انگلیسی | پښتو | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
ئafety, security |
څوک امین گڼل، امن کول، آرام
بښل، ډار له منځه وړل، امنیت ساتل | امین دانستن کسی را, امن کردن, امنیت کردن-. ( مصدر ) ایمن کردن، آرام بخشیدن - بیم را از بین بردن، امین کردن، حفظ امنیت. آمین گفتن دعای کسی را. امن دادن در صورتیکه به معنی ایمینی استعمال گردد در آن صورت ( اسم ) است
| مصدر متعدی - اسم مصدر | عربی | /ta'.meen/ | تأمین |
To reserve something, especially money, for use in a time or period of unforeseen difficulty, trouble, or need. | د راتلونکي ژوند له پاره سپما
| اندوخته برای زندگی آینده نهادن و پیش بینی برای معاش زندگی آتیه کردن - اندوخته برای زندگانی آینده نهادن و همچنان پیش بینی برای معاش آتیه و یا تأمین عبور و مرور. منظم ساختن خط سیر و سایل نقلیه برای جلوگیری از تصادمات . یا تأمین معاش ، تدارک احتیاجات زندگی . یا تأمین منفعت، در نظر گرفتن سود و مفاد برای خود و یا کس دیگری . یا تأمین نظر . اعمال نظر خویش تامین آتیه
| اسم مرکب | ترکیب عربی و عربی | /ta'.mee.ne.aa.ti.ya/ | تأمین آتیه |
؟؟؟ | | جمعِ تأمین، شعبات خیریه، دفاتر اجتماعی، ادرات برای کمک به مردم
| اسم جمع - اسم معنی | عربی | /ta'.mee.naat/ | تأمینات |