| انگلیسی | معلومات مکملتر | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
| ؟؟؟ | | انس گرفتن، آرام یافتن، عادت کردن، خو گرفتن، اُنس، حو، عادت
| مصدر لازم - اسم مصدر | عربی | /ta'.nus/ | تأنس |
| ؟؟؟ | | تأنس- انس گرفتن، آرام یافتن، عادت کردن، خو گرفتن، اُنس، خو، عادت
| مصدر لازم - اسم مصدر | عربی | /ta'.nus/ | تانس |
| Can, ability | | تانستن مخفف "توانستن" است، که از قدیم در زبان دری مرو ج بوده است. گرچه این مصدر را در قدیم در لفظ ادبی و مکتوب فراوان استعمال میکرده اند، چنان، که اشعار باعظمت عنصری و فرخی و منوچهری و غیرهم شاهد من اند، امروز مگر "تانستن" از لفظ قلم افتاده است، و تنها در زبان شفاهی افغانستان و ایران در ایران البته با تلفظ "تونستن" عاماً و در طیف کلی خود به کار میرود.
/خ. معروفی | مصدر لازم | دری | /taa.nes.tan/ | تانستن |
| Tonsillitis | تانسل، اصطلاح عام گوشت اضافی گلو چیست؟ | کلمهٔ انگلیسی است غدوات تولید هورمون گلو را تانسل ها یا به عربی لوز یا بادام گلون گویندکه اگر التهابی شود آنرا بوسیلهٔ عمل جراحی دور می کنند. تانسل ها غده نسجی لمفاوی میباشند که در دوطرف بلعوم در دهان موقعیت دارند تانسل ها در عضویت شخص رول محافظوی دارد و وجود شخص را از انتانات وقایه مینماید. ولی زمانیکه معروض به کدام انتان میشود بنام التهاب تانسل یا تانسلیت یاد میگردد.
التهاب تانسل ها میتواند که به شکل حاد و یا مزمن باشد.و در ضمن وقوع مرضی تانسل ها در هر سن و سال رخ میدهد، لیکن واقعات آن نزد اطفال قبل ازمکتب شایعتر است. که با علایم خاص مانند تخرشیت گلو، تب و با لوزه های پندیده (ورم لوزه) همراه میباشد
| اسم - صفت | انگلیسی | /tan.sal/ | تانسل |
