گُلرُی- گلرو، زیبارو، زیبا، گلچهره، گلگون، گلرخ
گُلِرُوی- از خاطر کسی، مرعات کسی را کردن. مثال: از گُلِ روی شماست که من اینکار را میکنم.عبدالله افغانی نویس