انگلیسی | پښتو | شرح | معنی | نوعیت کلمه | ریشۀ لغت | تلفظ | اسم یا کلمه |
Uzbek | | تلفظ نادرست اوزبک ( ازبک) ؛ تشبیهی مبتذل ، که از
آن ژولیده موی پریشان در ریش ، بروت و موی سر معنی میدهد
| طایفه ای از تاتار، اوزبک سر سلسلۀ یکی از سلاطین قوم تاتار موسوم به قاپچاق است از تاریخ ۷۰۵هجری تا سال ۷۴۳ حکمرانی کرد و اکثر اراضی روس را مسخرنمود و به نیت محو نصرانیت ( عیسویت) و نشر اسلام سرزمین روسیه رابین امرای تاتار تقسیم نمود. .عنوان شعبه ای از ایل و طایفه ٔ جوجی خان مغول که بنام اوزبک خان به طوایف اوزبک مشهور شده است . این طوایف نخست در نواحی واقع بین انهار اورال و چو سکونت داشته اند و از امرای آنها اوزبک خان و پسرش جانی بیگ در تاریخ قبل از تیمور مشهورند. بعد از عهد تیمور این امرا در ماوراءالنهر قدرت یافته اند، اوزبک و اوزبکان عنوان سلسله ٔ امرای شیبانی است که بوسیله ٔ محمدشاه بخت، مشهور به شاهی بک یا شیبک تأسیس شد(۹۰۵ هَ. ق ) و غالباً به سبب تعصب در تسنن با سلاطین صفویه در زد و خورد بوده اند. مرکز امرای این سلسله سمرقند بوده است و امرای مزبور با خانان خیوه و خانان بخارا و خوقند و امرای هشترخان (معروف به خانان جانی ) خویشاوند و منسوب بوده اند و دولت آنها نیز عاقبت بوسیله ٔ امرای هشترخان (حاجی طرخان ) منقرض شده است. | اسم خاص | دری | /uz.bek/ | اوزبک |