دا کلمه د هغه حالت یا حرکت تشریح کولو لپاره کارول کیږي چې په ورو یا د انرژي نشتوالي سره ترسره کیږي. د مثال په توګه، "هغه په ناره پښه ځي" پدې مانا ده چې سړی ورو ورو حرکت کوي.
ریشه این کلمه به معنای «کند» یا «سنگین» از کلمات ایرانی می آید. این کلمه در زبان پهلوی نیز با معانی مشابه استفاده می شده است. لَخت به معنی «کند» یا «تنبل» است. این کلمه برای توصیف حالت یا حرکتی که به کندی یا با عدم انرژی انجام می شود، استفاده می شود. برای مثال، «او به طور لَخت حرکت می کند» به معنای این است که فرد به آرامی و با کندی حرکت می کند. نوعیت کلمهٔ «لَخت» نیز به عنوان صفت به کار می رود و به معنای ضعف، سنگینی یا تنبلی است. همچنین در بعضی مواقع می تواند به معنای یک تکه یا بخش از چیزی (مانند لَخت جگر) به کار رود
لَخت جگر» ترکیبی از دو کلمه است که به معنای دقیق یک تکه یا قطعه ای از جگر (کبد) اشاره دارد. این ترکیب در حقیقت به همان معنای اولیه کلمه «لَخت» (به معنای یک تکه یا بخش) به کار می رود. بنابراین، «لَخت جگر» به معنای یک تکه از جگر است گاهی اوقات در ادبیات یا محاوره، این اصطلاح به صورت استعاری نیز استفاده می شود، مثلاً برای بیان احساسات عمیق و دردناک یا به معنای چیزی بسیار عزیز و گرانبها، اما در معنای مستقیم و رایج آن، اشاره به یک تکه از جگر دارد.