انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Shining, giving out or reflecting bright light, brilliant or excellent at something | | شعاع هائی که از منبع تابنده پراگنده می شود | تاب، تابیدن، درخشش، تابان که با ترکیب با کلمه ماه ، ماه تاب یعنی ماهتاب یا مهتاب شده است. و در ترکیب با کلمۀ ( آف ) یعنی خورشید تبدیل به آف تاب یعنی آفتاب شده است. مثال ماه یا مه + تاب = ماه تاب یا مهتاب همچنان اف + تاب = آفتاب | اسم مصدر | دری | /taa.besh/ | تابش |