انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Breach, violation, wrong, wrongdoing | له قانون او عامو مقرراتو څخه سرغړونه
| تَخَلٌف- خلاف مقررات و رواج ها کاری را انجام دادن- خلاف وعده رفتارکردن؛ خلاف گفته یا پیمان خود عمل کردن | مصدر متعدی - اسم مصدر | عربی | /ta.kha.luf/ | تخلف |
؟؟؟ | | نافرمانی کردن، رویگردانی از اوامر و قولعد، سرپیچی کردن، تخطی کردن، قصور کردن، خلاف ورزی کردن، تعدی کردن، به عهد و پیمان پشت پا زدن، عصیان کردن
| مصدر مرکب | ترکیب دری و عربی | /ta.kha.lof.war.zee.dan/ | تخلف ورزیدن |
؟؟؟ | | تخطی کردن، نقض کردن، خلاف ورزی، سرپیچی، بد عهدی، قصور عمل خلاف کردن، نا فرمانی کردن
| مصدر مرکب | ترکیب دری و عربی | /ta.kha.lof.kar.dan/ | تخلف کردن |
Violations | تخلفات: د جمع مونث کلمه یا صیغه ده چې مفرده یې تخلف دی. سرغړونې، نا فرمانۍ، بی سري، خپلسري، بی وعدی توب، شاته پاتې کیدل، له حد او بریده تیریدل
| تَخلُفات: صیغه یا کلمه جمع مونث بوده و مفرد آن تخلف می باشد. سر پیچی ها، تمرد، اشتباهات، تجاوزها، پیمان شکني ها، نا فرماني ها، عقب نمایی. «تخلفات» به اعمال یا رفتارهایی اشاره دارد که با قوانین، مقررات، یا اصول تعیینشده مغایرت دارند. تخلفات میتوانند در زمینههای مختلفی رخ دهند، مانند تخلفات رانندگی، تخلفات اداری، تخلفات مالی، یا تخلفات انضباطی. این کلمه به کارهایی اشاره دارد که بر خلاف مقررات پذیرفتهشده صورت میگیرند و معمولاً با پیامدهای قانونی یا انضباطی همراه هستند.
| اسم جمع - اسم معنی | عربی | /ta.kha.lu.faat/ | تخلفات |