Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعلومات بیشترمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Word

ویی، لغت، د غونډلې یا جملې یوه برخه

 

کلمه، ترکیب دو  ویا بیشتر حروف، یکی از اجزای جمله، سخن، کلام، لفظ، واج

اسمعربی/lu.ghat/لغت
philology

ویی پېژندنه، لغت پوهنه

 

شناختن لغات از نظر ریشه، نوعیت و دستور زبان

اسم مصدر - اسم مرکبترکیب دری و عربی/lu.ghat.she.naa.see/لغت شناسی
Lexicography  
فرهنگ نویسی, واژه نگاری, لغت نویسی
اسم مصدر مرکبترکیب دری و عربی لغت نگاری
Literally

​له لغوي اړخه

 

​به معنی از نظر لغوی - مثلا: غمالائیل لغتاً به معنی جزای خدایی است

قیدعربی/lu.gha.tan/لغتاً
Dictionary, glossary, lexicon, wordbook, vocabulary list

​د لغاتو ټولگه، د لغاتو کتاب، قاموس، سیند، دیکشنري

لغتنامه​ به معنی هر مجموعۀ که در آن لغات جمع آوری شده باشند مانند- فرهنگ لغات، مجموعۀ لغات، دستۀ از لغات، نامۀ از مجموعه لغات ، لغتنامه​
اسم مرکبترکیب دری و عربی/lu.ghat.naa.ma/لغتنامه
???

​د بې‌صبرئ په حالت کې پښې ښورول

 

​تصغیر لَغَت، پایک زدن، بیصبری و تعجیل کردن

اسم مصغر - اسم مرکبترکیب دری و دری/la.gha.tak/لغتک
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

نقص و صدمۀ که در اخیر متوجه شود
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریپس لغتی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

پیشپایی، لگدی که بانوک پنجۀ پا کسی را زنند

اصطلاح عامیانهدریپیش لغتی
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

خیزک و جستک با هیجان [لغمان]
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریدرت و لغت
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

جُفتۀ اسپ که با دو پا زند
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریدولغته
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​سنت بسیاردیرینه در میان مردمان شمال و مرکز کشور رواج دارد که در روز های نخستین سال یا نوروز به سیر و سیاحت در طبیعت سبز دشت و دمن میپردازند.

اصطلاح عامیانهدریسبزه لغت
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

کنایه- در حال عزت و نعمت ناشکری کردن، از شکمِ سیرِ خود حرف زدن.
عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریشکم سیری لغت زدن