Select/Deselect all list
Click on the keyboard if you do not have the correct keyboard layout.
مجمع اللغات
انگلیسیپښتوشرحمعنینوعیت کلمهریشۀ لغتتلفظاسم یا کلمه
A pronoun (He, she, It)

​هغه: اضافي غایب دریمگړی نومځری(ضمیر) دی چې د ښځینه او نارینه له پاره یو ډول کارول کیږي

​ قبل از علامت مفعولی /را/ به حیث مفعول مستقیم استعمال میشود، مثلاً کریم او را آورد - مدیر او را خواست - برای زن و مرد با علامت مفعولی /را/ به حیث مفعول غیرمستقیم استعمال میشود، مثلاً رحیمه او را گفت = رحیمه به او گفت - هکذا همراه با کلمات رابطۀ /به/ و /برای/ بحیث مفعول غیر مستقیم استعمال میشود، مثلاً اکبر به او گفت - شفیقه برای او آب آورد. ب- کلمۀ ندا که برای جلب توجه /هی/ هم تلفظ میشود. / هاشمیان

به معنی وی - ضمیر منفصل سوم‌ شخص مفرد غایب.  اشاره به شخص غایب ضمیر شخصی، مفرد غایب، که /وی/ و /اوی/ هم تلفظ میشود- برای زن و مرد به حیث فاعل استعمال میشود، مثلاً او آمد - برای زن و مرد. / هاشمیان

ضمیر غایبدری/ao/او
Early, primary, preliminary

پیل، شروع، د یوه کار پیل، د وخت یا کال یا پیړۍ پیل

 

​کلمۀ عربی، جمع /اول/، به معنی آغاز - شروع - قسمت های اولی - اجزای اولی، مثلاً اوائل کار - اوائل زمستان، اوائل قرن 19، اوائل عروسی / هاشمیان

اسم جمع - صفتعربی/a.waa.'el/اوائل
Lately, recently, latterly

​الف: پاتې شوني د معنی نوم په ډول
ب: وروستی وخت: لکه د کال په وروستیو کې، په دې ورستیو کې، په داسې حالت کې بیا د قید په ډول کارول کیږي

 

​کلمۀ عربی، جمع /آخر/ و /اخیر/  به معنی اجزای متباقی که درین صورت اسم معنی باشد - اما در ترکیبات دیگر، از قبیل در اواخر سال - در این اواخر، قید باشد

اسم جمع - اسم معنیعربی/a.waa.kher/اواخر
Average, middle, half

​د هر څه منځ، د ساري په ډول: د ژمي منځ، د میاشتې یا کال منځ

 

​کلمۀ عربی، جمع /اوسط/ که در زبان عوام /وسط/ تلفظ میشود- به معنی میانه ها - میانه یا وسط هرچیز، مثلاً در اواسط زمستان، اواسط ماه، اواسط سال - اواسط سرک پغمان. / هاشمیان

اسم جمع - صفتعربی/a.waa.sayt/اواسط
commands, orders, directives, commandment, exhortions

​امرونه، حکمونه

 

جمع امر، حکم ها و فرمان ها​

اسم جمععربی/a.waa.mer/اوامر
Royal orders

​شاهانه امرونه، د بادشاهانو په څیر امرونه

 

حکم ها و فرمان ها​ی شاهانه و خسروانه​

اسم جمع - اسم مرکبترکیب دری و عربی/a.waa.me.re.ma.loo.kaa.na/اوامر ملوکانه
Loafer, idler, layabout, good for nothing lounger, sluggard, slug

​د /وبش/ جمع بڼه: لوچک، ایله گرد، بې تربیه، کوڅه ډب، لنډغر

 

​کلمۀ عربی، جمع /وبش/ که مفرد آن رائج نمی باشد ، به معنی مردم پست و فرومایه - مردم یله گرد و بی تربیت - اگرچه /اوباش/ در عربی اسم جمع است، اما در زبان دری به طور مفرد به معنی فرد پست و فرومایه - فرد ایله گرد و کوچه گشت- استعمال میشود. جمعِ آن «اوباشان» است./ هاشمیان

اسم فاعل - صفتعربی/aw.baash/اوباش
In a harsh/lurid/trushy way, an act with extraordinary poor quality

​د لوچک او بیباکه په څیر، لکه بې بندوباره

 

​مانند اوباش و به طور اوباشی و جلفی و الواطی


قید - صفتترکیب دری و عربی/ow.baa.shaa.na/اوباشانه
To gather in or acquire an increasing number or quantity  

​ انباشتن؛ آکندن؛ پر کردن

مصدر متعدیدری/aw.baash.tan/اوباشتن
vagrancy, barbarity, ineptitude, ignorant

​خپلسري، لوچکي، د بې تربیې ـ لوچک او کوڅه ډب شخص کړه وړه

 

​ترکیب عربی و دری، به معنی عمل و کردار یک شخص پست و فرومایه، الواطی، هرزگی،  بدکاری،  فسق و فجور،  شهوت رانی،  نفس پرستی و اشتغال به لهو و لعب

اسم مصدرترکیب دری و عربی/aw.baa.shee/اوباشی
فارسی ایران به دری افغانستان
اصطلاح دریعنوان
زنچو - زبانهاواخواهر
بازاوپن
آگستاوت
خارج/آگستاوت/اوت
سرویساوتوبوس
مدینۀ فاضله - سراب - خیال واحیاوتوپیا
موتر - عرادهاوتوموبیل
اجاغاوجاق
میر شکاراوچی باشی
پرزه کار، کسی که اجزای پرزه دستگاه یا ماشینی معمولاً فرسوده را از هم باز می کند و قطعة کارآمد آن را جداگانه می فروشداوراقچی
کتابخانه آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
نوع محتوادونلود / لینکملاحظاتنویسنده/ لیکوالبخشعنوان
بازسازی توسعه و انکشافدونلود/لینک

لیکوال: داکتر غلام فاروق اعظم
ژباړن:عبدالاله خوشحال رحمانی

سایر نویسندگاناقتصاداوبو دتیلو او سمندری بندر په بدل کی
تاریخی-اجتماعیدونلود

​لیکوال: ریه تالی استوارت
ژباړن: دمحقق مرستیال عبدالحسیب حکیمی
دافغانستان حالات او بهرنئ مداخلات په معاصر تاریخ کی

سایر نویسندگانسیاستاور په افغانستان کی
هنر و ادبیاتدونلود/لینک

​ادبیات باستان
اسکن شده/ اسکن شوی

عبدالاحمد جاویدتاریخ و ادباوستا
هنر و ادبیاتدونلود

​نویسنده: چارلز دیکینز/ شاهکار چارلز دیکینز
مترجم: یوسف قریب

سایر نویسندگانبیوگرافی وداستاناولیور تویست
مختصات افغانستان
نوع محتواشرحردیفلسانضرب المثل ها، مقولات، کنایات و گفته ها
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​به کارد، چاقو و وسایل برنده کند که توان برش را نداشته باشد گویند، همچنان شخص کم جرأت و خجالتی را نیز گویند

اصطلاح عامیانهدریاو بر مسکه تراش
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​به کسی اطلاق میگردد که بنابر غفلت شیرازهٔ زندگی اش فرو ریخته باشد و راه زندگی از نزدش گم شده باشد

اصطلاح عامیانهدریاو برده
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​آبروغنی که برای دم پخت برنج استفاده میکنند

اصطلاح عامیانهدریاو برنج/آببرنج
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​در بارهٔ کسیکه بسیار مشغول و مصروف باشد، بسیارمتحرک و فعال

کنایهدریاو به روده گرم نیامدن/آب در روده گرم نیامدن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

خروج ​آب منی در هنگام انزال، انزال شدن از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاو پریدن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​همان آب ترازو است به معنی آب ترازو مراجعه شود

اصطلاح عامیانهدریاو ترازو
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​نوعی سوپ، یخنی یا شوربای ترکاری  است که ملحقات آن بصورت جداگانه قابل تشخیص باشد

اصطلاح عامیانهدریاو جدا دانه جدا/آب جدا دانه جدا
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​مواد غذایی که در اثر تخمر آب جدا میکند و همچنان ماست نیز در جریان تخمر آب جدا میکند

اصطلاح عامیانهدریاو جدا کردن/آب جدا کردن
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​اَو دمی همان آب روغن است که هنگام پختن برنج برای دم کردن استفاده میکنند از عبدالله افغانی نویس

اصطلاح عامیانهدریاو دمی/دم او
ضرب المثل ها، مقولات، کنایات و اصطلاحات عامیانه

​لباس و یا پارچه های نخی و پشمی که در اثر شستن نادرست کم عرض و کوتاه شده باشد

اصطلاح عامیانهدریاو رفته/او رفتگی
زراعت و مالداری
نوع محتوامعلومات بیشترمعنیمحصولات نباتیفامیلاسم بوتانیکیانگلیسیآلمانیتلفظعنوان
نباتاتمعلومات بیشتر راجع به اووکادو

اووکادو یک میوۀ گوشتی درختی و هسته ای (خسته دار) است که بدون مزه بوده ولی مطبوع و خیلی مفید است. شکل آن بیضوی و یا ناک مانند، رنگ آن سبز و یا بادنجانی می باشد. مهین اصلی آن مکسیکو بوده، از 10 هزار سال به این طرف در مناطق خشک و گرمسیر امریکای مرکزی زرع و استفاده می گردد. در افغانستان بطور عموم مردم به آن آشنائی ندارند

میوه جاتLauraceaePersea americanaAvocadoAvocado/a.oo.kaa.doo/اووکادو
جغرافیه
معرفی مختصرکتگوریاسم یا کلمه

​تپه ایست در شمال قلعه حمیدخان در علاقه حکومت درجه ۴ شورایک مربوط ولایت کندهار که بین ۶۶ درجه  ۶ دقیقه  ۵۸ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۰ درجه  ۱۹ دقیقه  ۳۹ ثانیه عرض البلد شمالی واقع است. ( قاموس جغرافیای افغانستان)

تپهتپهٔ چاول

​تنگی ایست به فاصله ۷۶ کیلومتر در جنوب شرق قریه سنگ ماشه در جا غوری مربوط حکومت اعلی غزنی که بین ۶۷ درجه  ۲۰ دقیقه  ۷ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۲ درجه  ۴۷ دقیقه  ۴۱ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی اوتاله

​تنگی ایست به طرف شمال شرق قریه سربولی مربوط حکومت اعلی پروان که بین ۶۹ درجه  ۵۲ دقیقه  ۲۱ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۵۷ دقیقه  ۵۰ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی اول

​تنگی ایست به فاصله ۴۳ کیلومتر در شمال غرب قلعه پای کوتل در علاقه دایزنگی مربوط ولایت کابل که بین ۶۶ درجه  ۳۶ دقیقه  ۵۴ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۴ درجه  ۲۸ دقیقه  ۳۶ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

تنگیتنگی ناوه دره

​تهانه ایست که به فاصله ۹ کیلومتر در شمال قریۀ دربند در علاقه حکومت درجه ۳ مهمند دره مربوط ولایت مشرقی بین خط طول البلد ۷۱ درجه ۴ دقیقه ۵۵ ثانیه مشرقی و عرض البلد ۳۴ درجه ۸ دقیقه ۲۵ ثانیه شمالی واقع شده است.(قاموس جغرافیای افغانستان)

تهانهتهانه اوکتروی

​تهانه ایست به فاصلهٔ ۱۱ کیلومتر در شمال قریه دربند در علاقه حکومت درجه ۳ مهمند دره مربوط حکومت کلان شنوار متعلق ولایت مشرقی بین خطوط ۷۱ درجه ۵ دقیقه ۲۲ ثانیه طول البلد مشرقی و ۳۴ درجه ۸ دقیقه ۲۵ ثانية عرض البلد شمالی کائن می باشد.(قاموس جغرافیای افغانستان)

تهانهتهانهٔ اوکی جی

​دندابیست به فاصله ۲۷ کیلومتر در جنوب غرب قریه پروش در علاقه شورابك مربوط ولایت کندهار که بین ۶۵ درجه  ۳۹ دقیقه  ۳۲ ثانیه طول البلد شرقی و ۲۹ درجه  ۴۲ دقیقه  ۱۲ ثانیه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل پرتوس تاور

​دند آبیست به فاصله ۱۸، ۷۵ کیلومتر در جنوب غرب قریه تنگی در علاقه سپین بولدك مربوط ولایت کندهار که بین ۶۵ درجه  ۴۶ دقیقه  ۱۳ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۰ درجه  ۴۴ دقیقه  ۴۰ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل پله وان ناور

​آب دندیست به فاصله ۱۱ کیلومتر در شرق قریه تخت دختران در علاقه چخانسور مربوط حکومت اعلی فراه که بین ۲ درجه  ۳۰ دقیقه  ۲۰ ثانیه طول البلد شرقی و ۲۹ درجه  ۵۸ دقیقه  ۲۹ ثانيه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل پولین ناور

​دند آب ایست به فاصله ۵،  ۲۶ کیلومتر در شرق قريه خرمنك در علاقه گرمسیر ولایت کندهار که بین ۶۴ درجه  ۴۲ دقیقه  ۴۷ ثانیه طول البلد شرقی و ۳۰ درجه  ۲۶ دقیقه عرض البلد شمالی واقعست. (قاموس جغرافیای افغانستان)

جهیلجهیل پیریتاور
حقوق و قضاء
پښتوتعریفمنبع قانونتلفظعنوان

د دلايلو اولويت: محكمه د اثبات او نفې دلايل ارزوي، د هغو د پياوړتيا او ضعف د مراتبو له په پام كې نيولو سره، خپل حكـم د قـانوني  اعتبار وړ مرجح دلايلـو پـه اسـتناد صادروي

​محکمه دلایل اثبات و نفی را ارزیـابی نموده، با درنظرداشت مراتب قـوت و ضعف آن، حکم خود را مستند به دلایل مرجح قابـل اعتبـار قـانونی صـادر می نماید.

قانون اجرآت جزائی افغانستانau.la.wi.at.e.da.la.ilاولویت دلایل
قاموس بایوگرافیکی افغانستان
نوع محتوامعلومات مکملترترجمهٔ دریبیوگرافی مختصرتصویراسم
قاموس بایوگرافیکی افغانستان 

میرزا محـمد مهدي چنداولي بنام مهدي جان نیز شهرت دارد. او متولد چندوال بود. سکرترشخصی اعلیحضرت امان الله خان بود و وظیفه ټیلي گرافررا نیز داشت. درزمان حکومت نادر خان با امان الله خان در ارتباط ماند و دوست خانواده چرخي بود. در (۱۹۳۳م. در سفارت برتانیا) به اتهام قتل عظیم در سن ۳۷ سالگی اعدام/ غرغره شد. یک پسرش در دوره حکمت خلقي کشته شد و پسر دگرش آصف آهنگ معاون (افغان نساجي کمپنۍ) گردید.

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

​میرزا محـمد مهدي چنداولي د مهدي جان په نوم هم شهرت لري. دی د چندوال دئ. د اعلیحضرت امان الله خان شخصي سکرتر او ټیلي گرافر. د نادر خان د سلطنت پر مهال له امان الله سره په اړیکه کې پاتې سو. د چرخي د کورنۍ ملگری. (په ۱۹۳۳ز کال کې د برتانیې په سفارت کې) د عظیم په قتل کې د لاس لرلو په تور د ۳۷ کلنۍ په عمر زندۍ/ غرغره سو. یو زوی ﺌـې د خلقي واکمنۍ پر مهال ووژل سو او بل زوی ﺌـې آصف آهنگ د افغان نساجي کمپنۍ مرستیال رﺌـیس دئ.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

 چنداولي مهدی
قاموس بایوگرافیکی افغانستان  

​د غلام حسین زوی، د ۱۹۲۸ز کال د مارچ د میاشتې په شپږمې نــېــتې په کابل کې زېـږېـدلی دئ. په ۱۹۴۷ز کال کې د نجات له لیسې فارغ سو او په ۱۹۵۱ز کال کې د کابل پوهنتون د حقوقو او سیاسي علومو له پوهنځي څخه فارغ سو. له ۱۹۵۷ تر ۱۹۶۱ز کال پورې د جرمني د «کولن» او «بُن» [ ] په پوهنتونو کې ﺌـې تحصیلات وکړل او په ۱۹۷۰ز کال کې ﺌـې خپله دکتورا په اقتصاد کې د بن له پوهنتون څخه ترلاسه کړله. له ۱۹۶۲ تر ۱‍۹۶۸ز کال پورې د مالیې د وزارت سلاکار. له ۱۹۶۲ تر ۱‍۹۶۸ز کال پورې د کابل پوهنتون د حقوقو او سیاسي علومو مدرس. له ۱۹۶۳ تر ۱۹۶۵ز کال پورې د کابل د هوايي ډگر د گمرکاتو مدیر. له ۱۹۶۵ تر ۱۹۶۶ز کال پورې د کابل د گمرکاتو رﺌـیس. په ۱۹۶۸ز کال کې د مالیې په وزارت کې د گمرکاتو د ریاست عمومي رﺌـیس.  له ۱۹۷۱ تر ۱۹۷۳ز کال پورې د مالیې وزیر. په ۱۹۷۴ز کال کې جرمني ته لاړ او د بن په پوهنتون کې د اقتصاد پوهاند/ پروفیسر سو.
لیکوال: لودویگ آدمک
 ژباړونکي: رحمت آریا

حیدر داور
قاموس بایوگرافیکی افغانستان  

​سید محـمد داؤود حسیني د سید اسمعیل زوی په ۱۹۰۰ز کال کې د کابل په دارالامان کې زېږېـدلی دئ. د حبـیـبـیې په لیسې او دارالمعلمینو کې ﺌـې زده کړې کړي دي.

د معارف د وزارت او د اطلاعاتو او کلتور د وزارت کارکوونکی. دی هماغه مشهور خطاط دئ چې آثار ﺌـې لومړی په سراج الاخبار کې چاپ سول. له ۱۹۶۴ تر ۱۹۶۸ز کال پورې سناتور. په ۱۹۷۹ز کال کې وفات سو.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

داود حسیني
قاموس بایوگرافیکی افغانستان  

​د سید محـمد زوی، په ۱۹۴۰ز کال کې په کابل کې زېـږېـدلی دئ. تحصیلات ﺌـې په غزني کې کړي او په ۱۹۳۹؟ / ۱۹۵۹ – ژ [ ] کې فارغ سوی دئ. په ۱۹۶۰ز کال کې د راډیو افغانستان رسمي مأمور. لیکوال. د تلویزیون انونسر، ډایرکټر او پروډیوسر؛ تر ۱۹۸۰ز کال پورې د خلقیانو له پلوه د څلورو میاشتو لپاره زندانی سوی وو. له افغانستان څخه ووت او په جرمني کې ژوند کوي.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

داود فارانی
قاموس بایوگرافیکی افغانستان 

​عبدالهادي داوي (پریشان) در سال ۱۸۹۴م. در شهر کابل متولد و فرزند عبدالاحد، مربوط قوم داوي  قندهار بودند. پدرش در قندهار طبیب بود که درسال ۱۸۹۴م. به شهر کابل آمده بودند. عبدالهادی داوی درسال ۱۹۱۲م.  از دوره اول  لیسه ی حبـیـبـيـه فارغ ګردید، در سال ۱۹۱۲م. معاون «سراج الاخبار» (مرستیال محرر) و در ۱۹۲۰ بحیث محرر «امان ِ افغان» کار نمود. در آن زمان زیادتر اشعار شان را به نام مستعار «پریشان» نشر می نمود. در ۱۹۱۸نسبت طرح یک کودتا علیه  امیر حبیب الله خان زنداني ګردید. درسال ۱۹۱۹م.  معین وزارت خارجه  و قنسل امور هندوستان بودند.

 در جون ۱۹۱۹عضو هیئت افغانی مصالحه در راولپنډۍ بود. در ۱۹۲۰م. در کنفرانس میسوري عضو هیئت افغانها بود. در ۱۹۲۲نماینده دولت افغان دربخارا بود. در جولای ۱۹۲۲ به کابل عودت و دوباره در وزارت  امور خارجه مصروف خدمت ګردید. در جنوری ۱۹۲۲ بحیث سفیر در لندن  مقرر ګردید. دراګست ۱۹۲۴ازین وظیف سبکدوش ګردید. بعد از عودت به کشور در ۱۹۲۵م. بحیث وزیر تجارت تعیین ګردید.در ۱۹۲۸برای سه ماه غرض پیشبرد مذاکرات تجارتی  روسیه – افغان عازم روسیه ګردید.. در ۱۹۲۸نظر عدم موافقت با ریفورمهای امان الله خان ازوظیفه مستعفی ګردید. در ماه می سال ۱۹۲۹م. در قندهار با امان الله خان یکجا ګردید الی ماه نوامبر ۱۹۲۹در کراچۍ سکونت اختیار نمود. در دسمبر ۱۹۲۹م. سفیر افغانستان در برلین ګردید.

 درمارچ ۱۹۳۱ مستعفي ګردید. در می  ۱۹۳۲دوباره به کابل عودت نمود. در دسمبر ۱۹۳۳از طرف  (محـمد هاشم خان) زنداني و تا ۱۹۴۶در زندان بود. در ۱۹۵۰عضو شورای ملي انتخاب و برګزیده شد و همچنان نطاق یا سخنګوی شورای ملی بود ودر ۱۹۵۰سرمنشی دارالانشا ی سلطنتی اعلیحضرت ظاهر شاه و استاد شخصی شهزاده احمد شاه بود. از ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۴سفیر در قاهره بود،  از۱۹۵۴ تا ۱۹۵۸سفیر در جاکارتا ګردید.  در ماه اپریل ۱۹۵۵در کنفرانس باندونگ عضو هیئت  افغان بود. از ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۳ سناتور منتخب  و رییس مجلس سنا بود. او از لحاظ سیاسي فعال نـبود. زبان مادری اش پـښـتو بود، ولی اشعار دري سروده است. خاطرات اش که در ۱۷ جلد نوشته شده است تا حال نشر و چاپ نشده اند.در ۱۹۸۲ وفات یافت.

مترجم دری:  پوهاند محمد بشیر دودیال

​عبدالهادي داوي پریشان کاکړ. په ۱۸۹۴ز کال کې په کابل کې زېـږېـدلی دئ. د کندهار د داوي د قبـیـلې د عبدالاحدی زوی چې په کندهار کې طبیب وو او په ۱۸۹۴ز کال کې کابل ته راکډه سو. په ۱۹۱۲ز کال کې د حبـیـبـيـې د لیسې له لومړۍ دورې څخه فارغ سو. په ۱۹۱۲ز کال کې د «سراج الاخبار» مرستیال محرر او په ۱۹۲۰ز کال کې د «امان ِ افغاني» محرر. خپل اشعار ﺌـې د «پریشان» په مستعار نوم خپرول. په ۱۹۱۸ز کال کې د امیر حبیب الله خان پر ضد د یوې کودتا له هڅې وروسته زنداني سو. په ۱۹۱۹ز کال کې  د باندنیو چارو د وزیر مرستیال او د هندوستان د چارو قـنـسـل.

 د ۱۹۱۹ز کال د جون په میاشت کې په راولپنډۍ کې د افغان سولې د پلاوي غړی وو. په ۱۹۲۰ز کال کې د میسوري په کنفرانس کې د افغان پلاوي غړی. په ۱۹۲۲ز کال کې بخارا ته افغان استازی. د ۱۹۲۲ز کال د جولای په میاشت کې کابل ته راستون سو او د باندنیو چارو په وزارت کې ﺌـې خپل کارونه بیرته پیل کړل. د ۱۹۲۲ز کال د جنورۍ په میاشت کې د لندن سفیر مقرر سو. د ۱۹۲۴ز کال د آگست په میاشت کې له خپل دغـﮥ دریځ څخه لیرې سو. له راستـنیدلو وروسته په ۱۹۲۵ز کال کې د سوداگریزو چارو د وزیر په توگه وټاکل سو. په ۱۹۲۸ز کال کې د دریو میاشتو لپاره د روس – افغان د سوداگرۍ د خبرو اترو په اړه روسیې ته لاړ. په ۱۹۲۸ز کال کې د امان الله خان له ریفورمونو سره د عدم موافقت له کبله له خپلې دندې مستعفی سو. د ۱۹۲۹ز کال د مې په میاشت کې په کندهار کې له امان الله خان سره یو ځای سو د ۱۹۲۹ز کال د نوامبر تر میاشتې په پورې په کراچۍ کې مـېـشت سو. د ۱۹۲۹ز کال د دسمبر په میاشت کې په برلین کې افغان سفیر سو. د ۱۹۳۱ز کال د مارچ په میاشت کې مستعفي سو.

 د ۱۹۳۲ز کال د مې په میاشت کې بـېـرته کابل ته راستون سو. د ۱۹۳۳ز کال په دسمبر  کې (د محـمد هاشم خان له پلوه) زنداني سو او د ۱۹۴۶ز کال پورې په زندان کې وو. په ۱۹۵۰ز کال کې د ملي شوری د غړي په توگه انتخاب سو/ وټاکل سو او د ملي شوری ویاند سو.  په ۱۹۵۰ز کال د اعلیحضرت ظاهر شاه د سلطنتي دارالانشاء سرمنشي او د شهزاده احمد شاه شخصي استاد وگومارل سو. له ۱۹۵۲ تر ۱۹۵۴ز کال پورې د قاهرې سفیر،  له ۱۹۵۴ تر ۱۹۵۸ز کال پورې د جارکارتا سفیر.  د ۱۹۵۵ز کال د اپریل په میاشت کې د باندونگ کنفرانس ته د افغان پلاوي غړی. له ۱۹۶۶ تر ۱۹۷۳ز کال پورې منتخب سناتور او د سنا د مجلس رﺌـیس. له سیاسي اړخه فعال نـﮥ وو. مورنۍ ژبه ﺌـې پـښـتو ده خو ددري ژبې شاعر دئ. (په ۱۷ ټوکونو کې) لیکل سوي خاطرات ﺌـې لا تر اوسه نـﮥ دي چاپ سوي. په ۱۹۸۲ز کال کې وفات سو.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

داوي عبدالهادي
قاموس بایوگرافیکی افغانستانجایـگاه داؤد خان درتاریخ نوین افغانستان 

​سردار محـمد داؤود د « اعلیحضرت نادر شاه د ناسکه ورور» سردار محـمد عزیز زوی په ۱۹۰۹ز کال کې په کابل کې زېـږېـدلی دئ. په کابل کې ﺌـې د امانیه په ښوونځي کې زده کړې کړي دي. ۹ کاله ﺌـې فرانسه کې تـېـر کړل (پلار ﺌـې دا مهال د محصلینو د چارو مسؤول وو او اکا ﺌـې نادر خان په پاریس کې سفیر وو،)  او د ۱۹۳۰ز په اکتوبر کې کابل ته راستون سو. په ۱۹۳۱ز کال کې ﺌـې د پلي ځواک د افسرانو د ښوونځي په یو کلن کورس کې گډون وکړ. د ۱۹۳۲ز کال د نوامبر په میاشت کې ﺌـې د تورن جنرال یا د فرقه مشر رتبې ته ارتقا وکړه او د مشرقي ولایتونو د ځواکونو د عمومي بولندوی په توگه وټاکل سو.

 د ۱۹۳۴ز کال د فبرورۍ په میاشت کې ﺌــې د مشرقي د ځواکونو د بولنې تر څنگ د مشرقي د والي دنده هم ومنله. په ۱۹۳۴ز کال کې د پخواني پادشاه محـمد نادر له کشرۍ لور شهزادگۍ زینب سره وادﮤ وکړ. د ۱۹۳۵ز کال د جولای په میاشت کې کندهار ته د والي  او د دې ځای د ځواکونو د عمومي لوی افسر او عمومي بولندوی په توگه ولـېـږل سو.  د فراه او چخانسور د فرقو عمومي بولندوی. په کندهار کې ﺌـې دا هڅونه پیل کړه چې پـښـتو دې د یوازینۍ ملي ژبې په توگه ومنل سي.  له ۱۹۳۹تر ۱۹۴۷ز کال پورې د قوای مرکز عمومي بولندوی. په ۱۹۴۵ز کال کې ﺌـې د صافیانو بلوا وځپله. په ۱۹۴۷ز کال کې ددفاع وزیر خو ویل کـېـږي چې له صدر اعظم شاه محـمود سره موافق نـﮥ وو.

له همدې کبله ول چې له ۱۹۴۸ تر ۱۹۴۹ز کال پورې ﺌـې پاریس ته د سفیر په توگه ولـېـږﮤ. له ۱۹۴۹- ۱۹۵۰ز کال پورې د کورنیو چارو وزیر او ورسره هم مهاله د قباﺌـیلو د چارو رﺌـیس. له ۱۹۵۳ تر ۱۹۶۳ز کال پورې د افغانستان صدراعظم. په ۱۹۵۹ز کال کې ﺌـې د ښځود د چادري د رفع کولو له خوځښت څخه ملاتړ وکړ او دا خوځښـت ﺌـې وهڅاوﮤ. په ۱۹۶۱ز کال د سپتمبر په میاشت کې ﺌـې د غیر منسلکو هـېـوادونو د بلگراد په غونډې کې د افغانستان استازیتوب وکړ. داؤود خان د ۱۹۵۶- ۱۹۶۱ز لومړنی پینځه کلن پرمختیايي پلان تصویب کړ او د همدې پلان په نتیجه کې یو ﺌـې د  کریړ سوېو لویو لارو جوړول ول. په ۱۹۶۳ز کال کې ﺌـې استعفی ورکړه.د پښتونستان د سیاست سرلاری او پلوی، او ویل کـېـږي چې د ۱۹۶۴ز کال د اساسي قانون له ۲۴ مادې او نورو موادو سره مخالف وو.  له ۱۹۶۳ تر ۱۹۷۳ز کال پورې په کور ناست وو. د ۱۹۷۳ز کال کې د جولای په میاشت کې ﺌـې د سلطنت پر ضد له کودتا وروسته د افغانستان جمهوریت اعلان کړ. له ۱۹۷۵ز کال راوروسته خپل مارکسیست ملاتړي ﺌـې په تدریج سره له دولتي مقاماتو لـېـرې کړل. هڅه ﺌـې وکړه چې د خپل په لاس جوړ سوي، ملي انقلاب گوند، پر بنسټ یو گوندیز بنسټ رامنځته کړي. لویه جرگه ﺌـې راوبلله او ددﮤ اساسي قانون ﺌـې تصویب کړ. د ۱۹۷۸ز کال د اپریل د میاشتې په ۲۷ نـېـټې د مارکسیستانو د واکمن کـېـدلو په لړ کې ووژل سو.

لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

سردار محمد داود، نخستین رئیس جمهورافغانستان(1973- 1978م)ودرسالهای (1953- 1963) صدراعظم کشور بود. خدمات داودخان در هردو دوره زمامداری اش، برای انکشاف وترقی وتعالی افغانستان ،و آزادی زنان کشور از زندان چادری، چشمگیروخیلی صادقانه بوده است. افغانستان در عهد زمامداری او در راه انکشاف اقتصادی واجتماعی وفرهنگی از طریق تطبیق پلانهای انکشافی قدم های متینی گذاشت. داودخان درصبح 8 ثورکوتای1357 برهبری حزب دموکراتیک خلق با 17 تن از فرزندان و وابستگان خود به قتل رسید. برای اطلاع بیشتر از کارنامه های داودخان به لینک ذیل رجوع شود​​​

سردار محـمد داود
قاموس بایوگرافیکی افغانستان  

د حاجي عزت زوی، په ۱۹۲۵ز کال کې په کابل کې زېـږېـدلی دئ. د حـبـيـبـیـې د لیسې فارغ ؛ خپل لیسانس ﺌـې د کابل پوهنتون د حقوقو او سیاسي علومو له پوهنځي څخه تر لاسه کړ. خپله ماستري او دکتورا ﺌـې په پاړسي ادبیاتو کې د تهران له پوهنتون څخه تر لاسه کړه. د ادبیاتو د پوهنځي پوهاند. د راډیو افغانستان د نشراتو مشر. په ۱۹۶۷ او ۱۹۶۸ز کلونو کې د تاشکند په پوهنتون کې مـېـلمه پروفیسر. له ۱۹۷۲ تر ۱۹۷۳ز کال پورې د کابل پوهنتون رﺌـیس. له ۱۹۸۰ز کال تر اوسه پورې د افغانستان د علومو د اکاډیمۍ د دري د دیپارتمنت محقق. د گڼ شمـېـر آثارو لیکوال. مورنۍ ژبه ﺌـې دري ده. لومړی ﺌـې له مـېـرمن صوفیا نعیم سره او بیا ﺌـې له نفیسه هاشم سره وادﮤ وکړ.
لیکوال: لودویگ آدمک
ژباړونکي: رحمت آریا

عبدالاحمد جاوید
آبدات تأریخیقلعه پیشاوران   قلعه پیشاوران
قاموس بایوگرافیکی افغانستانعبدالهادی داوی وزیر تجارت از سال۱۳۰۵ – ۱۳۰۷ در دورۀ پادشاهی اعلیحضرت امان الله غازی 

​عبدالهادی داوی فرزند عبدالاحد آخوند زاده طبیب از قوم داوی قندهاری میباشد. وی در سال ۱۲۷۴ هجری شمسی در باغ علی مردان  شهر کابل به دنیا آمد. در مکتب حبیبیه تحصیل کرد و شاعر و نویسندۀ پر آوازه شد. در سال ۱۲۹۰ در ادارۀ سراج الاخبار تقرر حاصل کرد و همیشه مقالات سیاسی و اجتماعی نشر میکرد. مرحوم داوی عضو فعال جمعیت رفقای مشروطیت دوم بود و در نهضت ادبی و فکری جدید، بعد از استاد علامه محمود طرزی قرار داشت و از ایام جوانی به آثار و اشعار فیلسوف هند علامه اقبال علاقمندی خاصی داشت. مرحوم داوی بعد از حمله به امیر حبیب الله خان توسط مرحوم عبدالرحمن لودین، به عنوان دوست وی دستگیر و برای مدت ۷  ماه زندانی شد.
سیدعظیم حسینی

هادی داوی