Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
؟؟؟

الف ــ شرطیه توری دی
ب ــ په دري ژبه کې روستاړی دی چې له ځینو کلماتو سره یو ځای کارول کېږي لکه: بیدادگر، خنیاگر، نوازشگر
ج ــ جرب ناروغتیا
د ــ پک، بې وېښتانو سر

 الف - اگر، مخف اگر، کلمۀ شرطیه (حرف ربط و شرط)
ب - "گر" طوری که از نامش پیداست، به معنی فاعل یا انجام دهنده یا کنندهٔ یک کار یا شغل است. مانند آهنگر، ریختگر ، که در اصل میتواند آهنکار، ریختکار نیز گفته شود. اما هرگاه بخواهند "شیوه" یا طرزالعملی را به آن نسبت دهند، آهنگرانه، ریختگرانه یا ستمگرانه است. به این معنی که اضافت الف نون و ها نوعیت یا خصلت  را به آن می بخشد
ج - مرض جرب (اسم)
د - کل و کچل سر بی موی​ (صفت

اسم فاعل - صفتدری/gar/گر / گَر