انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
To be organized, sequence, succession | پوخوالی، پایښت، ټینگوالی
| تَرَتُب- ثبات، ترتیب داشتن، ثابت و پای برجای، مقیم و ثابت، توالی، دنباله، تسلسل، ترادف، راست و درست شدن، در جای خود واقع شدن، پشت سر هم واقع شدن | مصدر لازم - اسم مصدر | عربی | /ta.ra.tub/ | ترتب |
؟؟؟ | | جمع تَرَتُب، بر جای راست ایستادن، به معنی ترتب مراجعه شود
| اسم جمع | عربی | /ta.ra.to.baat/ | ترتبات |
؟؟؟ | | آله و افزار برای سنگ تراشی
| اسم آلت | عربی | /ta.ra.ta.beek/ | ترتبیک |