انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
؟؟؟ | | چسبنده . چسبان، چسبناک . دوسگن . هر چیزی که قبول امتداد کند. علک، دوسنده، آنچه کشیده شود گاه برگشتن چون عسل . چیزی چسبنده چون سریشم و امثالهم، دارای لزوجت . کش دار. صمکوک . صمکیک
| اسم - صفت | معرب | /lazj/ | لزج |