انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Throat | ستونی، د خولې وروستۍ برخه
| | قسمت عقب دهان که از بالا به دهان و از طرف پایان به مری و قصبهً الریه متصل است،حلقوم، حلق، حنجره | اسم | دری | /gu.loo/ | گلو |
؟؟؟ | | | بسمل کردن، جدا کردن سر از بدن، سر بریدن، تعییق . ذبح | مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /gu.lo.bu.ree.dan/ | گلو بریدن |
??? | | | عارضه که باعث درد گلو گردیده باشد، ورم کردن غدوات لمفاویه که باعث گلو دردی میگردد
| اسم مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /gu.loo.dar.dee/ | گلو دردی |
Global, universal, worldwide, planetary | | ریشه کلمه "گلوبال" در زبان لاتین می باشد. این کلمه از کلمهٔ لاتین "globus" (که به معنای "کره" یا "گلوبوس" است) گرفته شده است. در زبان لاتین، "globus" به معنای کرهای گرد و گلوبال به معنای مرتبط با کره یا کره زمین معنی میدهد. | این کلمه در زمینههای مختلف به معنای "جهانی"، یا "بینالمللی" استفاده می شود. این کلمه معمولاً به توصیف امور، مسائل، پدیدههایی اشاره دارد که تأثیر یا تأثیرگذاری گسترده ای در سراسر جهان دارند. به عنوان مثال: "گلوبال واردات و صادرات" به معنای تجارت بینالمللی یا تجارت جهانی است. "گلوبال گرمایش زمین" به معنای افزایش دمای کره زمین به صورت عالمانه در سراسر جهان است. "شرکتهای گلوبال" به شرکتهایی اشاره دارد که فعالیتهای تجاری خود را در سطح بینالمللی یا جهانی انجام می دهند. در کل، "گلوبال" معمولاً به معنای اتصال و تأثیر جهانی در موارد مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. | اسم - صفت | انگلیسی | /glo.baal/ | گلوبال |
Globalism | | | لغت گلوبالیزم از کلمهٔ global به معنای جهانی globus به معنی کره (مخصوصاً کرهٔ زمین) و پسوند ایزم که بمعنی پیرو و مختص بکار میرود تشکیل شده است. در کل معنی بینش جهانی را میرساند. - Global به عنوان صفت از دهه ۱۹۳۰ میلادی بمعنی مربوط به جهان یا جهانی متداول شد. - Globus در زبان لاتین بمعنای کُره(کُرهٔ زمین) میباشد. بنابر این گلوبالیزم بمعنای تحول یا تغییر در جهانی شدن و گسترش مفاهیم تجارت، فرهنگ و سیاست ها به سطح جهانی ایجاد شده است. این کلمه به توصیف تعاملات جهانی، تجارت بین المللی، حرکت آزاد افراد و سرمایه و تبادل فرهنگی اشاره دارد، که در دنیای معاصر به شدت پویا و گسترده شده است. این اصطلاح را برای اولین بار نظریه پردازان امریکایی در سالهای ۱۹۴۰ بمثابهٔ برندهٔ جنگ جهانی دوم برای جهانی ساختن نظام سرمایه داری وارد ادبیات سیاسی جهان کردند.
| اسم مرکب - صفت | ترکیب لاتین - لاتین | | گلوبالیزم |
Necklace | غاړهکۍ، هغه گاڼه چې ښځې یې د سینگار لهپاره په غاړه کې ځړوي
| | گردن بند، زیوری که زنان برای زینت به گردن می آویزند، آنچه به دور گردن ببندند، قلاده، دستمال گردن
| اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و دری | /gu.loo.band/ | گلوبند |
Globus | | | کلمهٔ "گلوبوس" (Globus) از زبان لاتین گرفته شده است و به معنای "کره" یا "گوی" است. "گلوبوس" به معنای مدل سه بعدی کره زمین است که به صورت کروی ساخته شده و نشاندهندهٔ نقشه جغرافیایی سیاره زمین است. این مدلها معمولاً برای آموزش جغرافیا، مطالعه موقعیتهای جغرافیایی، و نمایش تغییرات جغرافیایی استفاده می شوند. | اسم | لاتین | /glo.boos/ | گلوبوس |
Gangway, throat | | | مدخل، حلق، گلو، حلقوم، گذرگاهی که بتوان از آن وارد جایی شد
| اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و دری | /glo.gaah/ | گلوگاه |
؟؟؟ | هغه څه چې د ستوني لار نیسي او بندوي یې، د سا یا هوا د لارې بندېدل
| | خفه کننده، آنچه راه گلو را بگیرد. لقمۀ بزرگ که از حلق فرونرود - خفه کننده و قطع کنندهٔ نفس | اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و دری | /glo.geer/ | گلوگیر |
Bullet, round, ball | الف ــ غوټه، غونډاری، کوکړۍ، هر څه چې سره بیچلي وي لکه د تارونو وړوکی غونډاری ب ــ مرمۍ، د فلز هغه وړوکې ټوټه چې د یوې وسلې په ذریعه مقابل لوري ته ور ویشتل کیږي
| | هر چیز گرد و بهم پیچیده را گلوله گویند مانند گلوله نخ یا گلوله پنبه، و نیز تکه فلز که برای تیراندازی با توپ یا تفنگ بکار میرود، غلوله هم گفته شده | اسم - صفت | دری | /gu.lo.la/ | گلوله |