Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Sip, potion

غوړپ، له هر ډول مایع نه یو گوټ

​گُلُم- جرعه، شُپ، یک جرعه از هر مایع که باشد​

اسمدری/gu.lum/گلم
Rug, footcloth

​ټغر، د فرش یو ډول دی چې د مالوچو، وړیو او وزغنو له ترکیب نه لومړی سنۍ جوړیږي او له همدې سنیو نه تغر اوبدل کیږي

​گِلَم یا گِلیم نوعی ازفرش که بانخ پنبه یاپشم یا مخلوط پشم و پنبه بافته میشود، و معمولاً طرح آن اشکال هندسی دارد. در کابل و در مناطق شمال افغانستان آنرا «گِلَم» گویند و در مناطق مرکزی آنرا «گلیم» گویند.
اسمدری/ge.lam/گلم
Spatula, spreader

​د کار یوډول اسباب دی چې خټکر خټه ورباندې اواروي


گِلماله آلهٔ که در گلکاری برای مالیدن و هموار کردن گل توسط گلکاران استعمال میگردد​.

اسم آلتترکیب دری و دری/gel.maa.la/گلماله
???

​د گرانښت له پاره صفت دی، ډېرگران

گلمهره که به زبان عام آنرا گلموره یاد میکنند صفتی است که از ناز به اطفال گفته میشود.  شخصی به آن موصوف می گردد که بسیار عزیز و دوست داشتنی باشد​

اسم فاعل - صفتترکیب دری و دری/gul.muh.ra/گلمهره
Clay bead

​د گرانښت له پاره صفت دی، ډېر گران

​مخفف گلمهره، گلمهره که به زبان عام آنرا گلموره یاد میکنند صفتی است که از ناز به اطفال گفته میشود.  شخصی به آن موصوف می گردد که بسیار عزیز و دوست داشتنی باشد​. اگر «گلموره» را در متنی از افغانستان یا از زبان دری شنیدی، احتمالاً به معنای «عزیزم»، «نازم»، یا «مهربانمِ کوچک» است. اما در دری/فارسی رسمی، تنها معنایش مهره یا گُل مهره‌ است.

اسم فاعل - صفتترکیب دری و دری/gul.mo.ra/گلموره
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

مریض بودن و از بستر حرکت نتوانستندعبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبه یک خط گلم افتادن