انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Suffix | | | درچنین تلفظ /ay/، (یک) به حیث پسوند بکار میرود، مثلاً کتاب - کتابی - مرغابی - مرغابیی - (دو) /ای/ در نگارش به شکل /ی/ به حیث پسوند ظاهر میشود، مثلاً می گفتم = همی گفتم. / هاشمیان | پسوند | دری | /ay/ | ای |
she, he, it, //// or | | | الف- ماخوذ از سانسکرت و زبانهای هندی، در تلفظ به حیث ندائیه به کار میرود = /او/. ب- کلمۀ عربی، به معنی /یا/، مثلاً یا به مقصد میرسم یا انتحار میکنم - یا این میکنم یا آن. / هاشمیان | حرف ندا - قید | سانسکریت | /ai/ | ای / اَی |
Subjective suffix | | | در ترکیباتی که فاعل آن ضمیر مخاطب مفرد (تو) و صیغۀ فعل آن ماضی قریب باشد، این پسوند به شکل /اي/ ظاهر میشود، مثلاً آورده + ای = آورده ای - آمده + ای = آمده ای - افراشته + ای افراشته ای - در ترکیباتی که فاعل آن ضمیر مخاطب مفرد (تو) و اسم فاعل آن مختوم به مصوت = (واول) ) /هه/ باشد، این پسوند بشکل /ئی/ ظاهر میشود، مثلاً (تو نویسنده ای) - ( توخواننده ای) - تو فرشته ای ). / هاشمیان | پسوند فاعلی | دری | /iee/ | ای / اِی |
Wow, expressing astonishment or admiration. | افسوس، د خواشینۍ د څرگندولو لپاره کارول کېږي
| به طور مثال: ای هی چی آدمی خوبی را از دست دادیم - ای هی اگر آنجا می بودم - ای هی چی گل زیبای است
| اَی هَی- کلمهٔ چینائ که در افغانستان برای اظهار (تعجب، حیرانیت، تأسف دریغا، حسرتا و اظهار شگفتی) مورد اسعمال دارد.
| اصطلاح عام | دری | /ai.hai/ | ای هی |
Oh no, oh my | ایهی، د افسوس او خواشینۍ څرگندولو لپاره کارول کېږي
| به طور مثال: ای وای چی آدمی خوبی را از دست دادیم - ای وای اگر آنجا می بودم - ای وای چی گل زیبای است
| اَی وای- دریغا، حسرتا، اظهار شگفتی، در معنی خود مترادف با «ای هی» می باشد.
| اصطلاح عام | دری | /ai.waai/ | ای وای |
Return, come back | | | اِیاب- کلمۀ عربی، که اکثر با ترکیبات /ایاب و ذهاب/ در تشریفات مراسم حج استعمال میشود، به معنی باز گشت و پس گشت - رجعت و برگشت - آمد و رفت
| مصدر لازم - اسم مصدر | عربی | /e.yaab/ | ایاب |
؟؟؟ | مرسته کونکی، ځواک او قوت بښونکی
| | پشتیبان و آنچه بدان قوت باشد، پناه جای، پناه، حفظ و حمایت
| اسم - صفت | عربی | /a.yaad/ | ایاد |
Hands, helping hand, patronage, nurturance, hand-holding, counsel | د /ایدی/ جمع: لاسونه، مرسته کونکي، ښیگـڼې، گـټې | کلمۀ عربی، جمع ید، به معنی دستها - کمک کننده ها - دستیاران - شرکاء - همدستان - همکاران، - نیکوئی ها - فایده ها - در عربی (جمع الجمع) نیز رایج است که درینصورت جمع الجمع / ید/ میشود. / هاشمیان
| الف - جمع ید، به معنی دست های سخاوت، نیکی ها، مدد ها، نیکوئی ها ب - همکاران، دستیاران، یاران، مددگاران، کمک کنندگان
| اسم جمع | عربی | /a.yaa.dee/ | ایادی |
Night breeze | د /ایاز/ عامیانه تلفظ دی: شیرام یا سړه وږمه، هغه وږمه چې د شپې له خوا ولگیږي
| | تلفظ عامیانۀ کلمۀ /ایاز/ است، به معنی بادِ سردِ پگاهی - نسیم سرد - باد خنک | اسم معنی | دری | /a.yaas/ | ایاس / اَیاس |
Despair | | | "قطع امید" و یا "قطع طمع"؛ یعنی "نومیدی". ناامیدی و یأس: در زبان عربی، "إياس" به معنای ناامیدی و یأس از وقوع چیزی یا رسیدن به هدفی است. در متون دینی و ادبی نیز این کلمه به معنای ناامیدی از رحمت خداوند یا از دستیابی به خواستهها به کار می رود. نام شخص: "ایاس" یا "ایاس" همچنین میتواند به عنوان یک نام شخصی استفاده شود. در تاریخ اسلام، شخصیتهایی به نام "ایاس" وجود داشتهاند، مانند "ایاس بن معاویه"، یکی از قضات مشهور در دوران اموی. / خ. معروفی | اسم مصدر | عربی | /e.yaas/ | ایاس / اِیاس |