Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
To catch, to get, to receive

​الف ــ ترلاسه کول، په لاس کې نیول
ب ــ تاثیر لاندې راوستل، روزه نیول

​الف- به ‌چنگ آوردن، دریافت کردن، به تصرف درآوردن ، تسخیر کردن
ب- اثر کردن، تحت تأثیر قرار آمدن: به خدا این کارت مرا گرفت
انجام وظیفه کردن: روزه گرفت

مصدر متعدیدری/gref.tan/گرفتن
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​دو باره آغاز کردن، از کسی بصورت غیر مستقیم که خود شخص متوجه نگردد اطلاع حاصل کردن، مورد مؤاخذه قرار دادن

اصطلاح عامیانهدریاز سر گرفتن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​کنایه ازمحافظه کاری کردن، لجاجت کردن از عبدالله افغانی نویس

کنایهدریاز قاش زین محکم گرفتن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​برای اجرای مقاصد خویش جنجال و آشوب بر انگیختن

ضرب المثلدریاوخط کردن و ماهی گرفتن/آب خط کردن و ماهی گرفتن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​گندیدن گوشت و مواد خوراکی را گویند

اصطلاح عامیانهدریاکس گرفتن/عکس گرفتن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

دستیاری كردن كسی را
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبازوی كسی را گرفتن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

باکسی عناد و مخالفت داشتن
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریباکسی سنگر گرفتن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

گرفتن دختری از خانواده دیگر بمنظور رفع کدورت و دشمنی.
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبد گرفتن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

مرادف (بَغَل زدن) است/كسی را به بغل خود برداشتن/ به كنار كسی خوابیدن و اورا به بغل گرفتن
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبغل کردن=بغل زدن/بغل گرفتن/بغل گرم کردن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

موسم جفت شدن گاوان/ماده گاو نرطلب/حمل برداشتن ماده گاو/بالاشدن گاو نر بر ماده/بالاكردن گاو نر را بالای ماده گاو
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبقه طلبی/بقه طلب/بقه گرفتن/بقه رفتن/بقه دادن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

محبت کردن ظاهری/كسی را نازدادن و دعاكردن
عبدالله افغانی نویس

کنایهدریبلای کسی را گرفتن/بلا بلای کسی را گرفتن