انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
؟؟؟ | | چو بیگاه گازر بیامد ز رود. بدو گفت جفتش که هست این درود که بازآمدی جامه ها نیم نم بدین کارکرد از که یابی درم . فردوسی .رخ تو هست مایه ٔ تو اگر مایه ٔ گازران بود خورشید. کسایی مروزی | کسیکه پیشه اش رختشوئی باشد، مانند دوبی ،لباس شو، جامه شو، رختشو، سپیدشو، قصار، حواری (گازر را به عربی قصار یا حواری نیز گویند) حواری یا حواریون به دوستان ویاران حضرت عیسی ع نیز می گویند چون که حضرت عیسی ع وقتی از سر زمین بیت المقدس خارج شد. با وی هیچکس نبود جز دوازده تن از گازران ودوبی ها بودند که باوی از بیت المقدس یکجا خارج شدند و او را تنها نگذاشتند . ازینرو اولین حواریون حضرت عیسی مسیح ع را که گازران بودند منحیث حواریون دوازده گانه شناخته اند از آن زمان اسم گازر را نیز به اسم حواری یاد کردند که در زبان عربی به همان اساس گارز را حواری می نامند. این کلمۀ از زبان ارامی به زبان پارتی دری آمده است. لطفا ً به کلمات قصار یا حواری مراجعه کنید به اهتمام مسعود فارانی
| اسم فاعل - صفت | ارامی | /gaa.zar/ | گازر |
؟؟؟ | الف ــ د کالیو مینخلو ځای، د جامو مینځلو سیمه ب ــ د افغانستان په هرات ولایت کې د مشهور عارف خواجه عبدالله انصار مړستون یا هدیره
| محل دفن خواجه غیاث الدین محمود : و صفاء
آن منزل نزاهت زیاده از آن است که بیان بنان پیرامن تفصیل آن تواند گشت .
ــ حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 315، 608. | الف ــ جایکه در آنجا لباس شویی شده بتواند. ، محل لباس شوئی، منطقۀ لباس شوئی. رختشو خانه؛ گازرخانه؛ گازرستان، گازرگه، دوبی خانه منطقۀ که دوبی ها در آنجا لباس شویی کنند ب ــ نام مقام و جائی است در هرات باستانی افغانستان که عارف بزرگ خواجه عبداﷲ انصاری در آنجا مدفون است نمونه کلام خواجه عبدالله انصاری: الهي! آفريدي رايگان، و روزي دادي رايگان؛ بيامرز رايگان، كه تو خدائي نه بازرگان ریشۀ این کلمه از زبان ارامی آمده است ، لطفا به کلمۀ گازر مراجعه کنید. به اهتمام مسعود فارانی
| اسم مرکب - اسم مکان | ارامی | /gaa.zar.gaah/ | گازرگاه |