتی از سردرگمی ذهنی و روحی به کار رود. | اسم فاعل - صفت - اسم مرکب | ترکیب دری و دری | /gum.gash.ta/ | گمگشته |