انگلیسی | پښتو | معلومات مکملتر | معلومات بیشتر | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Fever, an abnormally high body temperature, usually accompanied by shivering, headache, and in severe instances | تبه، دبدن د تودوالي لوړوالی
| | | تَب- گرمی بیشتر از حد بدن در اثر عفونت و مکروبی شدن یکی از قسمت های بدن، حرارت بدن، حالت زیاد
شدن حرارت بدن که گاهی با برخی تغییرات موضعی و امراض دیگر همراه است برای معلومات بیشتر به «More info» مراجعه کنید | اسم | دری | /tab/ | تب |
??? | د ځانمینځلو په خونه کې د ځانمینځلو ځای چې د یو اوږد لوښي په شان وي
| | | لگن بزرگ حمام یا تشناب که در آن نشسته و یا خوابیده بدن را شویند، در زبانهای اروپایی به آن( باد یا وان) گویند
| اسم ظرف | دری | /tab/ | تب |
؟؟؟ | | | | آنچه که موجب بیماری و تب گردد، آنچه که باعث مرض و سرایت میکروب در بدن گردد
| اسم مصدر - صفت | ترکیب دری و دری | /tab.aa.war/ | تب آور |
؟؟؟ | | | | مرفوع کردن تب، دفع کردن تب، دفع تب با ذرایع ادویه جات، اوراد، دعا ها و طرق باور های مردم، مانند بریدن تب بوسیلهٔ شاخچه های درخت بید و جام آب و غیره
| مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /tab.bo.ree.dan/ | تب بریدن |
؟؟؟ | | | | میوه، دارو و غذایی که تب را قطع کند، آنچه تب را مرفوع گرداند، وسیلهٔ دفع تب
| اسم مصدر - صفت | ترکیب دری و دری | /tab.band/ | تب بند |
؟؟؟ | | | | یکی از بد ترین تب ها بوده که معمولاً در اثر میکروب سل عاید میگرددکه در طبابت مدرن آنرا تب افF مینامندکه معمولاً دوهفته بیمار بصورت متناوب تب میداشته باشد
| قید مرکب - صفت نسبی | ترکیب دری و عربی | /ta.be.khams/ | تب خمس |
(EHF) | | ابولا چیست؟ | | ابولا یا تب خونریزی دهنده ابولا یک بیماری ویروسی است که انسانها را الوده میکند و با احتمال 90 فیصد فرد الوده شده را خواهد کشت. این ویروس از طریق حیوانات وحشی به انسان منتقل شد و بعد از طریق انسان های الوده پخش شد. میزبان اصلی این ویروس خفاش( شاپرک چرمی
Pteropodidae) است.
ویروس ابولا چطور منتقل میشود؟ از طریق تماس بدن انسان با خون و ترشحاتِ بدن و مواد فاضله حیوانات آلوده از طریق تماس با مخاط، پوست، خون، رابطه جنسی و فضولات و حتی جسد انسان آلوده این بسیار مهم است که بدانید، اسپرم فرد مبتلا به ابولا تا 7 هفته بعد از بهبود کامل (احتمالی) حاوی این ویروس کشنده است و بسیاری از موارد ابتلا به ابولا زمانی دیده میشه که نرس ها یا داکتران در حال مراقبت از بیمار یا کنترل میزان عفونت هستند | اسم مرکب | ترکیب دری و دری | /e.bo.laa/ | تب خونریزی دهنده |
؟؟؟ | | | | محلات میکروبی که باعث بروز تب میگردند، باتلاق ها و دلدلزار ها که محل زندگی پشه ملاریا باشد، جاییکه برای انسان تب آور باشد
| اسم مصدر - صفت | ترکیب دری و دری | /tab.khez/ | تب خیز |
؟؟؟ | | | | بلند بودن دمای وجود، بلند بودن حرارت وجوداجسام حیه، مبتلا به تب و حرارت بلند بدن
| مصدر مرکب | ترکیب دری و دری | /tab.daash.tan/ | تب داشتن |
؟؟؟ | | | | تب دوامدار که در اثر اضطراب و خفقان بوجود آید، تب استخوانی نیز گویند
| اسم مرکب - صفت | ترکیب دری و دری | /tab.deq/ | تب دق |