انگلیسی | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Clever, smart | گُربُز- در اصل گرگ و بز بود، یعنی گرگی خود را به لباس بز جلوه دهد. الف- زیرک، مکار، حیلهگر ب- . باذکاوت، دانا، زیرک، هوشیار ج- چالاک، چست، دلاور، دلیر، شجاع
| اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و دری | /gur.buz/ | گربز |
Cleverness, tricky | گُربُزی- زیرکی، مکارگی، حیله گری، طراری، محیلی. «گربزی» به معنای زیرکی، چالاکی یا مهارت در انجام کارها است. این کلمه معمولاً به هوش، توانایی و سرعت عمل در انجام امور به شکل ماهرانه و هوشمندانه اشاره دارد. گربزی می تواند به معنای تیزهوشی یا دانا بودن در برخورد با مسائل و چلنج ها نیز به کار رود. مثالا: | صفت | دری | /gur.bu.zee/ | گربزی |