نوع محتوا | شرح | ردیف | لسان | ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | وصلت دو جانبه، يعنی دختر دادن و دختر گرفتن.ـ به جای اصل غير اصل | اصطلاح عامیانه | دری | آلش بدل |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | عوض کردن، تبدیل کردن، بدل کردن
| اصطلاح عامیانه | دری | آلش کردن |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | بدلی، عوضی، بدل شدگی، تعویض شدگی
| اصطلاح عامیانه | دری | آلشی |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | از اعتبار افتیدن، بی اعتبار شدن از عبدالله افغانی نویس
| اصطلاح عامیانه | دری | از چلش افتادن |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | زیرستونی خانه ـ دوپایۀ كوچك كارگاهِ
بافندگی كه دربالای دِفتِی نصب است تا دفتی باهم جفت نشده و تیغِ بافندگی
از فعالیت نماند ـ چیزی كه از لته شبیه به بالشت كوچك ساخته زیر كُلند تنفگ
چقماقی نهند عبدالله افغانی نویس | اصطلاح عامیانه | دری | بالشتک |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | در تصل «تنبل شاه» است. لفظی است که در مقام توهین به آدم تنبل و بیکاره گویند | اصطلاح عامیانه | دری | تمبلشاه |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | گُذاره و سلوک عبدالله افغانی نویس
| اصطلاح عامیانه | دری | چلش |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | آدم صاحب گذاره و سلوک عبدالله افغانی نویس
| اصطلاح عامیانه | دری | چلشی |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | سخت اندوهگین است.ـ سخت چشم به راه است عبدالله افغانی نویس | اصطلاح عامیانه | دری | دلش چک چک می چکد |
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه | دل بدی و سوزش دل که از خوردن بعضی چیزهای شور و شیرین احساس می شود عبدالله افغانی نویس | اصطلاح عامیانه | دری | دلشورک |