انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Naked, bare, nude, bald | | | صفت | دری | /luch/ | لچ |
??? | | لَچَرّ: کلمهٔ
لچر ، صدفیصد در زبان دری بار منفی دارد . که برای اهانت زنان فضول ، بدرگ و
بدجنس و لمپن استعمال می شود این کلمه همردیف با کلمات است که
برای مردان مانند لچک بازاری وبد رگ و بد جنس، فضول
و اوباش قابل استفاده است . همچنان در زمان عصبانیت و غضب غرض توهین زنان
و دختران از جانب بد زبانها نیز استفاده نامشروع می شود. این
کلمه همردیف با کلمهٔ جنگره بیشتر به زنان خطاب میگردد. مانند «لچر
جنگره» . زنان بدجنس و لجوج و فضولیکه با ایجاد سر و صداهای بلند دور از
حیاء غالمغال میکردند تا خود را برحق جلوه دهند. زنانیکه با بلند
بردن صدایشان گناه خود را می پوشاندند. این کلمه را برای پرندگان و مرغانی خانگی که یکنواخت
و بی وقفه ایجاد سرو صدا و مزاحمت میکردند نیز قابل استفاده
بود. | صفت فاعلی | دری | /la.char/ | لچر |
??? | | لُچْمُرْغْ: از دو کلهٔ دری شده از پشتو و کلمهٔ دری مرغ ساخته شده که در زبان عوام مروج و به کسانی اطلاق میگردد یا گفته میشود که در زندگی خویش هیچ چیزی ندارند، نه خانه و نه مال و حتی نه لباس کافی. اصلا کلمهٔ پشتو«لوڅ» که دری شده به «لُوْچْ» و در دری «لُچْ» تلفظ میگردد یعنی بی پوشش ولخت یا عریان. «لوڅ» در پشتو عریان را گویند مانند کسی که مطلق لباس نپوشیده باشد مثلا در وقت حمام یا شاور گرفتن و موارد استعمال زیاد در هردو لسان دری و پشتو دارد مانند «سخن لچ»، که اصطلاح «لچ و پوست کنده» یعنی سخن تند و راست را به کسی گفتن. معنی لغوی لچمرغ یا لوچمرغ عبارت از مرغی است که مطلق عاری از پر و بال شده باشد و از آن اصطلاح لچمرغ بیرون شده است. لچمرغ یا لوچ مرغ یعنی مرغ بی پر و بال با عین مفهوم ولی با کلمات دیگر در چین هم بین مردم مروج است به اهتمام زمری کاسی
| اصطلاح عام | ترکیب دری و دری | /luch.murgh/ | لچمرغ |
bearish, barbarous, rude, uncivil | بې ادب شخص چې ټولنیز اصول نه مراعاتوي
| آدم لات و بی ادب، بی سر و پا، بی پروا، لات و لوت
| اسم فاعل - صفت | دری | /lu.chak / | لچک |
Disrespectful, Rude | په لچکۍ سره، په بې ادبۍ سره
| لُچَکانه/ لاتی، بی ادبانه. برای توصیف رفتار، گفتار یا عملکردی که فاقد احترام، نزاکت، یا ادب باشد استفاده میشود. این کلمه بار منفی دارد و به حالتی اشاره می کند که در آن اصول اخلاقی یا اجتماعی رعایت نشده است.
| قید - صفت | ترکیب دری و دری | /lu.cha.kaa.aa - / | لچکانه |
؟؟؟ | | | اسم مصدر | دری | /lu.cha.kee/ | لچکی |