انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
A- Armor, the metal coverings formerly worn battle B- warrior, a brave or experienced soldier or fighter (man) | الف ــ د جگړې ډ ډگر کالي چې قزاگند هم ورته ویل کېږي، د زغرې هغه ډول چې توره کار نه پرې کوي ب ــ ځواکمن او قوي جنگي نارینه، د میدان سړی
| الف ــ نوعی از جبه و جامه ٔ روز جنگ باشد که آنرا قزاگند نیز گویند و به زبان ترکی قلمقاقی خوانند، خفتان، خـُود، درع و گَبر، جوشن ، تِجفاف، جامه ای هنگفت وقیمتی وسطبر از ابریشم یا پشم بوده که شمشیر بر آن می لغزیده و اثر نمی کرده است. چون این جامه ها بسیار بد قواره زشت برای میدان جنگ ساخته می شد و هیچ زیبایی نداشتند. بنا ً بعد از آمدن دین اسلام مسلمانان مناطق ما به مجوسی ها نیز گبر خطاب کردند چون با مسلمانان غیر عرب بر خورد بسیار زشت داشتند. امروز کلمۀ گبر معنی مستقیم زرتشتی را بر خود گرفته که جمع زرتشتیان را بنام گبریان یاد می کنند. ب ــ بعد از آمدن دین اسلام ، این کلمه را که لباس جنگی مرد ها بود بخش مرد جنگی آن یعنی صفت مرد را نیز بخود گرفت. وحالا در حالیکه زرتشتی معنی میدهد بار معنی مرد، مرد قوی وبزرگ هیکل را نیز میرساند. معرب آن جبر است چون در زیان عربی حرف گ وجود ندارد. به اهتمام مسعود فارانی | اسم - صفت | زبان ارامی | /gabr/ | گبر |