انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Establishment, foundation | پرانستل، پرانستنه، بنسټ ایښودل، اساس ایښودل، جوړیدل، ایجادیدل |
بنیاد کردن, بنا نهادن, استوار کردن, پی افکندن، بنیاد نهادن، اساس گذاردن، بنیانگذاری، پایهگذاری، جمع آن تأسیسات می باشد | مصدر لازم - اسم مصدر | عربی | /ta'.sees/ | تأسیس |
Installations | پرانستل شوي، جوړ شوي، بنسټ ایښودل شوي
| تأسیس شده، مکان های احداث شده، بنیانگذاری شده، اساس گذاری شده | اسم جمع - صفت | عربی | /ta'.see.saat/ | تأسيسات |
Infrastructural | | نصب و راه اندازی، مثلاً شرکت های تأسیساتی، أمور شهر سازی و تأسیساتی. کلمه "تأسیساتی" به معنای "مرتبط با تأسیسات" یا "ساخت و ساز" است و به مجموعهای از ساختارها، تجهیزات، و زیرساختها اشاره دارد که برای ارائه خدمات یا انجام فعالیتهای خاصی ایجاد شدهاند. این کلمه معمولاً در زمینههای مهندسی، عمران، و مدیریت پروژه به کار می رود.
| اسم مصدر - صفت | ترکیب دری و عربی | /ta'.see.saa.tee/ | تأسیساتی |