معلومات مکملتر | شرح | معرفی مختصر | کتگوری | اسم یا کلمه |
| | در سال 1186 ق با ورود تیمورشاه به کابل، یک تعداد زیاد از بزرگان قندهار از اقوام مختلف با او چه در جمع سپاه و چه به میل خود یکجا به کابل آمدند که در ان عده ای از قوم (اچکزائی) نیز شامل بودند. محله یا گذر (اچکزائی ها) همان محلی است که تیمورشاه برای اقامت آنها اختصاص داد که تا امروز به همان محله شهرت دارد | گذر | گذر اچکزائی ها |
گذر و مسجد اندرابی ها کابل | از نظر تاریخی محله انداربی به دو دلیل
بیشتر زبانزد مردم بود، یکی اینکه بعد از غائله سقوی مکاتب نسوان و نیز
شفاخانه مستورات همه بسته شدند و در عصراعلیحضرت محمدنادرشاه نیز همچنان
دروازه های مکاتب نسوان بسته ماند. با انکه تاریخ مجدد باز شدن شفاخانه
مستورات و مکتب قابلگی دقیقاً معلوم نیست، اما گفته میشود که نخست دراثر
ضرورت عاجل مردم در 1313ش (1934م) شفاخانه (قابلگی) در اندرابی درعمارتی که
در زمان سراجیه ساخته شده بود، به فعالیت آغاز کرد و نیز در جوار آن مکتب
مسما به (مکتب اندرابی) برای نسوان گشایش یافت. محترمه زینب (یکی از نواده
های امیر شیر علیخان، خانم سردار حشمت جان) که یکی از دختران اعزامی به
ترکیه در زمان شاه امان الله بود، از نخستین مدیران این شفاخانه محسوب
میشود که خدمات شایان در این راه انجام داد. یکی دوسال بعد این شفاخانه به
محل اولی (شفاخانه مستورات) درعصر امانی (در جوار جاده میوند حالیه) انتقال
یافت که تامروز درآنجا است. مکتب اندرابی پس از انتقال شفاخانه انکشاف کرد و
به تعداد شاگردان آن افزوده شد و به نام (مکتب مستورات) مسما گردید. این
مکتب نیز چند سال بعد به دو محل دیگر انتقال یافتند و هریک بنام های (لیسه
ملالی) و (لیسه زرغونه) شهرت یافتند | این گذر از مسجد شاه دوشمشیره تا ده افغانان و از لب دریای کابل تا بلندی ها کوه آسمائی، جائیکه نوآباد ده افغانان شروع میشود، وسعت دارد. در دهنه کوچه از جاده احمدشاهی ـ لب دریا مسجدی در عصر سراجیه اعمار گردید که بنانم (مسجد انداربی) یاد میشود در دورن کوچه که به شاخه متعدد تقسیم گردیده منازل رهایشی قرار دارد. دکان مشهور (کریم مارگیر) که مرکز طبابت اعتقادی بود، نیز در همین محله موقعیت داشت
| گذر | گذر اندرابی |
| هنگامیکه در سال 1257 قمری با قیام خونین
مردم کابل علیه انگلیسها مکناتن سفیر و نماینده انگلیس به قتل رسید، قوای
انگلیس از دو جانب شرقی و جنوبی برکابل حمله کردند وتمام منازل و دکاکین و قصر
های شهر کابل را آتش زدند و بازار چهار چته نیزبوسیلۀ (جنرال پالک)در سال
1842 میلادی به خاک یکسان شد. این بازار در عهد سلطنت امیر دوست محمد خان
(1850) دوباره تعمیر گردید.
در جنگ دوم افغان انگلیس و قیام مردم علیه
انگلیسها این بازار باردیگر صدمه دید و بعداً درعهد امیرعبدالرحمن خان
مجدداً احیاء شد که سقف آن تا سال 1330 شمسی نمایان بود و چون در حال شکست و
ریخت بود، با احداث جاده میوند زیر نقشه شهری آمد و تخریب گردید، اما
دکانها و بازارهای آن با وجودیکه چندین بار ترمیم شدند، هنوزهم با همان
ازدحام به حیث یک مرکز مهم تجارتی در نفس شهر کابل فعال میباشند. | چهار چته، این بازار و محل مسمی به (باغ علیمردان
خان)در جوار سمت جنوبی دریای کابل توسط علیمردان خان فرزند گنج علی خان
زنگنه در اواسط قرن یازدهم هجری قمری اساس گذاشته شد. گنج علی خان یکی از
افسران مشهور شاه عباس صفوی بود که به قلعه داری قندهار مقرر شد. پسرش
علیمردان خان نیز با پدر در قندهار پیوست. پس از آنکه پدرش در قندهار توسط
شیرخان ابدالی کشته شد، علیمردان خان از ترس صفوی ها از قندهار به کابل آمد
و به شاه جهان (از سلسله شاهان مغلی هند) که کابل در آنوقت زیر اداره آنها
بود، پناه برد. شاه جهان او را به حیث قلعه دارکابل مقرر کرد. او در طول
دوازده سال خدمت خود در کابل از مدرک مالیات آن ولایت به ساختمان باغی که
بنام خودش مسمی شد ونیز به اعمار بازار چهار چته کابل پرداخت. در دکانهای
این بازارالبسه و تکه های ابریشمی، جواهرات، پوست و پوستین، کلاه، بوت و
پیزار، انواع میوه های تازه و خشک، غیره بفروش میرسید. علیمردان خان برای
اینکه رستۀ دکانها در شهر کابل از تابش آفتاب و برف و باران در امان باشد،
سقف بازار را از چوب و گِل پوشانید. بازار مذکور درعهد درانی مجدداً آباد
گردید و مساجد و منازل اطراف بازار در حاشیۀ لب دریا ی کابل برآن افزوده
شد. ساحۀ باغ علیمردان و نیز ساحۀ سمت شمال دریای کابل و حصص چمن سلطانی
(چمن حضوری حالیه) در سال 1169 هجری قمری به دوباغ کابل نام گذاری گردید که
درعقب آن گذر (ریکا خانه) قرار داشت. | گذر | گذر بازار چار چته |
| این کوچه از سمت جنوبی پل شاه دوشمشیره شروع شده و به جاده میوند در ساحه (سه دکان چنداول) ختم میگردد. در جوار این کوچه (درمسال) بزرگ هموطنان اهل هنود قرار دارد | از سالهای 1258 شمسی (1879 م) به بعد ساحات اطراف گنبد آرامگاه اعلیحضرت تیمورشاه درانی مشهور به (باغ شاه) و ساحه باغ عالم گنج (جائیکه بعداً در عهد امیرعبدالرحمن خان (ماشین خانه) اعمار شد) و نیز ساحه باغ سردار سلطان احمد خان که همه جزء سر سبزی و شادابی قدیم کابل بود، بوسیلۀ یک تعداد باغبان ها رسیدگی و مراقبت می شد که همه زیر نظر باغبان باشی فعالیت میکردند. برای اقامت این باغبانها محلی در وسط این باغها تعیین گردید که بعدها این محل بنام (باغبان کوچه) مسما شد | گذر | گذر باغبان کوچه |
| در عصر درانی در حوالی همین منطقه نقاره بزرگ را گذاشته بودند که حین ورود قوافل و کاروانها به شهر با صدای بلند نواخته میشد و مردم را مطلع می ساخت. اینکار هنگام زمستان که آن محل را نسبت سردی هوایش (کوره گاه) می گفتند، نقاره از کار باز می ماند. لذا تصمیم گرفته شد که در همچو مواقع به فیر توپ که صدای بلند داشت، این اطلاعیه به مردم رسانیده شود. پس از چندی که تا هنوز ساعت دیواری در خانه ها عام نشده بود و مردم در تشخیص دقیق وقت دچار مشکل بودند، معمول گردید که ساعت 12 بجه ظهرهر روز با فیر(توپ چاشت) از بالای همان صفه که بعداً به (تپه توپ) شهرت یافت و همیشه توپچی مؤظف داشت، اعلام شود. همچنان هنگام ماه مبارک رمضان وقت دقیق افطاری و سحری و نیز روز اول عیدین با فیر همین توپ ها به اطلاع مردم رسانیده می شد. اینکار تا سالهای 1330 شمسی ادامه داشت و دو عراده توپ قدیمی بیاد آنوقت هنوزهم در همان صفه تاریخی موجود اند. | درعهد زمان شاه درانی در سمت غرب شهر قدیم، مشرف برجاده گذرگاه و باغ بابر در بلندی های کوه صفۀ ساخته شد که اصلاً برای جاگزین ساختن توپ ها جهت دفاع از شهر و حفظ امنیت آن و مراقبت راه ها بود که از چهاردهی بسوب شهر قدیم امتداد می یافت. | گذر | گذر تپه توپ |
| | درقسمت های گذشته هم تذکر داده شد که محله ها ، گذرها و کوچه های شهر کهنه کابل چنان باهم نزدیک و در جوار هم ساخته شده بودندکه تفکیک یگ گذر ازگذر دیگر راهمان ساکنان محل بهتر و خوبتر میدانستند. گذر توپچی درمیان گذر های گاه فروشی، باغبانکوچه،تیلی کوچه وخوابگاه قرار داشت .ازکوچه متذکره فعلاً اثری نیست ولی اگر ازمندوی در یک راه باریک بطرف قبرتیمورشاه برامده باشید همین جا یک سر کوچۀ توپچی باغ است که انجام آنرا الی اخیر سرک مندوی که به سرک « سایه رخ» ودکانهای سیمساری وزرگری میرسد ،ختم میشد .ماموریت سمت مندوی هم درگذرتوپچی باغ قدیم قرار دارد.«درگذرتوپچی باغ دوصنعت "گلیت کاری وشیشه سازی " وجود داشته که قبلاٌ درافغانستان وجود نداشت . این صنعت توسط عبدالخالق خان فضل الحق خان ومحمد ابراهیم نامان درمنازل شخصی شان به شکل بسیار ابتدائی پیش برده میشدکه انواع چوری ها بوتلهای خورد وکلان ونازک که یک نوع آنرا بنام (کتابی) یادمیکردند تهیه وبه بازار عرضه مینمودند .» دراین محل خانمی به ساختن عطرگلاب مصروف بوده که بوتلهایش را شیشه سازان محل تهیه میکردند وعطرآن دربازار کابل بفروش میرسید، این خانم درمحل بنام خاله عطری شهرت داشت . مأخذ: کابل درگذرگاه تاریخ ۱۳۶۶
| گذر | گذر توپچی باغ |
| چون گذرهای کتاب فروشی، تیل فروشی ،کاه
فروشی وپخته فروشی که احتیاجات اولیه آنزمانها بود در پهلوی هم قرار گرفته
بودند همین قسمت شهربه محل تردد ورفت وآمدمردم وخریداری مواد اولیه (
مندوی) تبدیل شده بود. درتیلی کوچه دکانهای برنج فروشی ، روغن فروشی، بنیه
گری، ازرن فروشی، دکان های خشکه بار، قصابی ، کله پزی، چپلی کبابی (حسن
جرمن)، مهر کنی، شیرفروشی، ترکاری وسبزی های تازه،زرگری، بوجی فروشی، نان
وائی، صابون فروشی، سلمانی وغیره موجود بود که مردم گذرهای همجوار هم از این
دکانها به منظور خریداری مواد مورد ضرورت خود استفاده مینمودند. مأخذ: کابل درگذرگاه تاریخ ۱۳۶۶
| این گذر در بین بازار کتاب فروش، پخته فروشی، کاه فروشی و در جوار گذر خوابگاه قرار داشت که با کشیدن جاده میوند از این گذر فعلاٌ یک کوچه و راه به طرف کاه فروشی باقیمانده است که راه خیلی هاناپاک بود. در گذشته ها جهازهای تیل کشی درهمین محل قرار داشت که از زغر، کنجد، شرشم و پنبه دانه تیل (روغن)استخراج میکردند. مردمان گذرها ومحل های مختلف کابل و اداره های حکومتی تیل (روغن) مورد ضرورت تنویر و خوراکه خود را از همین محل بدست میاوردند و بهمین سبب هم بنام تیلی کوچه یاد میشد. باید متذکر شوم که اکثر خانواده ها درآن زمانها از"روغن زرد" یا روغن حیوانی استفاده مینمودند و استفاده از روغن های نباتی را" عار" میدانستند. ماهی ، جلبی، پکوره و سایر خوراکه های که در دکانها و روی بازار تهیه میشد در روغن نباتی سرخ و بفروش میرسید. سرای و دکانهای روغن وبرنج ازهمان گذشته های دور درهمین قسمت که بنام مندوی یاد میشد موجود بود که بعد از تخریب منازل کهنه وتعمیر سرای ها ودکانها، به یک مرکز تجارتی شهر کابل مبدل شد. روغن فروشان مردمان شهرها و ولایات به خصوص بامیان وهزاره جات بودندکه روغن زردرادر مشک هابرای فروش میاوردند ولی برنج فروشان ازجمله مردمان قدیم کابل بشمار میروند.
| گذر | گذر تیلی کوچه |
| چته اول: به طرف شرق (سرچوک کابل) واقع بوده و دراین چوک صرف برای صنف بزازان یعنی تکه فروشان اختصاص داشت و برای هر نفر دوکان جداگانه تعیین بود فاصله بین دوکان های سمت شما و جنوب در حدود بیست متر بود چوک دوم: در این چته دست فروشان مشغول خرید و فروش بودند در گردی یا قوسی این چوک که طرف غرب چته اول بود و طرف جنوب آن شانه سازی و طرف شمال آن قصاب کوچه قرار داشت چته دوم: در دوطرف چته دوم دوکان های واسکت فروشان بوده و بالای دوکان های مذکور مانند چته اول منازل ساخته شده که در آن فامیل ها زندگی می نمودند. طرف شمال بین دوکان ها سرک به طرف باغ علی مردان قرار داشت و این گذر بنام ندافی یاد می شد. در این گذر مسجد ندافان موقعیت داشت چوک سوم: در این چوک آئینه فروشان مشغول کسب و کار بودند چهارطرف دکاکین وجود داشت در بین این چوک لحاف فروشان، بوت فروشان و برخی دست فروشان قرار داشت چته سوم : این چته مانند چته اول و دوم بوده و دوکان های خورده فروشان و طرف دیگر دوکان های برای چینی فروشی قرار داشت چته چهارم: این چته با سرو صدای های زیاد برای صنف مسگران قرار داشت . دوکان های ساخت و خرید و فروش دیگ های مسی، سماوار، چلوصاف ، آب گردان، چمچه، نلاقه ، کفگیر، غوری دیده می شد چوک چهارم: دراین چوک سرای امیر شیرعلی خان قرار داشت در گردی این چوک باروت فروشان و محل ترمیم اسحله و تفنگ های چریی وجود داشت . طرف شمال این چوک دیوار بلند اعمار شده بود و دروازه بزرگ برای داخل شدن ساخته شده است و این تعمیر را سرای امیر شیرعلی خان می گفتند . زمانیکه شهرکابل به تصرف انگلیسها درآمد ( ۱۸۷۹م ) آنها قطغات نظامی خود را که بنام گوره و گورکی یاد می شد در بالاحصار کابل و شیرپور جابجا نموده و سرای شیرعلی خان را برای زندان و دفاتر خویش تعیین نمودند | ورودی مشهور چهار چته (چهار گذرگاه طاقدار) ممکن است در سمت چپ ، یا درست فراتر از مسجد پل خشتی بین پل و جاده میو  ند قرار دارد. این بازار که در قرن هفدهم ساخته شده است ، در ابتدا شام ل چهار گذرگاه طاقدار بود. دیوارها به رنگ روشن با نقاشی های مرتب ط با مربع های باز با محور همانند رنگ آمیزی شده بودند. میادین بازار هنوز به راحتی قابل تشخیص هستند اما بازار در سال ۱۸۴۲ م کاملاً نابود شد
این کار توسط انگلیسی ها به به خاطر انتقام گیری نابودی یک ارتش بریتانیایی در راه رفتن به جلال آباد در اوایل همان سال انجام شد. اگرچه هرگز زیبایی قبلی خود را به دست نیاورد، اما بازار به سرعت اهمیت خود را به عنوان مرکز تجاری این شهر به دست آورد و هنوز هم رنگارنگ ترین بازار کابل است. ابریشم عمامه، کلاه و جلیقه دوزی شده از قندهار، جواهرات نقره و انواع پارچه را می توان در اینجا از مغازه های ریز و درشت که در خیابان سنگفرش و یا از پشت ویترین های مغازه ها بی شمار قرار دارد خریداری کرد
| گذر | گذر چهار چته |
محله خرابات کابل | | خرابات در لغت به معنی میکده و میخانه است، درعربی خرابه و ویرانه و در دری و فارسی عشرتکده و محل نردبازی با رندان را گویند، اماخرابات به زعم عرفا و متصوفان مقامی است که درآن عادات نفسانی جای خود را به اخلاق ملکوتی میدهد، جائیکه عارفان از قید عادات و حالات نفسانی رهائی یافته و از بادۀ وحدت سرمست میشوند و نیز خراباتی به شخصی اطلاق میگردد که ید طولا در سخاوت دارد. اما دراینجا سخن از محلۀ "خرابات" کابل است که در قدیم کوچه "خواجه خوردک" نامیده می شد و محل اقامت شخص صاحب حال بود که درآن از قدیم خانقاهی داشت. سید عبدالله کاظم
| گذر | گذر خرابات کابل |
| درموردباغ جهان آراپوهاندعبدالاحمد
جاوید(1927- 2002 ) دریکی ازمصاحبه های خود چنین یادآور شده است :«باغ جهان
آرا رابه نام جهانگیر وهمچنان به نام جهان آرا دخترکلان شاه جهان منسوب
کرده اند. البته باغ شهرآرا به نام شهربانودخترابو سعید، عمه بابراست . این
دوباغ دردوطرف دریای کابل ازپل هارتل تاباغ عمومی، باغ مستورات وقسمتی
ازچنداول رادربر کیگرفت. دوچنار بزرگ باغ جهان آرادرمحوطه سفارت شوروی
سابق[فعلاً تعمیر بیمه مامورین] تاهمین سالهای اخیرموجودبود.نام یکی ازآنها
فرح بخش ودیگری سایه بخش بود. همایون فرمان عفو مالیات کابل راروی سنگی
نقش کرده بود که درهمین جا قرار داشت.شهرآرای امروزی ازعهد امیرحبیب الله
سراج است که نام قدیم آن تپه ماران بود.» تبدیل اسعاربرای اولین
باردرکابل توسط صرافان هندو(لکمی چند،امریک
چند،مهرچندورما،بولدناتهـ)ونماینده دافغانستان بانک به اسم محمدعثمان که
مردم اورا آغه لاله میگفتند ازخوابگاه (سرای مامد قومی ) شروع شد که بعدها
صرافان یهودی (ملاموسی ،ملاجبرئیل وملا اسحق) جای صرافان هندو راگرفته
وتعین نرخ اسعاررا درسرای شازده( شهزاده) پیش می بردند.مسجد این محل را
بنام( آقا برادر) یادمیکردند ودکانهای محل محدود به چند دکان بقالی ، نان
وائی ،ذغال فروشی وقصابی بود به نسبت اینکه دراطراف این محل گذرهای
بزرگترواقع شده بود مردم ضروریات خودرا ازآنجا ها بدست میاوردند. | این گذر در عقب مسجد پل خشتی وکاه فروشی، سرای محمد قومی (مامدقومی)بعدها سرای شهزاده(شازده)* .متصل به باغ عمومی قدیم یا چارباغ که فعلاً درآن محل سرای های تجارتی واپارتمان ها آباد گردیده، واقع شده است. این گذربا باغبان کوچه، تیلی کوچه، کاه فروشی، چنداول و کوچه کتابفروشی و پخته فروشی (قبل ازکشیدن جاده میوند و اعمار سرای ها) از طریق دالانها و دیو دیوی های تنگ وتاریک ارتباط داشته. موقعیت فعلی این گذر در غرب مسجد پل خشتی بین سرک مندوی وجاده میوند است .منازل وخانه های این گذر به ارتفاع تا ده متر میرسیده .دکتور اکرم عثمان (1937-2016 ) که درگذر خوابگاه زندگی نموده است در سال ۱۳۴۸در داستانی بنام(مرجانی ازخوابگاه) محل راچنین به معرفی میگیرد: « خوابگاه گذری از گذرهای بسیار قدیم کابل است. سالها پیش خانۀ ما که دیوارهای به بلندی چندین قدآدم داشت وبی شباهت به چاهی نبود، دراین گذر واقع شده بود... ستاره گان ازدرون چاه نمود دیگری داشتند وبرف ها و باران ها به گونه ها وجلوه های دیگری می باریدند.» درگذشته ها بروایت تاریخ جویی که از پل هارتل موازی به بالاجوی کشیده شده بود با الهام از بالا جوی که دردامنه کوه بود آنرا پایین جوی یا جوی خطیبان هم میگفتند که درزمان شاه جهان حفر شده بوده و پس از آبیاری باغ جهان آرا از این گذر میگذشته که فعلاً آثاری از آن نمانده است. مأخذ: کابل درگذرگاه تاریخ ۱۳۶۶
| گذر | گذر خوابگاه |