انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
To slide, to slip |
پر مځکه باندې د شیانو رالوېدل
| افتادن اشیاء به زمین، مثلاً چندین کتاب را بالای هم در طاقچه ای می گذارید بلاخره توازن کتاب ها به هم میخورد و یکی پشت دیگر به زمین می افتد به این حالت گفته میشود (کتاب ها لر کرد). اصطلاح خاصی است که معنی لغزیدن را واضحتر تنها در قسمت اشیای همجنس خورد و
به هم پیوسته که یکی بعد دیگربه لغزش در می آیند، آشکار میسازد، طور مثال
سخرهٔ کوه بعد از باران های زیاد لر کرد و یا کنار جاده لر کرد و به دریا
افتاد. به اهتمام زمری کاسی
| مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /lar.kar.dan/ | لر کردن |