انگلیسی | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
؟؟؟ | بریدن و برداشتن جسمی با آلات بُرنده از روی جسمی مانند تراش کردن پوست درخت، تراش کردن چوب و یا آهن بمنظور هموار و یا لشم ساختن نمای برونی آن، تراشید موی سر و یا ریش
| مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /ta.raash.kar.dan/ | تراش کردن |