Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Allow, enter, interpose, lay, leave, let, permit, place, put, rest, set, leave

​الف ــ کېښودل، ځای پر ځای کول
ب ــ تېرول، تېرېدل
ج ــ اجازه ورکول، وخت ورکول
د ــ پرېښودل، خوشې کول
هـ ــ بښل

​گذاشتن، در معنای حقیقی کلمه، «قرار دادن به طور عینی و مشهود» است، مثلا: “لیوان را روی میز می‌گذارم». اما گذاشتن مجازا به معنای «قرار دادن، وضع کردن، تاسیس کردن» است و چون مقصود از قانونگذار کسی است که قانون را وضع و بنا می‌کند ( و نه فرضاً کسی که قانون را اجراء می‌ کند.) باید به همین صورت، یعنی با حرف «ذ» نوشته شود.
همچنین است قانونگذاری به معنای «وضع قوانین»، چنانکه می گویند: «مجلس قانونگذاری». بنابراین نوشتن این دو کلمه به صورت قانونگزار و قانونگزاری غلط است. و نیز بدعتگذار کسی است که بدعت را وضع و تأسیس می کند (و نه فرضاَ کسی که بدعت را اجرا می کند) و بنابراین با حرف «ذ» نوشته می شود. ایضاً بنیانگذار، به معنای «مؤسس» کسی است که بنای کاری را یا مؤسسه ای را می گذارد و نوشتن آن با حرف «ز» غلط است.

​الف- نهادن، قرار دادن
ب- عبور دادن، (مص ل .) عبور کردن گذرانیدن
ج- اجازه دادن، مهلت دادن
د- ترک کردن، رها کردن
ه- عفو کردن، بخشودن

مصدر متعدیدری/gu.zaash.tan/گذاشتن
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​وعده ای که هیچگاه جنبه ی عملی ندارد

اصطلاح عامیانهدریدر یخ نوشتن زیر آفتاب گذاشتن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

هیچ کاری نکردن، فعال نبودن​
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریدست روی دست گذاشتن