انگلیسی | پښتو | معلومات بیشتر | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
??? | | |
وجهه به وجود آمدن کلمهٔ عامیانهٔ اوقی: با وسعت گرفتن
سلطهٔ انگلیس در آسیا احتمالاً کلمهٔ okay انگلیسی به اوقی در زبان های اسیای مرکزی رواج یافته باشد و
به علت شخص اخیری که امور و اوامر را okay میکرد و شخص کلانتر شناخته شده بود به او در زبان عوام« اوکی گر »
گفته اند و در مرور زمان ساده تر ولی مشدد «اوقی» گفته اند یعنی کلانکار همه |
کلمه ایست عامیانه به معنی کلانکار همه. کسی که در همه
امور مداخله میکند و اوامر میدهد یا فهمیده از دیگران خود را جلوه میدهد. مثلاً
کسی اگر در کاری مداخله کند گویندش؛ تو اوقی هستی یا برو اوقی گری را
بگزار به اهتمام زمری کاسی
| اصطلاح عام | دری | /o.qee/ | اوقی |
؟؟؟ | | | |
اوقی گَرِیْ: خود را کلانکار نشان دادن | اسم مرکب | ترکیب دری و دری | | اوقی گری |
Ocean | | | انواع اقیانوس: 1- اوقیانوس آرام 2- اوقیانوس اطلس 3- اوقیانوس هند 4- اوقیانوس منجمد شمالی 5- اوقیانوس منجمد جنوبی برخلاف دریاهایی که هم اکنون میبینید و ممکن است تکهتکه باشند و هیچ ارتباطی بایکدیگر نداشته باشند، اوقیانوسها یکپارچه هستند و با یکدیگر در ارتباط هستند. قسمت متصل این آب نمکها اکثراً به اوقیانوس جهانی یاد میشود. مفهوم «اوقیانوس جهانی» به معنی تکههای آبی پهناوری است که با یکدیگر در ارتباط هستند و از لحاظ اوقیانوس سنجی دارای ارزش بسیار میباشند. تکههای عظیم این اوقیانوسها، در قارههای مختلف پراگنده هستند و شامل مجمع الجزایرهای گوناگون و معیارهای دیگر میگردد.
| مأخوذ از زبان یونانی (اوکیانوس) بوده در تبادل با اسم (اتلانتیک اوشن) مورد استفاده قرار گرفته است. که در داستان های افسانوی یونان به معنی (پسر اطلس) میباشد. یعنی در یکی از افسانه های یونانی از جفت (گائیا و دیوتا یورنس) پسری به دنیا آمد که اسمش (اوکیانُس) بود. در عربی /اوقیانوس/ گویند، به معنی دریای اعظم . بحر محیط یا دریای دربرگیرنده خشکه ها | اسم مکان | عربی | /oq.yaa.noos/ | اوقیانوس |
Ocean Science / Oceanography | | | | ترکیب یونانی و دری، به معنی علمی که در دهۀ 1960 میلادی به منظور شناخت ابحار انکشاف کرده است. / هاشمیان | اسم مصدر مرکب | ترکیب دری و عربی | /oq.yaa.noos.she.naa.see/ | اوقیانوس شناسی |
Oceanic | سمندر پورې ټول اړوند شیان، سمندری | | | ترکیب عربی و دری، به معنی بحری - هر چیز مربوط به ابحار. /هاشمیان | اسم مصدر - صفت | ترکیب دری و عربی | /oq.yaa.noo.see/ | اوقیانوسی |