Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتومعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
Limitation, restriction, confinement

یو څه یا چا ته برید ټاکل، حد او اندازه ښودل، محدودول

​تَحدٍید- برای چیزی حد و مرز تعیین کردن - حد‌ و اندازه معیّن کردن برای چیزی - محدود، محصور، مفروز . «تحدید» به معنای محدود کردن، معین کردن حد و مرز، یا تنگ کردن دایره‌ی چیزی است. این اصطلاح اغلب در زمینه‌های مختلف مانند سیاست، حقوق، اقتصاد و حتی روابط اجتماعی به کار می‌ رود، و به معنای ایجاد قید و شرط یا محدودیت در یک موضوع یا فعالیت اشاره دارد.
مثال‌ها:

  • تحدید آزادی‌های فردی باید با توجه به حقوق عمومی انجام شود.

مصدر لازم - اسم مصدرعربی/tah.deed/تحدید
؟؟؟ 

​مرزنگاری، معین کردن حدود و مرز ها

اسم مرکب - صفتترکیب عربی و عربی/tah.dee.de.ho.dood/تحدید حدود
؟؟؟ 

​حد، مرز، کران و اندازه را معین و مشخص کردن

مصدر مرکبترکیب دری و عربی/tah.deed.kar.dan/تحدید کردن
؟؟؟

​تحدیدات، د جمع مونث کلمه ده او مفرده یې تحدید دی. د پولو او سرحدونو ټاکل، د چاقو او چوړکۍ تیره کول، اندازه کول، په یو چوکاټ کې راګیرول، له تیکي څخه بیرون راویستل، یو څوک اړ ویستل، قصد او نیت کول، درجه بندي

​تحدیدات، کلمه جمع مونث بوده و مفرد آن تحدید می باشد. مشخص ساختن مرزها، تعیین نمودن سرحدات، تیز کردن چاقو و کارد، مقید ساختن، محدود ساختن و اندازه کردن، از غلاف بیرون کشیدن، قصد و نیت کردن، درجه بندی ها، وادار ساختن

اسم جمع - اسم معنیعربی/tah.dee.daat/تحدیدات