Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Recline, lean or lie back in a relaxed position with the back supported

ډډه وهل، د ناستې او ملاستې تر منځ داسې حالت دی چې یو څوک غواړي دمه یا ارام وکړي

 

​لم دادن به معنی تکیه کردن، لمیدن، حالتی میان نشستن و دراز کشیدن، پشت دادن به بالش برای استراحت

اسم مصغردری/lam/لم
???

​په سستۍ سره کار کول، یولنډ کار اوږدول او غځول، د زړبودۍ یا صحي ستونزې په وجه کړوپ او ورو پر لارې تلل

 

​بی میل کار کردن، عطالت کردن، سهل انگاری، تنبلی، کار را به درازا کشاندن، کار گریزی، به نسبت کهولت و یا عارضهٔ جسمی خمیده و آهسته راه رفتن

اسم مصدر - صفتترکیب دری و دری/lam.lam.kar.dan/لم لم کردن
Not grown
شاړه مځکه، هغه مځکه چې کښت نه ورباندې کیږي​
در عربی زمین [ لم یزرع ]نامیده میشود. این کلمه ترکیبی عربی (لم ) حرف نفی جمعِ (یزرع) زراعتی است به شکل تلفظ کامل عربی آن . اما درزبان دری بشکل لامزروع املاً میشود که [لا] کلمۀ نفی و [مزروع] زمین زراعتی قابل رزع . هرگاه کلمۀ [لا] با [مزروع] ترکیب شود ( لامزروع ) یعنی زمین غیر زراعتی ، که به این شکل آن برای زبان دری موزون تر، روان تر و فصیح تر است. در اصل هردو صحیح اند. اما لامزروع در زبان دری مروج ،معمول و مرسوم شده است . مثال- در عربی[ لم یزل ]( بی زوال ) مروج است امادر زبان دری [لایزال] (بی زوال) مروج ،معمول و مرسوم شده است . به کلمۀ (لامزروع )مراجعه شود ​
​زمینی غیر قابل کشت، زمینی که در آن زرع نمی توان کرد
اسم مکان - اسم مرکب - صفتترکیب عربی و عربی/lam-yaz.ra/لم یزرع
Lasting, tough, hardy, bearable, evergreen, perdurable
زوال نه منونکی، تلپاتې، نه مړ کېدونکی، باقي​
لم - کلمۀ نفی (یزل ) زوال پذیر. که ازین دو ترکیب کلمۀ ( لم یزل) بدست آمده است. این کلمه( لم یزل) بیشتر در زبان عربی مروج مرسوم و معمول است اما در زبان دری نوع دیگر آن (لا) کلمه نفی و (یزال) زوال پذیر که از ترکیب این کلمه (لایزال) بدست آمده است در زبان دری مروج مرسوم و معمول بوده است . به کلمۀ (لایزال) مراجعه شود.. مثال (لم یزرع ) زمینی غیر قابل کشت. در زبان عربی و (لامزروع )زمینی غیر قابل کشت. در زبان دری رایج می باشد  ​
​بی زوال. پاینده باقی، جاویدان، آنوش، همیشه
اسم مرکب - صفتترکیب عربی و عربی/lam.ya.zal/لم یزل
To destruct, to demolish  

​لُمباندن- ویران کردن دیوار یا سقف خانه

مصدر متعدیدری/lum.baan.dan/لمباندن
To destruct, to demolish  

​و یا لُمباندن، ویران کردن دیوار یا سقف خانه

مصدر جعلیدری/lum.baa.nee.dan/لمبانیدن
؟؟؟  

​نلُپ، دو طرف دهان، این لغت در جنوب غرب افغانستان استفاده میشود

اسمدری لمبوس
To collapse, to fall down

​نړېدل، راتوېدل

 
ویران شدن، ریختن به طرف پائین، بام خانه میلمبد، یعنی به درون خانه میریزد، دیوار خانه می لُمبد
مصدر لازمدری/lum.bee.dan/لمبیدن
Vulgar

​د ټولنې ترټولو بد او منفي شخص چې هرڅه ورانوي او هرچا ته ضرر رسوي

​در معانی دیگر، «لومپن» به اشخاصی گفته می شود که ظاهر پرولتاریایی دارند، ولی فاقد فهم و شعور طبقاتی هستند و در واقع از زمانی که مارکسیزم در ادبیات سیاسی اروپا رواج یافت

​لات، لوچَک، پست ترین فرد جامعه از قبیل چاقوکش ، باج گیر- نابود کننده ها: هرچیز را ویران می کنند، به حیوانات صدمه می زنند، روابط آدمها را بهم می ریزند، بی پروا رانندگی می کنند و قانون شکن هستند، علاقۀ عجیب و حریصانه ای به آزار روحی، روانی و جنسی دیگران دارند

اسم فاعل - صفتالمانی/lum.pan/لمپن
Lumpenism  

​لومپِن‌پرولتاریا (از آلمانی Lumpenproletariat به معنی پرولتاریای ژنده) یا لمپنزم، اصطلاحی است که نخستین‌بار کارل مارکس و فردریش انگلس در دومین کتاب مشترک خود به نام ایدئولوژی آلمانی (۱۸۴۵) به کار بردند. آنان در این اثر و آثار بعدی خود لومپن‌پرولتاریا را «خرده‌ طبقه‌ ای» از جامعه دانستند که برخلاف بورژوازی و پرولتاریا در تولید نقشی ندارد و در حاشیه اجتماع از راه‌های مشکوک مانند گدایی و واسطه‌گری و کلاهبرداری گذران زندگی می‌ کند. مارکس این گروه اجتماعی را وابسته و ریزه‌خوار بورژوازی و اشرافیت می‌ بیند و به همین خاطر آنان را ضدانقلابی ارزیابی می‌ کند. /ویکیپدیا

​بحث لمپنیزم به‌ طور جدی برای نخستین‌ بار در آثار مارکس و در طی سال‌های ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۰ مطرح شده و منظور از لمپن، گروهی است که به هرج‌ ومرج و  اغتشاش اجتماعی دامن می‌ زنند اما حرکاتشان خاستگاه ایدئولوژیک ندارد. لمپن‌ها با رفتارهایی نظیر آرایش و پوشش خلاف عُرف و غیرمعمول و برخی حرکت‌های نمایش تخریبی، خود را به جامعه معرفی کرده و در تعارضات داخلی طبقات اجتماع نقش منفی بازی می‌کنند. لمپنیسم را باید محصول افسردگی و ناامیدی اجتماعی دانست؛ ناامیدی که در همه ادوار تاریخی در جوامع وجود داشته‌است و برای این ادعا اشاره به کتاب مدینه‌ فاضله فارابی سند معتبری است چرا که او نیز از لمپن‌ها به عنوان علف‌های هرزه یاد می‌کند.

اسملاتین لمپنیزم
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

مخالفت و دشمني.
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدری اسم یا کلمه
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​هر چیزیکه به دسترس است بهایش کم است (گردآورنده: مرجان کمال)

ضرب المثلدریآب دم خانه گِل آلود است، دختر همسایه خلموک است
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

به معنی که هر آنچه از خود ما  است بی ارزش است. آنچه در دست رس ماست بی بها

ضرب المثلهراتیآو دم خونه گيلوكه ، دختر هماسيه خلموك
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

عبوردادن، چیزی را ازجائی مخفیانه دزدیدن، تحمل کردن
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاسم یا کلمه
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​فردی اگر جنسی را از کسی بگیر و باز نگرداند گویند الم و سلمش کرد

اصطلاح عامیانهدریالم و سلم
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​صاف، زلال، روشن، بی آلایش ودرخشان را گویند

اصطلاح عامیانهدریالماسی
شعراء، هنرمندان و خدمتگاران   اولمیر
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

لفظي است كه در مقام توهين به بعضي اشخاص پير سخن ناشنو گويند
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریبابه بلمبان
محققین و مؤلفین   بالمکن داس
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

آدم کم ارزش و پراز عيب
عبدالله افغانی نویس

کنایهدریبز خلمی
جغرافیه
معلومات مکملترشرحمعرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه
  

​قریه ایست به فاصله ۶ کیلومتر در جنوب قریهٔ چهار شنبه در علاقه قیصار مربوط حکومت اعلی میمنه که بین ۶۳ درجه  ۵۹ دقیقه  ۱۲ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۵ درجه  ۳۴ دقیقه  ۱۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهباشی بلماش
بند سلما برهریرود 

​هریرود از دامنه هاى کوه بابا درمناطق مرکزى کشور سرچشمه گرفته و از بهم پيوستن دوشاخه فرعى درمنطقه "دولت يار" به وجود مى آيد. هريرود مسافت طولانى را درداخل ولايت غور طى نموده وبا عبورازشهر چغچران مرکز آن ولايت وارد ولايت هرات ميشود واز جنوب شهرهرات میگذرد

مردم هرات قرنها قبل برای عبور ومرور کاروانهای تجارتی از هرات به سیستان وهند وبرعکس براین رودخان پلی زیبا ومستحکمی بسته اند که بنام پل مالان یاد میشود


بندبند سلما
  

​پلی است که به فاصله ۱۳ کیلومتر در جنوب مرکز حکومت کلان سمنگان (مربوط ولایت مزار شریف و قو عداشته و به خط طول البلد مشرقی ۶۸ درجه - ۳ دقیقه - ۵۹ ثانیه و خط عرض البلد شمالی ۳۶ درجه - ۸ دقیقه - ۱۸ ثانیه موقعیت دارد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

پلپل آب لم لم
 

منابع آبى ‏افغانستان با درنظر داشت جغرافياى طبيعى و موقعيت کوه هاى آن به سه ‏حوزه آبى ذيل تقسيم نموده ميشود:
۱- حوزه آبى پامير وشمال هندوکش، ‏
۲- حوزه آبى جنوب هندوکش وسفيدکوه،
۳- حوزه آبى هلمند وهريرود.‏

3-در حوزه آبى سوم( هلمند وهريرود) : رودخانه های متعددى در جريان ميباشند که اين ‏درياها عمدتاً از دامنه هاى کوه بابا در مناطق مرکزى کشور سرچشمه ميگيرند. ‏دراين حوزه آبى هم استفاده از آب رودخانه هاى آن به تناسب نياز هاى محيطى محدود ‏بوده و اين آبها بدون استفاده پس از طى مسافت نسبتاً طولانى در خاک افغانستان، ‏وارد کشور ايران شده و مناطق وسيعى را در ولایات های سيستان و بلوچستان ‏وخراسان آنکشور آبيارى مينمايند.‏
‏هلمند وهريرود مهمترين رودخانه هايى ميباشند که درين حوزه آبى ‏درجريان هستند که ما دراينجا بنابر اهميت سياسى و اقتصادى آنها هريکى را ‏به صورت جداگانه و به صورت مختصر مورد بررسى قرار ميدهيم.

رود غور و رود مالمند و رود زرمردان از معاونين مهم فراه رود به حساب مي آيند.
رود غور داراي حوزه آبگير 7220 كيلومتر مربع و رود مالمند داراي حوزه آبگير 1420 كيلومتر مربع و رود زر مردان داراي حوزه آبگير 1090 كيلومتر مربع مساحت مي باشند.
 
معاونين فراه رود كه در ارتفاعات (1500- 2000 متر) واقع شده اند مقدار آب فراه رود را بالابرده جمعاً شامل 21000 كيلومتر مربع حوزه آبگير ميباشد كه 70 فيصد حوزه آبگير فراه رود را تشكيل مي دهند. متباقي حوزه آبگير فراه رود در اراضي هموار 9000  كيلومتر مربع بوده كه چندان حايز اهميت نيست ، زيرا بعضي اوقات در اين رقبه معاونين آن فاقد آب مي باشد و يا گاهي هم بصورت نوبه يي و مؤقت در فصل بهار داراي مقدار حداقل آب بوده و به منظور زراعت از آن استفاده مناسب صورت نمی گیرد.
زمين هاي زراعتي ايكه توسط فراه رود آبياري مي شود معادل 59200 هكتار بوده قسمت بيشتر آن در ساحل راست فراه رود موقعيت دارد.
دریادریا غور- مالمند- زرمردان
 

منابع آبى ‏افغانستان با درنظر داشت جغرافياى طبيعى و موقعيت کوه هاى آن به سه ‏حوزه آبى ذيل تقسيم نموده ميشود:
۱- حوزه آبى پامير وشمال هندوکش، ‏
۲- حوزه آبى جنوب هندوکش وسفيدکوه،
۳- حوزه آبى هلمند وهريرود.‏

3-در حوزه آبى سوم( هلمند وهريرود) : رودخانه های متعددى در جريان ميباشند که اين ‏درياها عمدتاً از دامنه هاى کوه بابا در مناطق مرکزى کشور سرچشمه ميگيرند. ‏دراين حوزه آبى هم استفاده از آب رودخانه هاى آن به تناسب نياز هاى محيطى محدود ‏بوده و اين آبها بدون استفاده پس از طى مسافت نسبتاً طولانى در خاک افغانستان، ‏وارد کشور ايران شده و مناطق وسيعى را در ولایات های سيستان و بلوچستان ‏وخراسان آنکشور آبيارى مينمايند.‏

‏هلمند وهريرود مهمترين رودخانه هايى ميباشند که درين حوزه آبى ‏درجريان هستند که ما دراينجا بنابر اهميت سياسى و اقتصادى آنها هريکى را ‏به صورت جداگانه و به صورت مختصر مورد بررسى قرار ميدهيم.

هلمند يکى از بزرگترين رودهاى افغانستان مربوط به حوزهٔ آبى هيلمند وهريرود می باشد و از ارتفاعات کوه بابا (واقع درشصت کيلومترى غرب کابل) سرچشمه گرفته ودرميان اراضى کوهستانى بطرف جنوب وجنوب غرب کشورجريان دارد.
اين رود با عبور از نزديکى گرشک وارداراضى مسطح وهموارگرديده و با رسيدن به قلعه تاريخى بست مسير خود را به سمت (جنوب) وسپس بسمت غرب (و بعد از حد کمال خان) بسوى شمال تغيير ميدهد. رود هلمند با ١٤٠٠ کيلومترطول بزرگترين رودخانه داخلى کشوربوده که در دو طرف شمال و جنوب آن دشت هاى پهناور مارگو و دشت زره و گود زره قراردارد.... درقسمت خوابگاه درياى هلمند به دوشاخه تقسيم ميگردد که يک شاخه آن به طرف شمال وشاخه ديگر آن بطرف شمال غرب جريان مى يابد.
شاخه شمالى آن که قسمتى از مرز ميان افغانستان و ايران را تشکيل ميدهد، پس از آنکه چخانسور(نيمروز) را آبيارى مينمايد به درياچه هامون ميريزد. شاخه دومى آن که به طرف شمال غرب جريان دارد، وارد ايران شده و درچاه نيمه هاى زابل ذخيره ميشود.
دریادریا هلمند (هيرمند)
  

​دریائی است که به فاصله ۳۴ کیلومتر به دریای شور اریا در علاقه کشک و قره تپه مربوط ولایت هرات می ریزد محل وقوع آن بین خط ۶۲ درجه - ۲۳ دقیقه - ۲۵ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۵ درجه - ۹ دقیقه - ۳۲ ثانیه عرض البلد شمالی واقع شده.(قاموس جغرافیای افغانستان)

دریادریای اسلم
  

​این دریا از حيث طول و عرض بزرگترین دریای افغانستان است که از کوه بابا سرچشمه گرفته و به طرف جنوب و جنوب غربی سرازیر شده علاقههای زیادی را سیر آب و اخیراً در جهیل سیستان می ریزد دریای ارغنداب که از جمله معاونین آن می باشد از کوهای هزاره جات منبع گرفته و به طرف جنوب غرب روان شده وادی ارغنداب را سیر آب میسازد به دریای هلمند، می ریزد یکی از معاونین دیگر دریای هلمند دریای (ترنک است که بجنوب غرب قندهار به دریای هلمند ملحق می شود. (قاموس جغرافیای افغانستان)

دریادریای هلمند
  

​دشتی است در شمال قره باغ مربوط حکومت اعلی پروران كه سرك قره باغ و چهار یکار از بین آن عبور نموده و سرکی هم از آن به طرف بکرام رفته است و بین ۶۹ درجه ۹ دقیقه ۲۴ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه ۵۲ دقیقه ۱۸ ثانیه عرض البلد شمالی واقع است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

دشتدشت باغ عالم
  

​علاقه داری درجه اول مربوط حکومت درجه اول پنبتونکوت و از ملحقات حکومت اعلی میمنه بوده بر خط ۶۴ درجه - ۲۷ دقیقه - ۳۶ ثانیه و ۶۴ درجه - ۳۹ دقیقه - ۵۲ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۵ درجه - ۴۵ دقیقه - ۱۱ ثانیه و ۳۵ درجه - ۵۰ دقیقه - ۱۴ ثانیه عرض البلد شمالی موقعیت دارد این علاقه بین معبر عمومی میمنه و در وسط میمنه و حکومتی درجه ۳ قیصار واقع شده و در (۲۵) کیلومتری پنبتونکوت کائن می باشد. حدود آن از طرف شمال شرق به مركز حکومت اعلی میمنه و از سمت جنوب غرب به حکومت درجه ۳ قیصار و از ناحیه جنوب شرق به پنبتونکوت احاطه شده است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

علاقه داریعلاقه داری المار
  

​قریه ایست به فاصله ۴۹ کیلومتر در غرب مرکز حکومت کلان سمنگان مربوط ولایت مزار شریف که در خط طول البلد ۶۸ درجه - ۳۱ دقیقه - ۲۰ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۶ درجه ۱۴ دقیقه - ۲۴ ثانیه شمالی واقع میباشد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ آرلمش
حقوق و قضاء
شرحتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

​دفترکمیشنر عالی ملل متحد برای حقوق بشر(OCHR) وظیفه دارد تقنین و رعایت حقوق بشر توسط دول عضو را نظارت، تبلیغ و حمایت نماید. دفتر مرکزی این دفتر در ژنیو مستقر است

​حقوق بشر بین الملل (IHRL) شاخهٔ از علم حقوق است که شالودهٔ آنرا اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر(۱۹۴۸)، کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی وسیاسی(۱۹۷۶) و کنوانسیون بین المللی حقوق اقتصادی، اچتماعی وکلتوری(۱۹۷۶) تشکیل میدهند. چند کنونسیون دیګر بعدأ به بدنهٔ حقوق بشر بین الملل افزوده شده اند. مواد این اسناد مهم بین الملل زمانی ضمانت اجرائی پیدا میکنند که در قوانین داخلی تقنین شوند 

سائر منابعhu.qo.q.e.ba.sha.re.bai.nu.l.me.la.lحقوق بشر بین الملل
قاموس بایوگرافیکی افغانستان
نوع محتوامعلومات مکملترترجمهٔ دریبیوگرافی مختصرتصویراسم
قاموس بایوگرافیکی افغانستان  

​محـمد اسلم وطنجار د پکتیا ولایت د زرمتو د اندړ د قبیلې په یوې کورنۍ کې په ۱۹۴۶ز کال کې زېـږېـدلی دئ. په خپل کلي کې د لومړني ښوونځي له بشپړلولو وروسته په حربي ښوونځي کې شامل او په ۱۹۶۸ز کال کې فارغ سو. په ۱۹۷۱ز کال کې لومړی بریدمن. ویل کـېـږي چې د افغان ملت یو له ملاتړو څخه وو خو په پټه خلقی سوی وو.

 په ۱۹۷۳ز کال کې جگتورن. په ۱۹۷۵ز کال کې جگړن او د څلورمې زغره والې فرقې د یوﮤ کنډک بولندوی. د ۱۹۷۸ز کال د اپریل د میاشتې په ۲۶ نـېـټې ﺌـې له پلچرخي څخه د شوبلو/ټانکونو د یوﮤ قطار مشري وکړه او ارگ ﺌـې محاصره کړ. د ۱۹۷۸ز کال له اپریل څخه تر جون پورې د مخابراتو وزیر. د ۱۹۷۸ز کال د آگست په میاشت کې د کورنیو چارو وزیر. په ۱۹۷۹ز کال کې ستردرستیز. د ۱۹۷۹ز کال د اپریل په میاشت کې ددفاع وزیر. په ۱۹۷۹ز کال کې ﺌـې د ډگرمنۍ رتبې ته ارتقاء وکړه. د ۱۹۷۹ز کال د جولای په میاشت کې د کورنیو چارو وزیر. حفیظ الله امین له کاره برطرفه کړ اووطنجار مخفي سو. د ۱۹۸۰ز کال د جنورۍ په میاشت کې د مخابراتو وزیر. د سیاسي بیرو غړی؛ د مرکزي کمـېـټې منشي؛ او د انقلابي شوری د رﺌـیسه هـیـﺌـت غړی. مورنۍ ژبه ﺌـې پښتو وه.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

اسلم وطنجار
قاموس بایوگرافیکی افغانستان 

​عبدالمنان دردمند فرزند ملا سید احمد درسال ۱۹۱۶درولایت پکتیا «باجوړ» [[4]] چشم به جهان ګشوده است. تعلیم شخصي و خصوصي را به سررسانیده بود ودر «الجهاد» [[5]] امردیپارتمنت پـښـتو بود. در ۱۹۴۱ به کابل آمد، ولی از طرف اکادمی پـښـتو به هرات فرستاده شد تا در انجا به مامورین رسمي زبان پـښـتو تدریس نماید. در ۱۹۴۳در هرات معاون مدیر اتفاق ِ اسلام ومحرر ان بود. در ۱۹۴۷در فراه مدیر اخبار سیستان ومحررو در ۱۹۵۱در پکتیا مدیر اخبار «وړانگه» بود. در ۱۹۵۳درکابل در اکاډیمۍ پښـتو مدیر بود. و مسول مدیرمجله کابل نیز بود. در ۱۹۵۳در کابل ښاروالۍ مدیر مجله پامیر شد. در ۱۹۵۸در کابل راډیو عضو مدیریت نشرات بود. در ۱۹۵۹معاون مدیر روزنامه هـېـواد مقرر شد. در ۱۹۵۹در هرات مسؤول مدیر اتفاق ِ اسلام. ودر ۱۹۶۱در راډیو آمر پروگرامهای پشتو ګردیدودر۱۹۶۳در وزارت سرحدات وقباﺌـیل مدیر تبلیغات شد

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال.

​عبدالمنان دردمند د ملا سید احمد زوی په ۱۹۱۶ز کال کې د پکتیا په «باجوړ» [ ] کې زېـږېـدلی دئ. شخصي او خصوصي زده کړې ﺌـې کړې وې.  د «الجهاد» [ ] د پـښـتو دیپارتمنت غړی. په ۱۹۴۱ز کال کې کابل ته راغی خو د پـښـتو اکاډیمۍ له پلوه هرات ته واستول سو چې هلته رسمي مأمورینو ته پـښـتو تدریس کړي. په ۱۹۴۳ز کال کې په هرات کې د اتفاق ِ اسلام مرستیال محرر. په ۱۹۴۷ز کال کې په فراه کې د سیستان د ورځپاڼې محرر. په ۱۹۵۱ز کال کې په پکتیا کې د «وړانگې» مدیر. په ۱۹۵۳ز کال کې په کابل کې په پـښـتو اکاډیمۍ کې د پښـتو دیپارتمنت مدیر. په کابل کې د کابل مجلې مدیر. په ۱۹۵۳ز کال کې د کابل ښاروالۍ د پامیر د خپرونې مدیر. په ۱۹۵۸ز کال کې په کابل راډیو کې د څـېـړنو د مدیریت غړی. په ۱۹۵۹ز کال کې په کابل کې د هـېـواد د ورځپاڼې مرستیال مدیر. په ۱۹۵۹ز کال کې په هرات کې د اتفاق ِ اسلام مسؤول مدیر. په ۱۹۶۱ز کال کې په کابل راډیو کې د پـښـتو پروگرامونو مدیر. په ۱۹۶۳ز کال کې د سرحداتو او قباﺌـیلي چارو د ریاست د تبلیغاتو مدیر.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

 دردمند عبدالمنان
قاموس بایوگرافیکی افغانستانملک خان شخصیت ملی، وزیر مالیه و کفیل وزارت اقتصاد  

​په ۱۹۱۴ز کال کې په لوگر کې زېـږېـدلی دی؛ د عبدالرحیم زوی؛ (د لوگر د کوزې درې عبدالرحیمزي ادرام زي تلفظ کـېـږي). په تورکیې کې ﺌـې د وسله وال ځواک لپاره د لوژیستیک د افسر په توگه زده کړې کړي دي. په ۱۹۵۳ز کال کې د مالیې وزیر. په ۱۹۵۶ز کال کې د امریکا متحده ایالاتو ته د لیدنې لپاره وبلل سو. په ۱۹۵۷ز کال کې (له باندنیو ځواکونو سره په همکارۍ د یوې کودتا په تور) زنداني سو. له زندان څخه له راوتلو ﺌـې انکار وکړ ان کله چې په ۱۹۶۳ز کال کې کله چې داؤود له دندې لیرې سو دی بیا هم له زندانه نـﮥ راووت او ټینگار ﺌـې کاوﮤ چې داؤود باید محکمه سي. په ۱۹۷۸ز کال کې کله چې مارکسیستانو واک ونیو دی له زندانه راووت خو د مارکسیست رژیم یو منتقد پاتې سو. په ۱۹۸۲ز کال کې وفات سو. ورور ﺌـې ډاکټر عبدالاحمد په ویانا کې تحصیلات کړي دي او له ۱۹۵۰ز کال را په دېخوا هماغلته ژوند کوي.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

عبدالملک عبدالرحیم زی (مشهور به ملک خان) فرزند عبدالرحیم خان در سال ۱۹۱۴م در گمران ولایت لوگر چشم به جهان گشود. ملک خان مکتب را در لوگر خوانده و در کابل داخل اداره استخبارات شد. وی به تشبث شخصی شامل یک کورس محاسبه شده و نسبت انجام کاری مورد توجه داود خان که در آن زمان وزیر دفاع بود، قرار گرفت. داود خان وی را به حیث مدیر لوازم مکتب حربیه مقرر نمود.
ملک خان با استفاده از یک بورس تحصیلی در کشور ترکیه به تحصیل در رشته لوژستیک (لوازم) حربی پرداخت و بعد از عودت به وطن ابتدا به حیث معاون و سپس به حیث رئیس لوژستیک وزارت حربیه تؤظیف شد.
در آنزمان در مکتب حربیه استادان ترکی حضور داشتند و چون ملک خان با لسان و طرز تدریس استادان ترکی آشنا بود، زمانی که معلم غیرحاضر می بود، وی به تدریس شاگردان می پرداخت.
سیستانی

رحیم زی عبدالملک
قاموس بایوگرافیکی افغانستانعبدالملک عبدالرحیم زی وزیر اقتصاد ملی)سرپرست ( طی سالهای ۱۳۳۲ - ۱۳۳۳ در کابینۀ سردار محمد داؤد صدر اعظم 

عبدالملک عبدالرحیم زی پسر مرحوم عبدالرحیم در سال ١٢٩٣ در دهکده شاداب گمران لوگر که در ۳۰ کیلومتری کابل موقعیت دارد، متولد و پس از ختم تحصیلات ابتدائی در داخل کشور، عازم ترکیه گردیده، تحصیلات عالی را در پوھنځی لوازم ترکیه، و لوژستیک را در اکادمی ترکیه تکمیل نمود. عبدالملک عبدالرحیم زی با وجود آنکه رشتۀ اصلی شان نظامی بوده و درمسلک اصلی و قدم بقدم تا رتبه فرقه مشری ثانی (برید جنرال  ) رسید،  (Degree )  دیگری را در رشته اداره عامه از ایالات متحده امریکا بدست آورد.

عبدالرحیم زی بشکل کتاب، رساله و مقاله درموارد اموراداری، لوازم (لوژستیک موجوده  ) آثار زیادی دارند. طور مثال ...

رحیم زی عبدالملک
قاموس بایوگرافیکی افغانستانمعرفی وزرای تجارت در قاموس کبیر افغانستان 

​        عبدالمجید زابلی فرزند عبدالحکیم تره کی در سال ۱۲۷۱هجری شمسی (١٨٩٢ ) در شهر باستانی هرات دیده به جهان گشود.
        موصوف تعلیمات ابتدائی و عالی خود را در ولایت باستانی هرات به اتمام رسانیده و چون پدرش در شهر های تاشکند، بخارا و مشهد تجارت داشت، تحصیلات عالی را در تاشکند به پایان رسانید.
        عبدالمجید زابلی در دورۀ امانی وظایفی را برای یک مدت کوتاه در مستوفیت و گمرکات انجام داده و جهت تحصیلات عالی به تاشکند رفت و پس از آن، از همان جا به مسکو و المان سفر نمود.
       عبدالمجید زابلی در هنگام اقامت خویش در مسکو منزل رهایشی خود را به سفارت افغانستان واگذار کرد و سفارت افغانستان در آن جابجا شد.
وی در هنگام بازگشت به کابل همکاری را با مطبوعات آغاز نمود ودر جریدۀ امان افغان، مقالاتی را در مورد تجارت افغانستان به نشر رسانید.  

زابلی عبدالمجید
قاموس بایوگرافیکی افغانستان  

​عبدالمجید سراج د امیر حبیب الله خان زوی (او د ډاکټر ابراهیم مجید سراج پلار). تحصیلات ﺌـې په فرانسې کې کړي دي. د حبـیـب الله کلکاني پر ضد یوې توطـﺌـې کې ښکـېـل وو چې دی او ورور ﺌـې د ۱۹۲۹ز کال په دوبي کې اعدام سو.

لیکوال: لودویگ آدمک

ژباړونکي: رحمت آریا

سراج عبدالمجید
آبدات تأریخیسنگ هفت قلم بی نظیر ترین شهکار حکاکی جهان، در هرات باستان   سنگ هفت قلم
قاموس بایوگرافیکی افغانستان 

ځلمی محـمود غازي پسر صدراعظم شاه محمود غازي و پسر کاکای پادشاه سابق محـمد ظاهر بودند. در دوم ماه فبروری سال ۱۹۲۴م. به جهان آمده؛ (ځلمی محـمود غازي شوهر دختر داؤود خان به نام شینکۍ بودند. یعنی داماد محمد داود خان بودند-م). درسال ۱۹۴۲م. ازمکتب استقلال فارغ ګردیده بود. درسال ۱۹۵۰م. لیسانس خود را از پوهنتون هارورډ بدست آورد. در ۱۹۵۲م. ماستري اش را درپوهنتون کولمبیا تکمیل کرده بود.

همچنان در ۱۹۵۷م. سندفراغت از پوهنتون ژینوا دربخش انستیتیوت مطالعات بین المللی را دررشته ی علوم سیاسي بدست اوردند. از ۱۹۵۷ تا ۱۹۵۸م. در پوهنتون کابل تدریس نموده اند. در ۱۹۵۸مدیر روابط اقتصادی در وزارت خارجه بودند. درسال ۱۹۵۹م. سکرتر اول سفارت افغانی در واشنگتن بودند و در ۱۹۶۲م. مدیر روابط خارجی و امور ملل متحد در وزارت خارجه شدند.

درسال ۱۹۶۵م. به حیث سفیر افغانستان در پاریس، بروسلز و ویانا کار کرده اند. در ۱۹۷۱م. در لندن، اوسلو و هاگ به حیث سفیر افغانستان اجرای وظیفه نموده اند. در ۱۹۷۳م. در تهران سفیر افغانستان بود. از ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۸م. سفیر در قاهره. همچنان عضو هیات تعیین علایم سرحدی با اتحاد شوروی و چین بودند. عضو هیات افغانی در اسمبله های عمومی ۱۵، ۱۶ و ۱۷ بود. در ۱۹۵۲م. کتاب تحت عنوان (پښـتونستان یا د استعماري سیاست پایلې) نوشت. خانم شان مـېـرمن شینکۍ در ۲۷ماه اپریل سال ۱۹۷۸م. یکجا با محـمد داؤود و سایر اعضای خانواده در قصر ریاست جمهوری به قتل رسیدند. اکنون با دو دختر شان در پاریس زندگی دارد.

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

​ځلمی محـمود غازي د صدراعظم شاه محمود غازي زوی او د پخواني پادشاه محـمد ظاهر د اکا زوی د ۱۹۲۴ز کال د فبرورۍ د میاشتې په دوهمې نـېـټې زېـږېـدلی دئ؛ (ځلمی محـمود غازي د داؤود لور شینکۍ خاوند دئ). په ۱۹۴۲ز کال کې د استقلال له لیسې څخه فارغ سوی دئ. په ۱۹۵۰ز کال کې ﺌـې خپل لیسانس د هارورډ له پوهنتون څخه تر لاسه کړ. په ۱۹۵۲ز کال کې ﺌـې خپله ماستري د کولمبیا له پوهنتون څخه ترلاسه کړه.

په ۱۹۵۷ز کال کې ﺌـې د ژنوا د پوهنتون د نړۍ والو مطالعاتو له انستیتیوت څخه د فراغت سند په سیاسي علومو کې تر لاسه کړ. له ۱۹۵۷ تر ۱۹۵۸ز کال پورې د کابل پوهنتون مدرس. په ۱۹۵۸ز کال کې د باندنیو چارو په وزارت کې د اقتصادي اړیکو مدیر. په ۱۹۵۹ز کال کې په واشنگټن کې د افغان سفارت لومړی سکرتر. په ۱۹۶۲ز کال کې د باندنیو چارو په وزارت کې د نړۍ والو اړیکو او د ملگرو ملتونو د چارو مدیر.

 په ۱۹۶۵ز کال کې پاریس، بروسلز او ویانا ته د افغانستان سفیر. په ۱۹۷۱ز کال کې لندن، اوسلو او هاگ ته د افغانستان سفیر. په ۱۹۷۳ز کال کې تهران کې د افغانستان د سفارت سفیر. له ۱۹۷۷ تر ۱۹۷۸ز کال پورې قاهرې کې د افغانستان سفیر. شوروي اتحاد سره د سرحدي نښو د ټاکلو د پلاوي غړی، او له چین سره د سرحدي نښو د ټاکلو د پلاوي غړی. د ملگرو ملتونو د ۱۵، ۱۶ او ۱۷ عمومي اسامبلو کې د افغان پلاوي غړی. په ۱۹۵۲ز کال کې ﺌـې د (پښـتونستان یا د استعماري سیاست پایلې) کتاب ولیکـﮥ. مـېـرمن ﺌـې شینکۍ د ۱۹۷۸ز کال د اپریل د میاشتې په ۲۷ نـېـټې له محـمد داؤود او ددﮤ د کورنۍ له نورو غړو سره د ولسمشرۍ په ماڼۍ کې د جگړې پرمهال ووژل سوه. اوس له خپلو دوه وو لوڼو سره په پاریس کې ژوند کوي.

لیکوال: لودویگ آدمک

ژباړونکي: رحمت آریا

 غازی زلمی محـمود
آبدات تأریخیمعرفی منار"علم و جهل" در قاموس کبیر افغانستان   منار علم و جهل
قاموس بایوگرافیکی افغانستان  

​په ۱۹۳۹ز کال کې د کوهستان په کلکانو کې زېـږېـدلی دئ. پلار او نیـکـﮥ ﺌـې غرغره سول او دی شپږ کلن وو چې له خپلې ټولې  کورنۍ سره کندهار ته تبعید سو. تر نهم ټولگي پورې ﺌـې د امانیې په لیسې کې زده کړې وکړې. په ۱۹۵۳ز کال کې ﺌـې د یوﮤ شاعر او لیکوال په توگه شهرت وموند. له ۱۹۵۸ تر ۱۹۶۳ز کال پورې د سیاسي فعالیتونو له کبله مخفي کـېـدلو ته اړ سو. مجید کلکانی د ۱۹۶۰ز لسیزې په دوهمې نیمايي کې د ډیموکراتیک غورځنگ یو له ټینگو ملاتړو څخه وو. دی د شعلـﮥ جاوید یو له بنسټ ایښودونکو څخه دئ. په ۱۹۶۸ز کال کې یو ځل بیا مخفي کـېـدلو ته اړ سو.
د داؤود د واکمنۍ پر مهال د یو میلیون افغانیو جایزه ﺌـې پر سر ایښودل سوې وه چې که چا دولت ته په لاس ورکړ؛ خو دی په دې بریالی سو چې ونـﮥ نیول سي. وروسته له دې چې مارکسیستانو واکمنۍ په لاس کې واخیسته عبدالمجید کلکاني د (سازمان ِ آزادي بخش ِ مردم ِ افغانستان) ساما او د (جبهـﮥ متحد ملي افغانستان) د سازمانونو بنسټونه کښـېـښودل. د ۱۹۸۰ز کال د فبرورۍ د میاشتې په ۲۷ نـېـټې ونیول سو او وروسته اعدام سو.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

کلکاني عبدالمجید