انگلیسی | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Harm, hurt, damage | | گَزَند- آزار، آسیب، آفت، بلا، خدشه،زیان، صدمه، ضرر، لطمه. کلمۀ "گزند" در زبان دری/فارسی به معنای آسیب، ضرر یا صدمه است. این کلمه معمولاً به معنای چیزی است که می تواند به کسی یا چیزی آسیب برساند یا خطری برای آن ایجاد کند. برای مثال، در عباراتی مانند "در امان از گزند" به معنای دور بودن از آسیب یا خطر به کار می رود.
| اسم | دری | /ga.zand/ | گزند |
To cause harm | تفاوت بین "رساندن" و "رسانیدن" به شرح زیر است: رسانیدن: شکل قدیمیتر و رسمیتر فعل است. بیشتر در متون ادبی و قدیمی یا در زبان رسمیتر استفاده می شود. رساندن: شکل سادهتر و رایجتر فعل است. در زبان گفتاری و نوشتاری معاصر فارسی بیشتر از این شکل استفاده می شود. | آسیب رسانیدن؛ صدمه زدن، آزار و آفت وارد کردن. عبارت "گزند رساندن" به معنای آسیب رساندن یا صدمه وارد کردن به کسی یا چیزی است. "گزند" به معنای ضرر و آسیب است و "رساندن" به معنای منتقل کردن یا ایجاد کردن است. بنابراین، وقتی میگوییم "گزند رساندن"، یعنی ایجاد آسیب یا ضرری به کسی یا چیزی وارد کردن.
| مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /ga.zand.ra.saan.dan/ | گزند رساندن |
Injury, hurt, harm; loss, damage; mischief; misfortune, calamity | | آزار رسانی، آسیبرسانی، آفترسانی و زیان رسانی، ضرر رسانی، لطمه زنی (روانشناسی) نوعی بیماری که در آن فرد از آزار دیگران مخصوصاً آزار جنس مخالف در حین عمل جنسی لذت میبرد. "گزند رسانی" به معنای آسیب رسانی، صدمه وارد کردن یا آزار رساندن به کسی یا چیزی است. این اصطلاح اغلب برای توصیف عملی به کار می رود که منجر به ضرر یا درد و رنج دیگران میشود، خواه از طریق رفتار فیزیکی و خواه از طریق رفتارهای غیرمستقیم مانند بدگویی یا توهین.
| اسم مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /ga.zand.ra.saa.nee/ | گزند رسانی |
To cause harm | رسانیدن: شکل قدیمیتر و رسمیتر فعل است. بیشتر در متون ادبی و قدیمی یا در زبان رسمیتر استفاده می شود. رساندن: شکل سادهتر و رایجتر فعل است. در زبان گفتاری و نوشتاری معاصر فارسی بیشتر از این شکل استفاده می شود. | آسیب رسانیدن؛ صدمه زدن، آزار و آفت وارد کردن. عبارت "گزند رساندن" به معنای آسیب رساندن یا صدمه وارد کردن به کسی یا چیزی است. "گزند" به معنای ضرر و آسیب است و "رساندن" به معنای منتقل کردن یا ایجاد کردن است. بنابراین، وقتی میگوییم "گزند رساندن"، یعنی ایجاد آسیب یا ضرری به کسی یا چیزی وارد کردن. | مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /ga.zand.ra.saa.ni.dan/ | گزند رسانیدن |
Bite, sting | | عمل گزیدن، حالت گزیده، نیش، گزندگی | اسم مصدر | دری | /ga.ze.da.gee/ | گزندگی |
Stinging, stinger | | گَزِندَه- حیوان یا حشره ای که انسان را بگزد و نیش بزند، جانور زهردار و نیشدار . در مورد حشرات، مانند زنبورها یا مارها، "گزنده" به معنی نیش یا زخم ناشی از این حیوانات است. در معنای عمومی، "گزنده" به چیزی که دردناک یا آزاردهنده است اشاره دارد. برای مثال، "کلام گزنده" به گفتاری اطلاق میشود که به دیگران آسیب می زند. مثالها: | صفت | دری | /ga.zen.da/ | گزنده |