Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعلومات مکملترمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
A - Lip B- Bank, edge, side  

​لالف- َب- قسمت گوشتی سرخ مانند مدخل دهان که قسمت بیرونی دهان و دندانها را پوشانیده و دوره دهان را تشکیل میدهد هردوی آن لبان/ لب ها میباشند
ب- دهانه، کناره، حاشیه، ساحل، گزیده، چکیده و خلاصه را نیز لب گویند

اسمدری/lab/لب
Fluoroscopy علت شکاف‌ کام و لب
عوامل ایجاد کنندهٔ شکاف‌های دهانی سالهاست که تحت بررسی است.
گرچه در بررسی‌های متعدد، علل بسیاری برای شکاف کام و لب بدست آمده اما هنوز علت مشخص و مستقلی برای این اختلال شناسایی نشده است.
بطور کل می‌ توان گفت شکاف دهانی-صورتی نتیجه‌ای از ترکیب عوامل وراثتی و عوامل محیطی است.
نخست تصور می‌ شد که وراثت فاکتور مهمی در ایجاد این اختلال است اما مطالعات نشان داده‌اند که ژنتیک تنها در ۲۰ تا ۳۰٪ بیماران شکاف کام یا لب نقش دارد.
قابل ذکر است که یک وراثت ساده مد نظر نیست، بلکه در واقع یک وراثت چندژنی و چند عاملی مطرح است
اسم مصدر مرکبترکیب دری و دری/lab.paa.ra.gee/لب پارگی
؟؟؟  

​ خاییدن و گَزیدن لب به علامت حسرت و ندامت و تعجب

مصدر مرکبترکیب دری و دری/lab.khaa.ie.dan/لب خاییدن
Not eating  

​در اصطلاح عوام نخوردن. هر چه کردیم، یک لقمه نان را هم به لب نزد.

اصطلاح عامترکیب دری و دری/lab.na.za.dan/لب نزدن
؟؟؟

​د یو څه شي شیره راایستل، د یوه مطلب خلاصه او پایله

 

​لُب و لُباب- شیرۀ چیزی را کشیدن، اصل و خلاصۀ یک مطلب

اصطلاح عامترکیب دری و دری/lub-o-lu.baab/لب و لباب
???  

​لَبْ و لُنْجْ چنین رواج دارد که: لب و لنج کشال، لب و لنج نکن، از لب و لنجش معلوم میشد و غیره اصطلاحی مشهور است که کسی بدون سخن دقیت و خفگان و ناراحتی و غم و قهر و نا رضایت و عدم موافقهء خود را نشان میدهد که تنها لب ها در حد اقل در حرکت میباشد. یعنی چنین نشان میدهد که میخواهد چیزی بگوید ولی نمیگوید. جانب مقابل از لب و لنجش درک میکند.

اصطلاح عامترکیب دری و دری/lab-o-lunj/لب و لنج
Clothes, dress

​جامې، کالي، د ځان پټولو د ځان پتولو توکي

 

​پوشاک، پوشش، جامه،  رخت، پوشیدنی، جمعِ آن البسه

اسمعربی/le.baas/لباس
؟؟؟

​د خوب جامې

 

​لباسی که هنگام خواب میپوشند، لباس آزاد و نرم

اسم مرکب - صفتترکیب دری و عربی/le.baa.se.khwaab/لباس خواب
Formal wear, formal attire or full dress

​هغه جامې چې د رسمي کار په وخت کې اغوستل کېږي لکه درېشي

 

​به لباس متحد الشکلی گفته میشود که بوسیله مقرره ها و یا تأثیرات فرهنگی معمول شده باشد، مانند دریشی برای کارمند دولت حین انجام وظیفه، یونیفورم برای منسوبین عسکری و پولیس، سموکینگ برای مهمانی های عصریه و شب اروپایی ها، لباس متحدالشکل مبلغین و کارمندان امور مذهبی کلیسا ها و مساجد

اسم مرکب - صفتترکیب دری و عربی/le.baa.se.ras.mee/لباس رسمی
Overdress, a dress worn over another dress or other clothing

​هغه جامې چې د لاندنیو اغوستل شوو جامو د پاسه اغوستل کېږي

 

لباسی که به روی لباس های زیر پوشی پوشیده می شود، لباسی که ظاهراً به چشم میخورد، لباسی که همه دیده می توانند​

اسم مرکب - صفتترکیب دری و عربی/le.baa.se.rooi/ ro.ya/لباس روی
فارسی ایران به دری افغانستان
ملاحظاتاصطلاح دریعنوان
 لب چوشی کردنلب گرفتن

​برای نگهداری لباس‌ها در حالی که آن‌ها را از تن خارج کرده‌اید، به کار می‌رود و معمولاً در کمدها، اتاق‌ها یا مکان‌های دیگر برای نگهداری منظم لباس‌ها استفاده می‌ شود.

کوت بندلباس بند
 دریشی عسکری، کالای عسکریلباس سربازی
 کالای شبلباس شب
 لبلبولبو
کتابخانه آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
نوع محتوادونلود / لینکملاحظاتنویسنده/ لیکوالبخشعنوان
کتب و آثار هنری و ادبیلینک

​اثر بزرگ ادبی در دوجلد که شما خوانندهٔ جلد دوم آن هستید.

ببرک ارغندداستانلبخند شیطان (جلد دوم)
کتب و آثار هنری و ادبیلینک

​اثر نهایت جالب و خواندنی

ببرک ارغندداستانلبخند شیطان(جلداول)
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​لب دهان را کج ومعوج  کردن . لب ها  را بد قواره ساختن برای تحقیر و توهین مخاطب. مورد تحقیر قراردادن دیگران لب و لانجه کردن
عبدالله افغانی نویس​ 

اصطلاح عامیانهدریلب و لانجه
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​​شخصی که لب بد قواره وبد شکل بزرگ داشته باشد ، لب غیر زیبا ،  لبو یعنی لبلبو ، چغندر

اصطلاح عامیانهدریلبو
زراعت و مالداری
نوع محتوامعلومات بیشترمعنیمحصولات نباتیفامیلاسم بوتانیکیانگلیسیآلمانیتلفظعنوان
نباتاتمعلومات بیشتر راجع به لبلبوی قندی

​لبلبوی قندی یکی از پر اهمیت ترین نباتات صنعتی جهان می باشد که امروز قسمت بیشترشکر دنیا از آن تولید می گردد. لبلبو یک نبات دوسالۀ ریشه ای بوده که درسال اول تنها قسمت ریشۀ آن یعنی بدن لبلبو رفع حاصل می شود. برای تشکیل گل و تولید تخم باید لبلبو دو سال بالای کشت زار گذاشته شود.  لبلبوی قندی در سال 1801 توسط یک دانشمند آلمانی در نتیجۀ تحقیقات و نسل گیری از یک نوع لبلبوی خوردنی بوجود آمد و از آن به بعد ابتداء در اروپا و بعداً در سراسر جهان ترویج داده شد. در افغانستان لبلبوی قندی در سال 1940 با اعمار فابریکۀ قند بغلان توسط آلمانها به کشور آورده شده و در  ولایت بغلان ترویج داده شد.

نباتات صنعتیAmaranthaceaeBeta vulgaris subsp. vulgarisSugar BeetZuckerrübe /lab.la.boo.ye.qan.dee/لبلبوی قندی
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​تنگی ایست به فاصله ۱۰ کیلومتر در جنوب غرب قلعه شین یا تخت در علاقه دای کندی مربوط حکومت کلان دایزنگی ولایت کابل که بین ۶۶ درجه  ۶ دقیقه  ۸ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۱۱ دقیقه  ۳۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست . (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی گلبره

​چشمه ایست به فاصله ۶۴.۵ کیلومتر در جنوب شرق غوریان مربوط ولایت هرات که بین ۶۱ درجه  ۳۹ دقیقه  ۱۱ ثانيه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۲ دقیقه  ۳ ثانیه عرض البلد شمالی واقع است. (قاموس جغرافیای افغانستان)

چشمهچشمهٔ چاه بلبل

​شیله ایست به فاصله ۱۸ کیلومتر در شمال شرق قريه اوبه مربوط ولایت هرات که بین ۶۳ درجه  ۱۸ دقیقه  ۶ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۲۷ دقیقه  ۲۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست و آب مذکور به تگاب یاری می ریزد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

شیلهشیلهٔ تگاب جنگلباز

​کار تعمیر این فابریکه بتاریخ ۲ ثور سال ۱۳۳۲ شروع گردید و حاضراً کار آن جاری، می باشد در نظر است که عمران عمارت و تورید ماشین ها و نصب و به کار انداختن فابریکه مذکور تا آخر سال ۱۳۳۵ شمسی اختتام یابد. (قاموس جغرافیای افغانستان)

فابریکهفابریکهٔ نساجی گلبار

​قریه ایست که بفاصلۀ ۱۸ کیلومتر در شرق موسی قلعه مربوط حکومت اعلی گرشک و قوع داشته و بین خط طول البلد مشرقی ۶۴ درجه - ۵۶ دقیقه – ۵۵ ثانیه و عرض البلد شمالی ۳۲ درجه - ۲۰ دقیقه - ۱۸ ثانیه کائن می باشد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ البولاغ

​قریه ایست به فاصله ۱۷ کیلومتر در جنوب غرب قريه على خيل مربوط ولایت جنوبی که بین ۶۹ درجه  ۳۸ دقیقه  ۵۵ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۳ درجه  ۴۹ دقیقه  ۱۳ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

قریهقریهٔ تولبار

​در زمان حکومت حبیب الله خان سرکی مستقیماً به جبل السراج احداث شده که به دروازه بزرگ سمت جنوبی ارگ انتها می یابد که از جبل السراج به طرف گل بهار امتداد پیدا می کند. یکی همین سرک است و دیگر یک راه در دامنه سلسله کوهی که از جبل السراج تاگل بهار ممتد و فقط ذریعه دره پنجشیر و شتل قطع می شود رفته است که فی الواقع پیاده رو می باشد ولی گاری نیز حرکت می تواند. (قاموس جغرافیای افغانستان)

مسیر راهمسیر راه گلبهار و جبل السراج

​کوهی است در شمال بوینقره (علاقه داری شولگره) در حکومت کلان بلخ مربوط ولایت (مزار شریف) که به خط ۶۶ درجه - ۳۱ دقیقه ۶۶ درجه - ۵۸ دقیقه – ۲۴ ثانیه طول البلد مشرقی و خط ۳۶ درجه - ۲۹ دقیقه - ۴۰ ثانیه - ۳۶ دقیقه – ۳۶ ثانیه عرض البلد شمالی کائن می باشد این کوه در آخرین قریه شولگره که در سمت شمال شولگره به طرف مزار شریف و هجده نهر واقعست امتداد داشته شرقاً به کوه سمنگان و غرباً به تپه  های خاکی حکومت کلان شبرغان ممتد می گردد. شمالاً بعلاقه داری نهر چمتال و جنوباً به آخرین علاقه حکومتی شولگره واقعست. در بعض حصص کوه مذکور درخت پسته و ارچه موجود و علف صحرائی که در آن حیوانات بچرا برده میشوند زیاد است ارتفاع آن (۱۲۰۰) متر است .

یا الورد واقع بشر مزال ها دامنه کوه البرز به حصص دروازه قم انقطاع یافته و این کوه از تنگی چشمه شفا جدا شده بغرب شهر مزار شریف باندازه (۱۰) الی (۹) کیلومتر واقع و از جانی غرب جنوبی به طرف غرب شمالی دامنه دشت ارزنه و دهدادی و چمتال بلخ را احاطه کرده و بموضع دروازه قم اقچه آخرین دامنه آن خاتمه یافته است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

کوهکوه البرز
حقوق و قضاء
پښتوتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

د اشخاصو جلب:  څارنوال او محكمه كولاى شـي، هـر شخص چې د قانون د حكمونو مطابق د هغۀ بيان يا حضور د عدلي تعقيـب پـه اجراآتو كې ګټور تشخيص كـړي، پـه حضور مكلف كړي. په حضور بانـدې تکلیف د پوليسو له لارې او د جلب پاڼی صادرېدو سره صورت مومي

​څارنوال و محکمه مـی تواننـد هـر شخصی را که مطابق احکام قانون بیان یاحضور اورا در اجراآت تعقیب عدلی مفید و مؤثر تشخیص نمایند، به حضور مکلف سازند.  تکلیف بحضور با صدور جلب نامه و از طریق پولیس صـور ت می گیرد

قانون اجرآت جزائی افغانستانjal.be.ash.kha.sجلب اشخاص

د حضور غوښتنه: محکمه، د تورن، د مجني علیه د مدافع وکیل، د حق العبد د مدعي، د حق العبد د مسئول او نورو هغو اشخاصو چـې د هغوی حضور په قضایي غونډه کې اړین او ګټور وي، حضور غواړي. محکمه د دعويٰ اړخونه د قضایي غونډې له جوړېدو څخه لږ تر لږۀ (۵ )ورخي دمخه په هغې کې په حضور مکلفوي.

​محکمه حضور متهم، وکیل مدافع مجنی علیه، مدعی حق العبد، مسئول حق العبد و سایر اشخاصی را که حضور آنها در جلسۀ قضائی ضروری ومفیـد باشـد، مطالبه می نماید. محکمه طرفین دعـوی را حـد اقـل (٥)روز قبــل از انعقــاد جلســۀ قضائی به حضور درآن مکلف می نماید

قانون اجرآت جزائی افغانستان مطالبۀ حضور

​د مدافع وكيل غوښتنه:  څارنوال د تحقيق له پيل څخه دمخه لـه تورن څځه غواړي مدافع وكيل له ځانـه سره ولري. كه چېرې تـورن د مـدافع وكيل له نيولو څځه وکړی، موضوع په محضر كې درج او د هغۀ لاسـليك اخيستل كېږي. په هغۀ صورت كې چې تورن د مدافع وكيل د نيولو لپاره خپلـه مالي ناتواني بيان كـړي، د قـانون او حقوقي مرستو ادارې ته ورپېژندل كېږي.  د جنحي په جرم كې د مدافع وكيل له نيولو څځه ډډه كول، نه ښایی د تحقیق د اجرآتوخنډ او ددلايلو د ضايع كېدو سبب شي. د جنايت په جرم كې څارنوال مكلف دى يو تن مدافع وكيل د تورن په لګښت وټاکی  او په هغۀ صورت كې چې بېوزلي يې ثابته شي، د حقوقي مرستو د اداری لخواهغۀ ته وكيل يـا حقـوقي مساعد ټاکل کیږی
 

​څارنوال قبل از آغاز تحقیق از مـتهم می خواهد وکیل مدافع با خود داشـته باشد. هرگاه متهم از گـرفتن وکیـل مدافع امتناع ورزد، موضوع در محضر درج و امضـای وی اخـذ می گردد. درصورتی که متهم عدم توانائی مـالی خود را برای گرفتن وکیل مدافع اظهار نماید، مطابق احکام قـانون و مقـررۀ مربوط به ادارۀ مساعدت های حقـوقی معرفی می گردد.  امتنـاع از گــرفتن وکیل مدافع در جــرم جنحــه نبایــد مانع اجراآت تحقیق و ضـیاع دلایـل گردد. در جرم جنایت څارنوال مکلف اسـت یک نفر وکیل مدافع را به مصرف متهمبرای تعین  و در صورتی که بی بضاعتی وی ثابت گـردد، از طـرف ادارۀ مساعدت های حقوقی برای وی وکیل یا مساعد حقوقی تعیین می گردد

قانون اجرآت جزائی افغانستانmu.ta.le.ba.ie.wa.ki.le.mu.da.feمطالبۀ وکیل مدافع
قاموس بایوگرافیکی افغانستان
نوع محتواترجمهٔ دریبیوگرافی مختصرتصویراسم
قاموس بایوگرافیکی افغانستان

محـمد عمــر بـلـبـل ِ افغان فرزند بهادر خان در ۱۸۸۷م. در کنر(ولسوالی لالپور) چشم به جهان ګشوده است. به زبانهای عربی، دري و اردو تحصیلا خصوصي رافراګرفته بود. او اشعار "خپلواکۍ د جگړې" یا جنګ ازادی «بَزمي شعر» سرود، به همین دلیل و (را افغان بلبل یا بلبل ِ افغان مینامند. نخست پولیس سرحدي وبعد، دروزارت داخله مقرر شد. مدت زمانی زندانی سیاسي بود. در ۱۹۶۴م. عضو لویه جرگې بود. درهمین سال عضو سنا شد. در سال ۱۹۶۷م. وفات یافته است.

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

​محـمد عمــر بـلـبـل ِ افغان د بهادر خان زوی په ۱۸۸۷ز کال کې په لالپورې کې زېـږېـدلی دئ. په عربي، پاړسي او اردو کې ﺌـې خصوصي زده کړې ترسره کړي دي. د "خپلواکۍ د جگړې" «بَزمي شعر» ﺌـې ووایـﮥ او په همدې پار ﺌـې د افغان بلبل یا بلبل ِ افغان لقب وگاټـﮥ. سرحدي پولیس، وروسته د کورنیو چارو وزارت ته راغی. د یوې مودې لپاره سیاسي بندي وو. د ۱۹۶۴ز کال د لویې جرگې غړی.  په همدې کال کې د سنا غړی. په ۱۹۶۷ز کال کې وفات سو.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آری

 افغان عمــر بـلـبـل
قاموس بایوگرافیکی افغانستان

​فرزند ملامیراحمد و متولد سال ۱۹۰۴م. در ولسوالی سرخرود، قریه ی بالاباغ (درننګرهارم.)بوده،. دروس عربي را در پشاورو کوهاټ فراګرفت. بعد در ننگرهار بحیث معلم وظیفه داشت. شاعربود.
مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

​د سرخرود د بالاباغ د ملا میر احمد زوی، په ۱۹۰۴ز کال کې زېـږېـدلی دئ.  عربي علوم ﺌـې په پـېـښور او کوهاټ کې لوستي دي. په ننگرهار کې ښوونکی. شاعر.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

 بلبل نیک احمد
قاموس بایوگرافیکی افغانستان

سید کاظم بلبل فرزند سید شاه بقا درسال ۱۸۸۲م. در مراد خانی کابل چشم به جهان ګشوده است. به سن ۱۴ با برادر کلانش شروع به سفر نمود. ۲۰ ساله بود که دوباره به افغانستان برګشت. شاعربود. در۱۹۴۲م. وفات یافته است.

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

​سید کاظم بلبل د سید شاه بقا زوی په ۱۸۸۲ز کال کې د کابل په مراد خانیو کې زېـږېـدلی دئ. په ۱۴ کلنۍ کې ﺌـې له خپل مشر ورور سره سفر وکړ. ۲۰ کلن وو چې بـېـرته افغانستان ته راستون سو. شاعر. په ۱۹۴۲ز کال کې وفات سو.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

 بلبل کاظم
قاموس بایوگرافیکی افغانستان 

عبدالبصیر سروري (د غوايي له پاڅون وروسته) د فراه د بزگرانو د کوپراتیفونو د اتحادیې رﺌـیس.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا




 سروري عبدالبصیر
قاموس بایوگرافیکی افغانستان

​ملا عبدالباقي درسال۱۸۹۵م. در فرزه مربوط کوهدامن ولایت کابل چشم به جهان گشوده است. ماما ی شان که یک شخص گلکار بود او را منحیث فرزنش پرورش داد. بعد زیر نظر ملا  لعل محـمد آموزش دید (ملا لعل محـمد ملا امام مسجد ګودره شهرکابل بود.) بعد شامل دارالمعلمین سراجیه گردید (این دارالمعلمین توسط سردار عنایت الله خان تاسیس و ساخته شده بود)، اودرسال۱۹۱۸ م. دیپلوم خود را بدست آورد.

 به حیث معلم د ر مکاتب ابتدائیه ی کابل وظیفه اجرا نموده است و در ۱۹۲۰م. معلم در مکتب امانیه وبعد در مکتب  استقلال گردید. در ۱۹۲۵م.  سرمعلم ابتدائیه ستالف بود. یکبار دیگر بحیث معلم در لیسه استقلال تقرریافت. او زیر نظر ملک الشعرا قاري عبدالله ادبیات دری را به صورت خصوصی تعقیب نمود. از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۷م.  معاون مکتب دخترانه ملالۍ بود.  در سپتمبر ۱۹۵۰م. درکابل  وفات یافت. او پدر روان فرهادي بود.

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

​ملا عبدالباقي په ۱۸۹۵ز کال کې د کابل د کوهدامن په فرزې کې زېـږېـدلی دئ. ددﮤ ماما چې یو خټگر یا گلکار وو دی ﺌـې د زوی په توگه وروزﮤ او پالنه ﺌـې وکړه. د ملا  لعل محـمد تر لاس لاندې ﺌـې زده کړې وکړې (ملا لعل محـمد د کابل د گودري د جامع جومات ملا امام وو.) د سراجیه دارالمعلمینو ته واستول سو (دا دارالمعلمین د سردار عنایت الله خان له پلوه جوړ سوی وو)، او په ۱۹۱۸ زکال کې ﺌـې خپل دیپلوم تر لاسه کړ.

 د کابل په لومړنیو ښوونځیو کې ښوونکی.  په ۱۹۲۰ز کال کې د امانیه او وروسته د استقلال د ښوونځي ښوونکی سو. په ۱۹۲۵ز کال کې د ستالف د ښوونځی لومړنی سرښوونکی/ سرمعلم سو. یو ځل بیا د استقلال د لیسې ښوونکی. د ملک الشعرا قاري عبدالله تر لارښوونې لاندې ﺌـې پاړسي ادبیات په خصوصي ټوگه ولوستل. له ۱۹۳۹ تر ۱۹۴۷ز کال پورې د ملالۍ د نجونو د ښوونځي مرستیال (معاون). د ۱۹۵۰ز کال د سپتمبر په میاشت کې په کابل کې وفات سو. د روان فرهادي پلار.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

 عبدالباقی
قاموس بایوگرافیکی افغانستان

​مولوي عبدالبصیر درسال ۱۹۱۲م. در ولسوالی چپرهار ولایت  ننگرهار متولد و متعلق به قوم داودزی « قره باغ» است. در مدرسه شمس العلوم هندوستان اسلامیات و شرعیات آموخت. در ۱۹۴۲م. در قوه قضاﺌـیه آغاز به کار نمود. او از ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۳م. قاضی ستره محکمه بود.

 از ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۸م. رئیس تمیز ستره محکمه بود تا اینکه در سال ۱۹۷۸م. از کار برطرف گردید. او یکی از علمای نامدار عصر خود بود. در دوره شاه محـمود او با عده ای از علمای دیگر تهداب حزب «قربان ِ اسلام» را گذاشت وقتی که این حزب ممنوع گردید او بازهم  فعال باقی ماند. زبان مادری اش  پښـتو بود. دره ۱۹۷۹م. بعد از مریضی طولانی وفات یافت.    

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

​مولوي عبدالبصیر په ۱۹۱۲ز کال کې د ننگرهار په چپرهار کې زېـږېـدلی دئ. د کابل «د قره باغ» د داؤود زیو له قبیلې څخه دئ. د هندوستان د شمس العلوم په مدرسه کې ﺌـې اسلامیات او شرعیات لوستي دي. په ۱۹۴۲ز کال کې ﺌـې په قضاﺌـیه قوه کې کار پیل کړ.

له ۱۹۶۷ تر ۱۹۷۳ز کال پورې د سترې محکمې قاضي. له ۱۹۷۳ تر ۱۹۷۸ز کال پورې د سترې محکمې د تمیز رﺌـیس. په ۱۹۷۸ز کال کې له کاره وشړل سو. د خپل عصر یو له لویو علماوو څخه وو. د شاه محـمود پرمهال دﮤ او نورو علماوو د «قربان ِ اسلام» په نوم د یوﮤ گوند بنسټ کښـېـښود او وروسته له دې چې ددوی گوند ممنوع سو بیا هم دی فعال پاتې سو. مورنۍ ژبه ﺌـې پښـتو ده. په ۱۹۷۹ز کال کې له اوږدې ناورغۍ وروسته وفات سو.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

 عبدالبصیر
قاموس بایوگرافیکی افغانستان 

د غلزیو د خروټو له قبـیـلې څخه دئ. د کابل پوهنتون د انجنیري د پوهنځي دوه سمسترونه ﺌـې لوستي دي. له عبدالرحیم نیازي، انجنیر حبیب الرحمن، مولوي حبیب الرحمن، ډاکټر عمر، انجنیر سیف الدین نصرت یار او قاضي محـمد امین سره له اسلامي غورځنگ سره یو ځای سوی دئ. د ۱۹۷۰ ز کال د محصلینو د اتحاديې په کانگرس کې ﺌـې گډون وکړ او له ۱۹۷۱ تر ۱۹۷۲ز کال پورې د محصلینو د اتحادیې په اجراﺌـیوي شوری کې فعال وو. له ۱۹۷۲ تر ۱۹۷۳ز کال پورې د کابل د دهمزنگ په زندان کې زنداني سو.
د داؤود د ۱۳۵۲ل کال د چنگاښ د ۲۶/ د ۱۹۷۳ز کال د جولای د میاشتې د ۱۷ له کودتا وروسته حکمتیار د ۱۹۷۴ز کال د مې په میاشت کې د یوې کودتا د رهبرۍ په تور تورن سو نو ځکه اړ سو چې مخفي سي. له ۱۹۷۵ز کال راهیسي د حزب اسلامي د مجاهدینو مشر. راډیو کابل په دې تورن کړ چې د پلان وزیر علي احمد خرم د حکمتیار له لوري وژل سوی دئ. د حزب اسلامي افغانستان له امارت څخه ﺌـي استعفی وکړه او د گوند د نوي امیر قاضي محـمد امین له لوري د حزب د سکرتر جنرال په توگه ونومول سو. د ۱۹۷۸ز کال د دسمبر په میاشت کې د حزب اسلامي افغانستان د امیر په توگه وټاکل سو او قاضي امین ﺌـې د مرستیال په توگه مقرر سو. د گلبدین پیروان د شوروي اتحاد او د افغانستان ددولت د ځواکونو پر ضد پوځي عملیاتو کې ښکـېـل سول.  په ۱۹۸۳ز کال کې ﺌـې علناً د پخواني پادشاه محـمد ظاهر پر وړاندې خپل مخالفت اعلان کړ چې په افغان مقاومت کې برخه وانخلي.  په ۱۹۸۱ز کال کې سعودي عربستان، په ۱۹۸۴ز کال کې خرطوم  او په ۱۹۸۵ز کال کې ﺌـې د امریکا متحده ایالاتونو ته سفرونه کړي دي. وادﮤ ﺌـې کړی دئ ؛ دوه زامن او درې لوڼې لري.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آری

گلب الدین حکمتیار