Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
جغرافیه
پښتومعلومات مکملترشرحمعرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​ارزگان

ولایت ارزگان

صاحب طبقات ناصری ارزگان را ازجملۀ شهرهای قدیم غور میداند . ارزگان اصلی درحقیقت یکی ازوادی های وسیعی است که درنشیب های غور افتاده است . درسرزمین پهناور سیستان و هیرمند  درۀ وسیع وشاداب ارزگان ازنظر تاریخی نیز ارزش بزرگی دارد . درقسمتهای مختلف آن مخروبه های تاریخی وآثارقدیمی به مشاهده رسیده است . سنگ نوشته های متعدد درآن موجود است که بیانگر کیش مهر پرستی درحدود سدۀ پنجم م درآن وادی بوده است وبه نظرمیرسد که وجه تسمیۀ آن نیز مبتنی برهمین آئین بوده باشد .
شواهدی که تاریخ این ناحیه بدست میدهد ، چنین می نماید که کلمۀ ارزگان « روزگان »، ارتباط میگیرد به کیش مهرپرستی که درساحات مختلف افغانستان در حدود سدۀ پنجم وششم  میلادی ق.م رایج بوده است وکلمۀ مهر در اوستا بصورت « میشره » بمعنی چشم روز وغروب ناپذیر بکار رفته است  ( مزدیسنا وادب دری – معین ) وامروز این کلمه به معنی آفتاب مورد استعمال دارد که ازهردو «سور » و «خور » مفهوم آفتاب مستفاد میگردد. کلمۀ « سور » به معنی آفتاب قبل از اسلام در سدۀ پنجم وششم میلادی درنواحی مختلف افغانستان آنروز درتسمیۀ معابد کیش آفتاب پرستی بکار رفته است ، امروزهم در زبان های هندواروپایی اشتراک ریشه یی را می نمایاند چنانچه  درانگلیسی «سن» ، فرانسوی « سولای »، آلمانی « زونی » ، روسی « تسه » ، هندی « سورج » ، پارسی دری «خور» و پشه یی « سور » مینامند ( جغرافیای تاریخی افغانستان – حبیبی ) .
یکی از شواهد کیش مهرپرستی درساحۀ سیستان وجود معبد « زور» یا «زون» است واولین مؤرخی که در دورۀ اسلامی از « زور» نامی میبرد احمد بن یحیی بلادزی است ومینگارد: پس از سال ٣٠ ق عبدالرحمن بن سمره بعد ازتسخیر زرنج ، مردم بلاد داور را محاصره وبعداً با آنها صلح نمود وبت بزرگ طلایی که « زور» نام داشت وچشمانش یاقوت بود بدست آورد . بعداً اصطخری در ٣٤٠ق درمعجم البلدان ازاین معبد ذکر کرده است .
بطرف شرق ارزگان یعنی ناحیۀ دایه فولاد درکوهی که مسمی به کوه سمندان ، مغارۀ وجود دارد که دهنۀ آن پنج متر و داخل آن تقریباً پنجاه متر فراخی داشته وازسقف آن که پوشیده ازیخ میباشد اهالی آنجا یخ را کنده بمصرف میرسانند ودرباقی موسم سال ازسقف مذکور آب چکیده وبعد یخ می بندد مانند شیشۀ بلورین معلوم میشود .تا حال کسی نتوانسته طول این مغاره را طی کند ( سالنامه ١٣٥٠کابل )
ولایت ارزگان دارای ۶ ولسوالی های فوق میباشد:
ترین‌کوتچورهخاص‌اروزگاندهراوودشهید حساسگیزا

ولایت ارزگان یکی از٣٤ولایت افغانستان مرکزی است و شهر ترین کوت  مرکز ولایت و ولسوالی های آن چوره ، دهراود ، گیزاب و خاص ارزگان میباشند . خاص ارزگان بزرکترین ودهراؤد کوچکترین ولسوالی آن میباشد .این ولایت از طرف شمال به ولایت  دایگندی ، ازسمت جنوب با ولایت های زابل وقندهار، ازطرف شرق با ولایت غزنی وازجانب غرب با ولایت هلمند محدود است . ارزگان از زمان امیرشیرعلیخان تا ١٣٤٢ش قسمتی ازولایات قندهار ، غور ، بامیان وکابل بود و درسال ١٣٤٣ش بحیث یک ولایت درتقسیمات مملکت به ولایت جداگانه عرض اندام نمود.
تاریخچه : به استناد کتیبه های به خط یونانی که درارزگان درحدود سال ٥٠٠ م نوشته شده است از گذشتۀ تاریخی این منطقه خبرمیدهد که این منطقه بخشی از« اراکوزیای »باستان بود، وقبل ازسقوط به دست هخامنشیان  توسط مادها  اداره میشد . در٣٣٠ ق . م . ، اسکندر کبیر منطقه را اشغال و آنرا به حکومت سلوکیان سپرد که بعداً توسط امپراتوری موریا تحت سلطۀ آشوکا درآمد. کجولا کدفیسس تأسیس امپراتوری کوشانیان ارزگان را تصرف نمود وآنرا الی ظهور یفتالیان دردست داشت. یفتلیان پس ازاینکه زابل را پایتخت شا قراردادند ، حملات شنان را ازاین منطقه برهند سازماندهی میکردند. پسانتر وقتی یفتلیان ضعیف شدند وقلمرو آن بین حکومات مختلف تقسیم شد، ارزگان به زنبیل شاه رسید .
ارزگان پیش از دورۀ اسلامی مرکز زابلستان بوده وپادشاه مقتدری بنام  زنبیل شاه یا رتبیل شاه برآن حکومت میکرد در دوران غزنویان نیز این منطقه مورد توجه غرنویان بوده است . پس از غزنویان خوارزشاهیان ، آل کرت، تیموریان ، هوتکیان وامپراتوری درانی بر ارزگان حکومت کردند تا اینکه بعد ها به صورت یک حکومت محلی مقتدر ومستقل اظهاروجود کرد تا دورۀ امیرعبدالرحمن خان یکی ازولایات مهم وبزرگ هزارستان به شمار می آمد امیر عبدالرحمن خان با حملات به مردم هزاره به این منطقه آسیب زیاد رساند ، به امر امیر مذکور توسط حملات عساکرمردم هزاره ارزگان را قتل عام کردند وتنها چهل دختران از ترس مرگ بسوی کوه « ششپر » گریختند وعساکر آنها را تعقیب میکردند. دختران درنزدیکی پرتگاهی خود را پائین انداختند وعساکر با حیرت و وحشت تماشامیکردند وازوحشت بخود میلرزیدند ، پس ازاین حادثه نام این کوه به کوه چهل دختران شهرت یافت . ( میکیپیدیا وآریانا دائرة المعارف ) .

ولایتولایت ارزگان